خرید تور تابستان ایران بوم گردی

فُحش‌های مبارک؟ | محسن رنانی

محسن رنانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر توسعه در یادداشتی تلگرامی با عنوان «فُحش‌های مبارک؟» نوشت:

استاد برجسته حوزه آموزش است. به قیافه و رفتار بچه‌ها که نگاه می‌کند متوجه می‌شود که مشکل آموزش آنها در مدرسه چیست. همیشه گفت‌وگو با او برای من آموزنده بوده است. دکتر محمدرضا سرکار آرانی را می گویم.
 
چندسال پیش گفت: محسن! اینقدر برای نظریه‌پردازی درباره توسعه ایران غصه نخور؛ توسعه حاصل قصه‌های مادران است نه غصه‌های استادان و یاسه‌های سیاست‌مداران (یاسه= قانون، سیاست). آموزشِ مدرسه‌ای اگر در واسازی قصه‌های مادران موفق نباشد، به این معنی است که خودش در چنبره قصه‌های مادران زمین‌گیر شده است.
 
آن روز این حرف را نفهمیدم، تا امروز که فهمیدم این حرف،‌ حرف ندارد.
 
امروز، در پایان گفت‌‌گویی درباره کتاب «روایت محمد-سان» (که روایت ایشان از توسعه ایران است و «پویش‌ فکری‌ توسعه» ‏استخراج کرده است) پرسیدم به نظرتان چرا این جوانان معترض چنین بی‌پروا فحش‌های سنگین به مقامات می‌دهند؟ من می‌‏فهمیدم که این رفتار از نظر روانشناختی، طبیعی است و اگر در چنین شرایط پرفشاری فحش نمی‌دانند جای سوال بود؛ ولی ‏تحلیل روشن اجتماعی برایش نداشتم. اما محمدسان حرفهای بدیعی زد. ترجمه خودمانی آنها، که پاسخ فشرده پرسش من است، ‏را به زبان خودم برای شما می‌گویم‎.‎
 
رفتار بچه‌ها انعکاس بیرونی وجدان خانواده است. این‌ها همان ناسزاها و نفرین‌های پدران و مادرانشان است که قبلا در خانه و آشپزخانه، یواشکی و زیرِلب‌ گفته می‌شده و حالا این بچه‌ها در کوی و برزن فریاد می‌زنند. تا یاد دارند مادرانشان  در خانه ضجه زده‌اند و از زندگی نالیده‌اند و زیر لب به زمین‌و‌زمان نفرین کرده‌اند؛ یک عمر پدرانشان به خانه که آمده‌اند با خود شرمندگی آورده‌اند و قند چای‌شان تلخی و ناسزا به بی‌کفایتی و فساد […] بوده است. بچه‌ها اکنون آیینه تجربه‌ها و آگاهی‌های پدران و مادران از زندگی خویشند. آنها وجدان خانگی‌شان را به خیابان آورده‌اند.
 
درواقع این فحش‌ها، در این بستری که پدیدار شده است، مجموعه‌ای از کلمات زشت و ناسزا نیست، بلکه بیان فشرده وجدان پنهان خانواده ایرانی است که هیچ راه دیگری برای انعکاس نیافته است. بنابراین پژواک نوعی آگاهی جمعی است که اگر آنان که باید بشنوند، بشنوند، مبارک است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. با سلام تحلیل شما خلاف واقعیت موجود است. نمیدانم در دانشگاه اصفهان هم چنین پدیده ای بوده یا نه؛ ولی بد نیست به دانشگاه های تهران مراجعه کرده و سطح طبقاتی اکثریت کسانی که از این واژگان استفاده میکنند را بررسی کنید. من صرفا بر اساس مشاهدات خود این حرف را میزنم و ممکن است کسانی در این میان باشند که مطابق تحلیل شما به اینجا رسیده باشند؛ اما اکثریت اینگونه نیست.

    2
    7
  2. درنظر نگرفتن طبقه افراد ونقش رسانه را درتحلیل ها به وضوح میشه دید
    درنوع خودش عجیبه

    2
    5
  3. سلام‌در‌داستانهای‌شفاهی‌
    آذربایجان‌شاه‌عباس‌با‌اتفاق‌
    وزیرش‌لباس‌دراویش‌یا‌گدایان
    یامسافر‌راه‌گم‌کرده‌میپوشیدند
    ودر‌کوی‌وبرزن‌می‌چرخیدند‌آری
    احوالات‌گوناگون‌باخبر‌میشدند
    از‌نحوه‌عملکرد‌خود‌وعیار‌خود‌در
    بین‌خودی‌وغیر‌خودی‌حرفها‌می‌
    شنیدند‌‌‌…..گون‌‌لرین‌بیر‌گونونده
    شاه‌عباسین‌دوربینینده……

    5
    1
    1. در این عصر همه ارباب قدرت و سیاست از همه چیز خبر دارند.

      در این عصر بیخبری است که تزریق میشود به زیر دستان.

      در این عصر مردم کوچه بازار در اروپا و آسیا درگیر خبرسازی “ارباب خبر” میشوند.

  4. متن کاملا پیش پا افتاده و نقطه نظر شخصی ساده و … خیلی سطح پاینه
    اکثر کسانی که در اعتراضات هستند دارای این ویژگی هستند
    ۱. با دوست پسر و دختر میاند
    ۲. تو اعتراض دوست جنس مخالف پیدا می‌کنندو اگر اونروز کسی رو پیدا نکنند و با کسی نباشند ..‌ افسرده تر میشوند
    ۳. از طبقه پر درآمد جامعه هستند و پدر و مادر در تربیت فرزند .. کوشا نیستند و یا ناتوانند و اونها رو رها کردند تو خودشون
    ۴. ماهواره دارند
    ۵. الگو و هدف نهایی اونها زندگی در غرب است
    ۶. به درنظر و خدا و مذهب اعتقادی ندارند
    ۷. نظام سلطه گر آمریکا و اسرائیل رو پاک ترین حکومت‌ها ميدونند
    ۸. همه نوع تفریح رو انجام دادند و الان به پوچی رسیدند

    2
    6

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا