دکتر پزشکیان: خواب ماندگان مدعی هاشمی نشوند!
دکتر مسعود پزشکیان
کساني که تاکنون خواب بودهاند امروز از آقای هاشمي انتقاد میکنند. آن روزی که آقایان خام جریان انحرافی شده بودند، آقای هاشمی بیدار بود و هشدار می داد، امروز هم معلوم است اگر آقای هاشمي در انتخابات حضور پيدا کند، مشارکت عمومي مردم بالا میرود که این امر اثبات شدهای است. فقط بداخلاقيهایی که صورت میگيرد موجب میشود تا افرادي مثل هاشمي نخواهند در انتخابات نامزد شود.
آقاي هاشمي با وجود آنکه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است و به طور مستقيم از مقام معظم رهبري حکم گرفته است اما برخي جرات میکنند درباره ايشان حرف هاي بیربط بزنند. تخريب شخصيت فردي مانند هاشمي جز بد اخلاقي چيز ديگري نيست که متاسفانه سالهاست شاهد اين تخريب هستيم. کساني که کار بيشتري انجام میدهند ممکن است اشتباهاتي نيز داشته باشند اما در اين ميان افرادي که هيچ کاري براي مملکت نکردهاند الان میبينيم پاک پاک هستند و هيچ انتقادي نسبت به آنها نمیشود!
اگر مملکت را بخواهیم درست کنیم، باید قطعا وحدت داخلی را باید درست کنیم. بدون وحدت ملّی راه آمریکا را میرویم. اگر کاری کنیم که اختلافات افزایش پیدا کند و به جان هم بیفتیم، آمریکا لازم نیست بیاید! اگر ما وحدت داشته باشیم، آمریکا نمیتواند وارد مملکت ما شود ولی اگر اختلاف داشته باشیم باز هم لازم نیست آنها وارد مملکت ما بشوند چون خودمان تکلیف همدیگر را روشن میکنیم! خودمان، خودمان را خراب میکنیم!
این دولت از اول همین بود اما متاسفانه اکثر عوام مردم باور کردند که آنها میآیند و مشکلات بیکاری را حل و فقر را از بین میبرند و به فقرا کمک میکنند. البته یکسری کارهای اینچنینی کردند اما پولهای مملکت را به جای اینکه ایجاد اشتغال کنند، بین مردم پخش کردند و بجای اینکه به یک عده نیازمند بدهند، آن را برداشتند و به همه دادند. اشتباهاتی که این دولت کرد، دیدید که نتیجهاش چه شد، بیکاری و تورم و بیارزش شدن پول و مسائل فرهنگی و چندین برابر شدن بهرههای بانکی در حالی که شعار این بود که میخواهند همه اینها را اصلاح کنند اما نتوانستند.
من بهعنوان یک فرد بارها اعلام کردم به اصول معتقد هستم و از نظر اعتقادی به اصلاحات اعتقاد دارم؛ معتقدم بدون اصلاحات، مملکت اداره نخواهد شد و بارها این موضوع را در مجلس و سخنرانی هایم اعلام کردهام. بدون اصول هم اصلاحات نمیشود کرد. مگر میشود اصول نداشت و اصلاحات کرد؟ اصلاحات در چارچوب اصول معنا پیدا میکند و شکل میگیرد. در نتیجه، اگر میخواهیم مملکتمان را با پایبندی به اصولمان درست کنیم، قطعا باید نگاه اصلاحی به قضیه داشته باشیم تا مملکت درست شود. اگر با نگاه اصلاح وارد جامعه نشویم، وضع همان خواهد شد که بود. مگر میشود آدم اصلاح نکند؟ طبیعی است که باید اصلاح کرد.
من معتقدم اگر به اصول معتقد بودیم به هم تهمت نمیزدیم، آبروی افراد را نمیبردیم و…. اگر به اصول معتقد بودیم خیلی کارها را نمیکردیم.من آن حرفهایی که آنها میزنند را قبول ندارم؛ اگر جزء آنها بودم که اینجا نبودم. به نظر من آنها اصولگرا نیستند چون اگر اصولگرا بودند، پایبند اصول بودند و به وعدههایشان عمل میکردند. من نمیدانم آن اصولی که آنها بدان معتقد هستند و ما معتقد نیستیم چه هست؟
اگر آدمهایی آمدند که سابقه و علم و مهارت و دلسوزی آنها بیشتر باشد، آمدن من خیانت است. ولی اگر جو را طوری ببینیم که هر کس از راه رسید، خواست این مملکت را اداره کند، مشکل است پس باید ببینیم چه اتفاقی میافتد.
به این سادگی یک حزب یا یک تشکل تشکیل نخواهد شد. جامعه باید رشد کند، رشد اجتماعی معنایش ایجاد تشکلها است. ما هنوز حرف زدنمان، دیمی است تا علمی و کارشناسی. مثلا در مجلس بهجای اینکه عدد و رقم بدهیم، فقط همدیگر را نقد میکنیم و به هم ایراد میگیریم بدون اینکه سند و مدرکی داشته باشیم. خیلی راحت رئیس دولت میآید و پروندهای را از یک فرد غایب نشان میدهد، بدون اینکه شواهدی داشته باشد یا آن شواهد قابل قبول باشد. این ادبیات برای یک جامعه نشان از ضعف آن است نه قدرت. خیلی باید تمرین کنیم که گفتوگو، منطقی حرفزدن و تحملکردن و بدون دعوا در کنار هم ایستادن را یاد بگیریم.
انتهای پیام