خرید تور تابستان ایران بوم گردی

جای خالی عکاس در اعتراضات | «بخش مهمی از تاریخ تصویری کشور را از دست می‌دهیم»

وبسایت نورفتو نوشت: «روح الله وحدتی دبیر عکس خبرگزاری ایسنا و از عکاس های با تجربه رسانه است. او داور چندین جشنواره عکس مطبوعاتی بوده و از سالها پیش در جریان اتفاقات و رویدادهای کشور قرار داشته و از آنها عکاسی کرده است.با او درباره عدم حضور عکاسان خبرگزاری های رسمی کشورمان در اتفاقات این روزهای ایران گفتگو کردیم و اینکه چرا از روزهای اول که اعتراضات شروع شد، رسانه های کشورمان به این موضوع نپرداختند؟ چرا سرویس های عکس خبرگزاری ها از رویدادها گزارشی ندارند؟ چرا انعکاس رویدادها گلچین شده است؟ این گلچین شدن انعکاس اتفاقات به مدیران رسانه ارتباط دارد، به دبیران سرویس های عکس، عکاسان یا سیاست ها از جای دیگری هدایت میشود؟

نورفتو: آقای وحدتی شما دبیر سرویس عکس یکی از مهمترین خبرگزاری رسمی کشورمان هستید، ولی از زمان آغاز اتفاقات در کشور می‌بینیم که سرویس عکس ایسنا واکنشی نداشته و عکسی از این حوادث انتشار نداد. آیا شما هم تأیید می‌کنید که همه رسانه‌های ما به این موضوعات نپرداختند؟

می‌خواهم قبل از هر چیزی تأسف عمیق خودم را از وضعیت نامعلوم همکارانم که در روزهای اخیر دستگیر و زندانی شده‌اند اعلام کنم. امیدوارم نهادهای امنیتی شرایط آزادی آن‌ها را فراهم کنند چون همانطور که می‌دانیم رسانه رکن چهارم دموکراسی است و بنا بر این اساس جای خبرنگار و عکاس به صرف اینکه کار حرفه ای خودشان را انجام می‌دهند در زندان نیست.

صحبتم را اینطور شروع می‌کنم، ما دیگر چیزی به نام رسانه حرفه‌ای نداریم. یکی از فاکتور‌های حرفه‌ای بودن رسانه داشتن استقلال است و رسانه حرفه‌ای تعریف دارد. همه ما و کسانی که کار رسانه‌ای می‌کنند می‌دانند معانی دقیق این جملات چیست. ممکن است که رسانه‌ها در برخی از اتفاقات اخیر حضور داشته باشند‌ اما نه صرفاً برای ثبت واقعیت بلکه برای بازگویی مسائلی که از آنها خواسته شده است. در تعریف رسانه مستقل (حرفه‌ای)، رسانه (خبرنگار و عکاس) برای ثبت تمام وقایع به میدان می‌آید. اما اگر یک رسانه مستقل نتواند تمام ابعاد یک واقعه را پوشش دهد و همه آن چیزی که اتفاق می‌افتد را بدون کوچک‌ترین وجه جانبدارانه و حتی لکنت زبان منتقل کند؛ دیگر آن رسانه، حرفه ای و مستقل نیست.

من رسانه‌های خود را در بهترین حالت روابط عمومی‌های بزرگی می دانم که زیر مجموعه نهادهایی هستند که به هر طریقی به آن نهادها وابستگی دارند، با شکل سازمانی و ساختاری بزرگتر. این رسانه‌ها در چنین شرایطی یک چیز را می‌گویند اما با نهاده و گزاره‌های متفاوت. متأسفانه چند صدایی به شکل واقعی در رسانه‌ها وجود ندارد این نشان می‌دهد هر چه جلو می‌رویم به نقطه‌ای می رسیم که دیگر چیزی به نام رسانه حرفه‌ای نداشته باشیم.

در همین راستا نیز عکاسان مطبوعاتی در این شرایط نه تنها نمی‌توانند کار حرفه ای خود را انجام دهند بلکه به آنها گفته می‌شود به هیچ عنوان در چنین موقعیت‌هایی حضور پیدا نکنند، البته که این امر طبیعی‌ست چون در نهایت عکاسان و خبرنگاران بنا به خواست رسانه‌های متبوعشان در این وقایع حضور پیدا می‌کنند. مثالی برای بهتر شدن وضعیت موجود می‌آورم: اوضاع تا جایی پیش می‌رود (آش تا جایی شور می‌شود) که رسانه‌ها در برنامه‌های رسمی خبری دعوت می‌شوند و پس از اتمام کار، افرادی از روابط عمومی تماس می‌گیرند که فلان عکس منتشر بشود یا نشود. این اوج نقطه‌ای است که می گویم رسانه‌های ما تبدیل به روابط عمومی شده‌اند. این شرایط عادی یک رسانه است. اما در اتفاقات خیابانی و بحرانی ، کار متفاوت است و چون شرایط نرمال نیست؛ کار رسانه بسیار دشوارتر است.

تا جایی که می دانم عکاسان بصورت رسمی (آفیش) برای پوشش خبری اتفاقات اخیر حضور نداشتند یا اگر بودند بعید می‌دانم از سمت رسانه‌هایشان حضور یافته باشند. قاعدتا در فضای حاکم بر رسانه‌ها، مدیران نه تنها آن‌ها را منع می‌کنند بلکه اگر اتفاقی برایشان بیفتد، به ندرت پیش می‌آید که وضعیت آن‌ها را پیگیری کنند و اگر هم باشد ناتوان از حرکتی هستند که در جهت آزادی خبرنگاران و عکاسان یا در راستای رفع مشکلاتشان باشد. اینجاست که این برهه ‌از تاریخ کشور دچار خلاء رسانه (حرفه‌ای) می‌شود. تصور کنید بیست سال بعد یک پژوهش‌گر در رسانه به دنبال عکس‌ها و مطالبی که در این زمان رخ داده است بگردد، قاعدتا در رسانه‌ها (نه اینستاگرام و توییتر و …) چیزی پیدا نمی‌کند. حالا تصور کنید این فرمول برای انقلاب ۵۷، جنگ تحمیلی و … اجرا می‌شد!

نورفتو: شما هم تأیید می‌کنید که رسانه‌ها به شکل رسمی در رویدادها حضور ندارند. اما به واقع می‌خواهیم بدانیم اصلا چرا باید عکاس یک رسانه رسمی در این رویداد حضور داشته باشد و چرا باید این اتفاقات از نگاه دوربین آنها منعکس شود؟

وقتی مرجعیت اطلاع‌رسانی از دست رسانه‌ها خارج شود و در بهترین حالت دست طرفین دعوا بیفتد قطعاً نتیجه، آن چیزی نیست که اسمش را بتوان تمام حقیقت گذاشت.

در چنین وقایعی نمی‌توان تنها از یک منظر به ماجرا نگاه کرد. اگر هم اینچنین شود، کار رسانه (حرفه‌ای) نیست. عدم حضور رسانه (مستقل) در این روزها، نتیجه‌ای جز چیزی که الان می‌بینیم ندارد. کافی است نگاهی به صدا و سیما به عنوان رسانه ملی بیندازید و آن طرف، رسانه‌های خارج از کشور را هم ببینید. اتفاقی که در حال رخ دادن است نتیجه همان عدم حضور رسانه‌های حرفه ای و مستقل است.

نورفتو: عدم حضور رسانه‌ها به خاطر این بوده که خود آن رسانه‌ها نخواستند یا اینکه اصلاً اجازه فعالیت نداشتند؟

با وجود همه اشکالاتی که به رسانه‌ها گرفتم باز هم می گویم حتماً رسانه‌ها بواسطه وظیفه ذاتی خود، می‌خواهند به این موضوع ورود پیدا کنند اما مشکل تنها خواست رسانه‌ها نیست. بلکه نهادها و سازمان‌هایی است که نمی‌خواستند رسانه‌ها ورود کنند. این روزها بیشتر متوجه فضای سیاست زده حاکم بر رسانه می‌شویم.

نورفتو: ممکن است عکاسان هم خودشان به دلیل فضای حاکم امنیتی و محدودیت‌ها، رغبتی به حضور و ثبت وقایع نداشته باشند؟

کدام عکاس و خبرنگار حرفه ای هست که دوست نداشته باشد این رویدادها را ثبت کند و به بیان حقیقت بپردازد صرف نظر از مباحث امنیتی و سلامت‌شان. اگر می گویم حقیقت منظورم این است که هر آنچه اتفاق می‌افتد را منتشر کند. قضاوت نهایی به عهده مخاطبان رسانه است اما الان رسانه‌هایی را می‌بینیم که خودشان طرح مسئله می‌کنند و خودشان پاسخ می‌دهند و خودشان هم قضاوت. این کار، کار رسانه (مستقل) نیست. چند روزی‌است که ایده‌ای از طرف برخی همکاران مطرح می‌شود که به نظرم شبیه به اسم رمز شده است و آن اینکه پیشنهاد عکاس و خبرنگار «امین» را می‌دهند! این نتیجه‌ای جز خودی و ناخودی کردن رسانه‌ خواهد داشت؟

من در این تجمعات برای عکاسی حضور نداشتم اما به شدت از این که فضا برای دوستان من بسته و امنیتی است ناراحت و عصبانی هستم چون بخش مهمی از تاریخ تصویری کشورمان را از دست می‌دهیم و آن را به دست کسانی می‌سپاریم که واقعیت را نمی‌گویند. متأسفانه باید بگویم ما این بخش از تاریخ را ثبت نکرده و همه حقیقت را نگفته‌ایم. البته اگر بخواهم برای پوشش تصویری هم بروم حتماً امنیت جانی ندارم و حتی اگر از این موضوع هم جان سالم به در ببرم ممکن است بخاطر مسائلی که مطرح کردم امنیت شغلی نداشته باشم.

نورفتو: شما چه تجربه‌ای از حضور در این تجمعات داشتید؟ فضا را چطور دیدید؟

از اول انقلاب اتفاقات این چنینی در کشور زیاد افتاده است از همان اوایل انقلاب و حذف‌های فیزیکی، بعد از آن جنگ و اتفاقات حاشیه‌اش، بعدتر اتفاقات دهه هفتاد یا سال ۸۸ و اتفاقات دهه ۹۰. اما انگار به جای اینکه از این اتفاقات درس بگیریم و از رسانه‌ها استفاده درست ببریم؛ طوری برخورد کرد‌ه‌ایم که کم کم کارکرد رسانه را عوض کرده‌ایم و به جایی رسیدیم که رسانه را دشمن سیستم می‌دانند. متأسفانه دیگر ثبت درست و به موقع و حرفه‌ای اتفاقات را که می‌تواند پیش‌برنده باشد را نمی‌بینند و رسانه دست کسانی افتاده که هر طور می‌خواهند آن را روایت می‌کنند. دود آن به چشم جامعه می‌رود. این موضوع تقصیر کسانی است که اجازه ندادند رسانه نگاه مستقل خود را به مسائل داشته باشد.

چند روز پیش در جریان این اتفاقات به سوپرمارکت نزدیک خبرگزاری رفتم. صدای موتور و شلیک را شنیدم. متوجه برخورد جسم سختی به صورتم شدم. خون می‌ریخت. متوجه شدم گلوله‌های پلاستیکی فشرده به صورتم اصابت کرده. ممکن بود به چشمانم آسیب جدی وارد شود. در آن لحظه من نه عکاس و نه خبرنگار و نه معترض بودم. حالا تصور کنید اگر به عنوان عکاس یا خبرنگار در آن تجمعات حضور داشتم چه اتفاقی برایم می‌افتاد؟ آیا در همین حد (گلوله پلاستیکی) باقی می‌ماند یا نیروهای امنیتی یا معترضین به کمکم می‌آمدند؟ اینجاست که می گویم ما امنیت شغلی و جانی نداریم. چون چیزی به نام پروتکل تعریف نشده است.

این روزها از بدترین لحظاتی است که من به عنوان عکاس خبری درحال تجربه کردن آن هستم که نمی‌توانم آن را به صورت حرفه‌ای پوشش دهم. چون هیچ کسی من را از خودش نمی‌داند درحالی که در همه جای دنیا عکاس را امین و چشم آگاه جامعه می‌دانند. آنقدر فضا بد شده که اگر من را با دوربین در خیابان ببینند از هر دو طرف کتک می خورم. برایشان فرقی نمی‌کند که از معترضین هستم یا از نیروی امنیتی. در هر حال من «ناخودی» هستم.

نورفتو: همکاری دستگاه‌ها و نهادها برای انعکاس درست این رویداد با شما چطور بوده است؟

اول باید دستگاه‌ها و نهادهایی که شما از آن صحبت می‌کنید به ما اجازه ثبت وقایع را بدهند بعد درباره انعکاس درست یا نادرست آن وقایع صحبت کنیم!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا