خرید تور تابستان ایران بوم گردی

تخریب‌ «نجومی» اعتماد عمومی

حسام‌الدین قاموس‌مقدم در یادداشتی در ایسنا نوشت:

ماجرا از انتشار چند فیش حقوقی در شبکه‌های اجتماعی و سپس رسانه‌ها شروع شد؛ فیش‌هایی با مبالغ کلان و از همان جا دریافتی برخی مدیران دولتی، وصف «نجومی» یافت. قضیه از این قرار بود که بر مبنای برخی قوانین، میزان حقوق و مزایای دریافتی برخی مدیران، سر به ده‌ها میلیون تومان می‌کشید و همین «غیرمتعارف» بودن حقوق، هر سه قوه را با تاکیدات رهبر انقلاب برای اصلاح این روند پای کار آورد.

چندی بعد اتفاقی مشابه این بار در حوزه شهرداری تهران و شورای شهر رخ داد و با انتشار استعلامی که سازمان بازرسی کل کشور انجام داده بود، مطرح شد که برخی مدیران شهرداری و تعدادی از اعضای شورای اسلامی شهر تهران، املاکی میلیاردی با تخفیف‌های چشمگیر دریافت کرده‌اند. در این قضیه، مدیر سایت منتشرکننده این مطلب بازداشت شد و در عین حال رئیس قوه قضائیه به عنوان عالی‌ترین مقام قضایی کشور اعلام کرد که بدون توجه به گرایشات و دسته‌بندی‌های سیاسی به این موضوع رسیدگی خواهد شد.

هنوز جوهر این مطلب خشک نشده، انتشار تصاویر چند چک 20 میلیونی این بار مداحان را هدف قرار داد و برخی رسانه‌ها نوشتند که شهرداری تهران به این مداحان پول داده که علیه شهرداری در ایام محرم سخنی نگویند. موضوعی که محمدرضا طاهری یکی از مداحان نام برده شده در این ماجرا آن را تکذیب کرد و یکی از مهم‌ترین دلایلش برای تکذیب هم این بود که چک باید در وجه اشخاص با نام شناسنامه‌ای‌شان باشد و این در حالی است که دو تن از مداحان نام برده شده در این ماجرا یعنی سعید حدادیان و محمود کریمی، نام‌های شناسنامه‌ای دیگری دارند و بر این مبنا این تصاویر جعلی است.

بدون تردید، موضوع حقوق‌های نجومی، املاک نجومی و چک‌های نجومی موضوعاتی است که احتمال صدق و کذب در آنها وجود دارد و در جای خود قابل پیگیری است. وظیفه دستگاه‌های نظارتی و قوه قضائیه هم دقیقا همین است که عادلانه به این موارد رسیدگی کنند. اما نکته‌ای که معمولا قابل رسیدگی نیست و تنها با قضاوت «وجدان» بر مبنای قانونی به نام «اخلاق» و «شرع» می‌توان آن را بررسی کرد، اتهام‌زنی‌های نجومی است.

اگر چه امروز با توسعه شبکه‌های اجتماعی و دسترسی آسان به رسانه‌ها، میزان شفافیت اطلاعات به‌ ویژه در حوزه‌های مالی افزایش یافته است اما همه ما چه زمانی که به عنوان یک کاربر ساده مشغول فوروارد کردن هر پیام تلگرامی بدون توجه به راست و دروغ بودن آن هستیم و چه زمانی که به عنوان اصحاب رسانه، رسالت حرفه‌ای‌مان ایجاب می‌کند در جهت آگاهی‌بخشی گام برداریم، بد نیست لحظه‌ای این موضوع را در ذهن خود مرور کنیم که تاثیر یک مطلب در سطح جامعه و افکار عمومی چیست؟

وقتی این گزاره‌ها را بدون تحلیل و واکاوی دقیق در ذهن جامعه تقویت می‌کنیم که «مدیران دولتی حقوق‌های میلیونی می‌گیرند»، «شهرداری به مدیران خود املاک میلیاردی می‌دهد» و «مداحان حق‌السکوت می‌گیرند»، واقعا در حال ترسیم چه جامعه‌ای هستیم و دقیقا چه تصویری از محیط پیرامونی خود به جهان ارائه می‌کنیم؟ در چنین شرایطی وقتی یک شهروند به راحتی می‌گوید «توی این مملکت همه دزدن»، باید بپذیریم که مخاطب او، خود آن شهروند و حتی من و شما و خانواده‌هایمان هم هستیم، چون در دایره «همه» قرار می‌گیریم. در چنین وضعیتی که خودمان با دست خودمان چهره‌ای کریه از جامعه خود ترسیم می‌کنیم، دیگر نباید رگ غیرتمان متورم شود، وقتی آن جوان سعودی وهابی از تریبونی رسمی، کشور ما را با این سابقه تاریخی و فرهنگی و تمدنی و جوانان و مسئولانمان را عقب‌مانده و بیکار و فاسد می‌خواند.

هیچکس منکر لزوم اطلاع‌رسانی نیست. کسی هم اجازه محدود کردن آزادی بیان را ندارد. وظیفه رسانه‌ها هم اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی است اما چگونه؟ «آگاهی» یعنی اطلاع‌ داشتن از امری «واقعی». بنابراین امور انتزاعی و وهم و گمان و ظن به این ساحت مقدس راه ندارد و علاوه بر آن، فساد افرادی از یک قشر را نمی‌توان به کل افراد آن قشر تعمیم داد. حقوق‌های میلیونی پدیده زشت و خطرناکی بود اما این یعنی «همه مدیران دولتی دزد هستند؟». املاک نجومی برای جامعه‌ای که یک زوج جوان در آن سال‌ها باید بدوند تا فقط پول پیش یک خانه اجاره‌ای را جور کنند، امر دردآوری است اما بر مبنای یک استعلام می‌توان حکم به بذل و بخشش غیرقانونی از اموال عمومی داد و به فرض که اصلا صحت داشته باشد این به معنای «فاسد بودن همه مدیران شهری و اعضای شورای شهر» است؟ به برخی مداحان شاید به واسطه ترویج برخی مفاهیم غیرمستند دینی یا بعضی موضع‌گیری‌های سیاسی خارج از حدود اطلاعات و وظایفشان بتوان انتقاد کرد و کسی هم با این قبیل انتقادات مشکلی ندارد اما آیا باید برای بهره‌برداری‌های سیاسی و با جعل و دروغ، همه افراد این قشر را که به نوعی وابسته به دستگاه عزای حسینی هستند و مردم ما به واسطه حساسیت روی موضوع عاشورا و کربلا و حضرت اباعبدالله الحسین (ع) هر آن چه را به این تشکیلات وابسته است محترم می‌دانند، هدف اتهامات مالی قرار دهیم تا این نتیجه را بگیریم که «همه مداحان جیره‌خوار حکومت و … هستند» و به این ترتیب علاوه بر اعتماد عمومی، اعتقاد عمومی را هم در معرض تهدید قرار دهیم؟

اگر مقصود رسانه‌ها و همه ما به عنوان شهروندان مسئول، از انتشار برخی مطالب، اصلاح امور است، شاید این ایام عزیز عزا و بکاء برایمان فرصت خوبی برای بازاندیشی این معنا باشد که این حجم از احترام و تعظیم جهان به جایگاه والای جوانمردی همچون حسین ابن علی (ع) ناشی از آن است که آن یگانه هستی، اصلاح را به طریقی مردانه با مایه گذاشتن از جان و مال و خانواده‌اش دنبال کرد، نه با پرونده‌سازی و جعل و دروغ و اتهامات بی‌اساس.

و فراموش نکنیم که روزی این سونامی اتهام‌زنی دامن خود ما را هم خواهد گرفت. به قول بزرگی «سعادت میوه اعتماد است.» با دست خودمان سعادت را از صفحه زندگی اجتماعی خود حذف نکنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. اين فقره که دهه هاست که تخريب که چه عرض کنم، بکلي نابود و کن فيکون شده است کانه از اساس در قاموس خلقت، همچين چيزي (اعتماد عمومي) نبوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا