خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نگاهی خاص به روحانیت

رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:

در کار رسانه همیشه امکان خطا هست. اشتباهاتی که گاه با حاشیه‌های فراوانی روبرو می‌شود و بخشی از جامعه و یا ساختار حکومتی را درگیر موضوع می‌کند. به عنوان مثال واکنش پزشکان بعد از نشر خبرهای پرحاشیه در زمینه‌ی پزشکی، اعتراض شماری از شهروندان به پخش سریال تلویزیونی و… گاه این خطاها بسیار پرهزینه بوده و به تعطیلی یک نشریه منجر شده است. نمونه‌های بسیاری از این موارد را می‌توان نام برد،‌ کافیست اسم مرتضوی و تعطیلی نشریات را در اینترنت جستجو کنید. نشریاتی که به جرم نوشتن انشایی با ادبیاتی متفاوت بسته شدند و صدها روزنامه‌نگار از کار بیکار.

نمی‌توان بدون غلط املا نوشت، حداقل آنکه می‌توان با دقتی بیشتر در میان کتاب‌های رمان و داستان کوتاه گشت و صدها غلط املایی از نویسندگان گرفت،‌ همین لغزش در فعالیت رسانه‌ای بیشتر به‌چشم می‌خورد، ایرادی هم نبوده و نیست. بخشی از کار خبر و نوشتن تحلیل‌های روز با عجله صورت می‌گیرد و ضریب اشتباه را بیشتر می‌کند. ولی زمانی که این غلط املایی – محتوایی و استفاده‌ی معنادار از برخی کلمات به دفعات تکرار می‌شود نشان از نوشتن اشتباه کلمات و یا جایگزین کردن کلمه‌ای با کلمه‌ی دیگر نیست. بلکه تکرار همان دیدگاهی است که از دیگران مخفی می‌کنم ولی برخی وقت‌ها و برای سنجش مجدد میزان تساهل خوانندگان و یا بخشی از حاکمیت دوباره استفاده می‌کنیم! شاید در پی محک‌زدن دوباره باشیم، سنجشی که از دل آن مخالف‌خوانی بیشتری بروز کند و زمینه‌ی نقد و یا نفی را گشوده‌تر از گذشته بگشاید و در نهایت به نفی جریان سیاسی – دینی ختم شود.

نخست یادآوری می‌کنیم، چندی قبل یکی از سایت‌های نزدیک به دیدگاه‌های رییس دولت سابق علیه یکی از روحانیون که در نقد دولت گذشته سخنی بر زبان جاری کرده بود تیتری جنجالی استفاده کرد. کلماتی که بسیاری از آگاهان سیاسی عنوان کردند این نوع ادبیات یادآور گفته‌ها و منش منافقین (سازمان مجاهدین خلق) است. ادبیاتی که در پی حذف است و راهی برای برقرار کرن گفتگو در عرصه سیاست و قدرت فراهم نمی‌کند. خودش را محور امور می‌بیند و در پی برقرار کردن دیالوگ نیست، نقد را با نفی جواب می‌دهد و برخوردهای واکنشی و رادیکال را بر هر منش دیگری ترجیح می‌دهد.

تغییر تیتر خبر از «آخوند نقویان» به «نقویان» بیش از 48 ساعت زمان برد. هنگامه‌ای که بسیاری از فعالان عرصه‌ی رسانه، منتقدان و خیرخواهان به گردانندگان سایت توصیه می‌کردند تیتر توهین‌آمیز را سریعتر تغییر بدهند آنان بر عملکرد خود صحه گذاشته و در مقابل تغییر تیتر ایستادگی نشان می‌دادند. چنین مقاومتی نشان از دیدگاهی دارد؛ خطای املایی، نگارشی و شکلی نیست، نگاهی که کلمه‌ای را استفاده می‌کند و برای کاربرد آن عبارت دیدگاه خاص خود را دارد، در غیر این صورت هیچ دلیلی ندارد کلمه‌ای که طی سال‌های قبل و ابتدای انقلاب اسلامی بار منفی از سوی گروهک سیاسی – نظامی پیدا کرده استفاده کنیم و اصرار به تغییر ندادنش داشته باشیم.

از آن تیتر پرحاشیه بیش از یک‌سال گذشت؛ گمان بر این بود که بعد از بروز واکنش‌های پرشمار سایت نزدیک به احمدی‌نژاد در پی سنجش دوباره و یا استفاده از همان کلمه نرود و اشتباه گذشته را تکرار نکند، ولی چنین نشد. مجدداً همان سایت خبری در کانال وابسته به خود کلیپی از سخنرانی امام (ره) منتشر کرده و رسماً کلمات بنیان‌گذار جمهوری اسلامی را در بخش عنوان کلیپ تحریف کرده است.

ناگفته نماند این کلیپ بخشی کوچک از سخنرانی حضرت امام در سال‌روز وحدت حوزه و دانشگاه است، تاریخ دقیق سخنرانی ایشان 27 آذرماه 1359 است. سخنانی که بیش از یک‌ساعت زمان برده و محور کلام ایشان نقش حوزه و دانشگاه بوده است. این سایت جملات امام (ره) را چنین نوشته است:

«اهل جهمنم از تعفن بعضی «آخوندها» در عذابند و دنیا هم از تعفن این‌ها در عذاب است».

در صورتی که در صحیفه‌نور عبارت بنیان‌گذار نظام اسلامی چنین است:

«در بعض روایات هست که در جهنم، بعضی‌ها – اهل جهنم – از تَعفُّن بعض «روحانیین» در عذاب هستند، و دنیا هم از تعفُّن بعضی از اینها در عذاب است».

چنانچه به متن سخنان امام خمینی (ره) رجوع کنیم، ایشان ابتدای بیانات خویش از وظیفه‌ی اخلاقی و تعهدات روحانیون و دانشگاهی‌ها سخن می‌گویند و بیان می‌کنند:

«دانشگاه و حوزه‌های علمیه و روحانیون می‌توانند دو مرکز باشند برای تمام ترقیات و تمام پیشرفت‌های کشور و می‌توانند دو مرکز باشند برای تمام انحرافات و تمام انحطاطات. از دانشگاه هست که اشخاص متفکر متعهد بیرون می‌آید. اگر دانشگاه، دانشگاه باشد، اگر دانشگاه واقعاً دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامی باشد؛ یعنی در کنار تحصیلات متحقَّق در آنجا، تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشوری را اینها می‌توانند به سعادت برسانند. و اگر حوزه‌های علمیه مُهذَّب باشند و متعهد باشند، یک کشور را می‌توانند نجات بدهند».

به بیانی دیگر و با توجه به تاریخ و عنوان سخنرانی ایشان، مثال امام درباره‌ی روحانیون، مثالی تاریخی -دینی است و کلامی نیست که بتوان آن را بدون در نظر داشتن کلیت متن تکه تکه کرد و مراد خویش را به صورت منفی علیه روحانیت بجوییم.

دوباره نگاه کنید به تیتر سایت مورد نظر، آن تیتر را در کنار تحریف سخنان امام قرار دهید، می‌توان نگاه خاص این جریان سیاسی را به جایگاه روحانیون و روحانیت دید. دیدگاهی که در پی آن است که به دیگران بفهماند خودش به جایی رسیده که نیازی به روحانیون و علمای دین در عرصه‌ی سیاست و قدرت ندارد. نگاهی مبتنی بر حذف و نفی. دیدگاهی که در دولت اول احمدی‌نژاد از سوی یکی از روزنامه‌نگاران سابق رمان‌نویس تبلیغ می‌شد. جان کلام آن نویسنده نفی ساختار روحانیون در حاکمیت بود و تاکید داشت دولت نهم و بعدها دولت دهم در پی کنار نهادن روحانیون و کاستن از قدرت آنان است و جریان دولت تنها جریانی است که این مهم را به سرانجام می‌رساند! بدون تردید چنین نگاهی با نقدهای بسیار روبروست، اما نمی‌توان به سادگی چشم بر این نوع نگاه بست و تیترهای بامعنای منفی سایت حامی دولت سابق را درباره‌ی روحانیت نادیده گرفت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. مگر كلمه اخوند ناسزا محسوب ميشود.بارها امام خمينى از كلمه اخوند براى خودش استفاده كرده است. با جايگزينى لفظ اخوند با روحانى ميخواهيد غير مستقيم قداست به عنوان ببخشيد.در صورتى كه همچين چيزى نيست و نمونه اش دادگاه ويژه روحانيت هست كه نشان از عدم قداست اين عنوان دارد.انچه مهم است ذات انسان است .در ضمن بزرگان و بنيانگزاران حوزه كه تاليفاتشان تدريس ميشود هيچكدام روحانى و ايت الله و حجت الاسلام نبودند بلكه ملا هادى سبزوارى ها و ملا صدرا و شيخ عبدالكريم حائري واخوند خراسانى و ديگران.

    1. دوست گرامی واژه ها در طول زمان دستخوش تغییر و گاه تحول می شوند و گاهی از معنایی نخست خود خالی می گردند و معنایی زننده می یابند. بدون تردید از زمان به حرکت در آمدن جنبش مشروطه با همراهی آخوند خراسانی تا زمان حال معنایی این مفهوم تعییر یافته است. به گمانم بعد از تجربه تلخ ادبیات تهاجمی مجاهدین و ساخته شدن معنایی منفی از این عبارت نیازی نیست مجددا همان ادبیات با اهدافی سیاسی متداول گردد.

  2. لطفا” سايت دولت (بهار) توضيح بدهد آيا از نظر ايشان، حسينيان ، مصباح ، رسائي و امثالهم هم آخوند هستند؟

  3. ياد آن بزرگمرد غايب از نظر به خير جناب صادقيان ! مگر او نيز به كرات همين هشدارها را نداد ؟ ولى چه فايده ؟! احساس نزديكى به افكار معيوب آن «كوچك مردِ بزرگ ادعا » ملتى را به خاك سياه نشاند ! با اين وجود هنوز هم بسيارى از حضرات او و دار و دسته اش را « خودى » دانسته و رقبا را با اينكه خدمات زيادى به ملت و مملكت كرده و در زمان امام راحل همه جانبه مورد حمايت ايشان بودند صرفاً بخاطر مديريت قوى خود و اينكه حاضر نبودند تحت هيچ شرائطى باج دهند را عامل استكبار و … مستحق محدودیت ميدانند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا