خرید تور تابستان ایران بوم گردی

ریشه یابی واقعی دردها و نارضایتی ها | اسماعیل گرامی مقدم

اسماعیل گرامی مقدم در اعتماد نوشت:

بدترين وجه اعتراضات دهه‌هاي اخير اين است كه به دنبال ريشه‌يابي نارضايتي‌ها نبوده ايم

هر نامي كه بر رخدادهاي اخير بگذاريم و آن را با اسامي و عناويني چون جنبش، حلقه‌هاي اعتراضي و… نامگذاري كنيم، نمي‌توان انكار كرد كه اين رخدادها ريشه‌هايي دارد كه بايد به آنها توجه كرد. واقع آن است كه در بررسي ريشه‌هاي اعتراضات، نااميدي جايگاه ويژه‌اي دارد. به عبارت روشن‌تر، نااميدي ناشي از نارضايتي است و نارضايتي هم يا منشا سياسي دارد يا منشا اقتصادي، اجتماعي و… واقع آن است كه ظهور و بروز يك چنين رخدادهاي اعتراضي در اين سطح، ارتباط مستقيمي با شاخص‌هاي توسعه‌يافتگي جوامع دارد. عيار 
يك چنين اعتراضاتي در كشورهايي كه با عدم توسعه‌يافتگي مواجهند بيشتر و عميق‌تر است. در نقطه مقابل حجم نارضايتي‌ها در كشورهاي توسعه‌يافته پايين‌تر است. نه اينكه در اين كشورها اعتراضي وجود ندارد، مساله اين است كه نحوه مواجهه تصميم‌سازان كشورهاي توسعه يافته با اعتراضات و نارضايتي‌هاي به گونه‌اي است كه نهايتا باعث بهبود وضعيت مي‌شود. آنچه مسلم است آن كه مطالعات نشان‌دهنده آن است كه توجه به 2 پديده يا موضوع اجتماعي شاخصه توسعه‌يافتگي جوامع را نمايان مي‌كند. 
1) نخستين عامل، توجه به حقوق زنان است؛ يعني هر كشوري كه توجه بيشتري به حقوق زنان خود داشته باشد، ارتباط نزديك‌تري با توسعه دارد. به اين دليل كه اغلب اقلام مصرفي با سليقه و خواسته و مطالبه زنان تهيه مي‌شود، زنان نيمي از ظرفيت رشد در جامعه را شكل مي‌دهند و حضور فعال زنان در جامعه باعث پويايي توليد، تجارت و درنهايت اقتصاد مي‌شود. از سوي ديگر، عدم توجه به مطالبات زنان در هر جامعه‌اي ضمن اينكه شاخص اجتماعي و اقتصادي را كاهش مي‌دهد به نارضايتي‌ها بيشتر دامن مي‌زند، به همين دليل است كه بسياري از كشورها به بحث توسعه زنان در جامعه توجه خاصي دارند.
2) گزاره ديگري كه در فرآيند كلي توسعه بسيار اثرگذار است، مساله افزايش دامنه‌هاي فساد مالي و اقتصادي در جامعه است، به خصوص اينكه اين مفاسد نه در طبقات پاييني و دهك‌هاي محروم، بلكه در دهك‌هاي بالايي و طبقات برخوردار جامعه رخ مي دهد. مطالعات علمي نشان مي‌دهد، وقوع مفاسد در دهك‌ها محروم با تدبير مقامات مسوول و دهك‌هاي بالايي قابل رفع شدن است، اما زماني كه فساد در سطوح بالايي رخ مي‌دهد (طي سال‌هاي اخير در اقتصاد ايران اين نوع فساد يقه سفيدها به‌كرات رخ داده است) نه ‌تنها مقابله با آن دشوار است، بلكه باعث بروز نااميدي و نارضايتي هم در جامعه مي‌شود. مردمي كه با مشكلات اقتصادي و معيشتي دامنه‌داري مواجهند، با شنيدن خبر اختلاس‌هاي چند هزار ميليارد توماني يا دريافت تسهيلات نجومي معوق دچار افسردگي و سرخوردگي مي‌شوند. با افزايش اين نارضايتي‌ها هم شاخص توسعه در كشور آسيب مي‌بيند و هم سرخوردگي عمومي افزايش مي‌يابد.
بر اين اساس بدترين وجه اعتراضات سال‌ها و دهه‌هاي اخير اين است كه سيستم هرگز به دنبال ريشه‌يابي و درمان واقعي دردها و نارضايتي‌ها نبوده است. حركت‌هاي اعتراضي سال 78، پس از شكل‌گيري جنبش دوم خرداد با راي بالاي مردم و در شرايطي به وقوع پيوست كه مردم شور و شوق فراواني از انتخابات سال 76 به دست آورده بودند. اما برخي رفتارهاي تند و افراطي باعث شدند تا مردم احساس كنند كه مطالبات آنها مورد توجه برخي افراد و جريانات قرار نگرفته است. بنابراين نااميدي وسعت يافت و اعتراضات 78 شكل گرفت. ماجراي سال 78 اما با تلاش‌هاي فراوان جمع شد تا اينكه باز هم فضاي اعتراضي سال 88 شكل گرفت. مردم احساس كردند كه مطالبات آنها در انتخابات 88 موردتوجه قرار نگرفته است. اما باز هم با اين خواسته‌ها برخوردهاي امنيتي صورت گرفت. هيچ‌كدام از تجربيات باعث تغيير در نظام حكمراني نشد و دوباره در رخداد‌هاي سال 96، 98 و 1401 تجمعات گسترده اعتراضي شكل گرفتند. همان‌طور كه همه پديده‌هاي اجتماعي از قوانين علمي و فيزيكي پيروي مي‌كنند، مي‌توان گفت كه پديده‌هاي اعتراضي در ايران از قانون خستگي فلزات پيروي مي‌كنند. قانون خستگي پديده‌ها در عالم فيزيكي به نقطه عطف خستگي يا گسيختگي منجر مي‌شود و گسست ميان دولت و ملت را عينيت مي‌بخشد. در مواجهه با رخدادهاي اعتراضي اخير پرسش‌هايي در افكار عمومي ايجاد شده است كه بايد به آنها پاسخ داده شود. روند پاسخگويي به مطالبات براساس چه مكانيسمي بايد محقق شود؟ 

اين اعتراضات چه ارتباطي با رخدادهاي سال‌هاي قبل دارند؟ ارتباط با نسل‌هاي جديد چگونه بايد شكل بگيرند؟ و… به نظر مي‌رسد، اصرار به برخي مباني ظاهري علت و چالش اصلي مشكلات در ايران باشد. اين در حالي است كه كشوري مانند چين در دهه‌هاي اخير توانسته با يك رويكرد جديد در مباني ايدئولوژيك خود به خصوص در حوزه اقتصادي به توسعه دست پيدا كند. يعني حاكميتي در حد و اندازه چين كمونيست كه در حوزه سياسي كاملا بسته بود براي اينكه بتواند امكان رقابت با جهان را بيابد، ناگزير شد در مساله ايدئولوژي خود به جاي مكتب ماركسيست به ايده‌هاي كاپيتاليستي روي بياورد. در واقع چين متوجه شد براي رقابت با غرب بايد از همان الگوي امتحان پس داده استفاده كند. با اين چرخش چين، امروز به رشد اقتصادي بالاي 12درصدي رسيده و در راس هرم اقتصادي جهان در كنار امريكا ايستاده است، بنابراين اين‌طور نيست كه تغيير در برخي گزاره‌هاي حاكميتي منجر به گسست شود، بلكه باعث پايداري نظام‌هاي سياسي مي‌شود. با عبور از رخدادهاي 1401 مي‌توان با تغيير نگاه‌ها و افزايش انعطاف‌ها در بسياري از حوزه‌هاي ديپلماسي به خصوص پرونده هسته‌اي به دستاوردهاي تازه‌اي رسيد. بايد توجه داشت، علت بسياري از مشكلات كشورمان عدم احياي برجام و مشكلات ارتباطي با جهان پيراموني است. امروز بسياري از ايرانيان براي بهره‌مندي از مسكن حداقلي، داشتن يك خودروي عادي و بهره‌مندي از حداقل‌ها با مشكلات فراواني مواجه هستند. اركان نظام بايد به اين مطالبات بحق مردم پاسخ دهند. هر ركني كه در اين كشور مسووليتي دارد بايد به مطالبات بحق مردم رسيدگي كند. مردم ايران حق دارند از حاكمان خود درباره چرايي توسعه‌نيافتگي پرسش داشته باشند و حاكميت موظف است به آنها پاسخ دهد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا