خرید تور تابستان ایران بوم گردی

حلقه‌ی مفقوده بین واقعیات و انتظارات از روحانی و «امید»

«محمد توکلی» در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت:

از همان روزهای نخست انتخاب حسن روحانی تا همین روزهای اخیر که شاهد وقایع نامبارکی مانند ایجاد مشکلاتی برای یکی از نمایندگان شجاع و فساد ستیز مجلس بوده ایم شاهد آن هستیم که یکی از بزرگترین نقدهای حامیان روحانی به وی عدم وجود قاطعیت در اظهارات و اقدامات او در مواجهه با چنین موضوعاتی بوده است.

پیش از ورود محمدرضا عارف به مجلس حجم این نقدها و اعتراض ها بیشتر از امروز بود به این دلیل که رسانه های نزدیک به عارف و برخی همراهان سیاسی اصلاح طلب او به این نتیجه رسیده بودند که کنار رفتن محمدرضا عارف در انتخابات 92 اشتباه بود و می بایست بر سر نامزدی وی اجماع می شد. البته آن ها که چنین دیدگاهی دارند از کنار پاسخ به این پرسش می گذرند که چنین نگاهی در آن برهه از زمان تا چه حد شدنی بود؟

پس از ورود رییس فراکسیون امید به مجلس و مشاهده ی این واقعیت که نوع کنشگری عارف در مجلس هم آن چنان تفاوتی با روحانی در جایگاه ریاست جمهوری ندارد و هر دو با نوعی از سیاست ورزی مبتنی بر آرامش، متانت و گاه انفعال مشغول فعالیت اند آنان که چنان نگاهی داشتند کمتر از قبل به بی عملی دولت روحانی در حوزه مسائل مرتبط با سیاست داخلی، فرهنگ و اجتماع تاختند و این بار شاهد بروز و ظهور گروه معترض دیگری بودیم که اکثریت آنان را جوانان و دانشجویان تشکیل می دادند.

آن ها اعتقاد داشتند که هم روحانی و هم عارف و «لیست امید» اش آن ها را فریب داده اند، افراد باورمند به این نگاه که شمارشان هم کم نیست و می توان در آن رگه هایی از احساسات گرایی و تندروی را هم مشاهده کرد با مقایسه ای بین وعده ها و انتظاراتی که حضرات در انتخابات 92 و 94 برای حامیانشان ایجاد کردند با اقداماتی که انجام داده اند به این نتیجه می رسند که کل این ماجراها یک بازی است و عارف و روحانی و امثالهم مشغول فریب آن ها بوده اند.

هنگامی که به استدلال های آنها هم می نگریم می بینیم که آن چنان هم بی راه نمی گویند و بسیاری از وعده های داده شده در حوزه ی مسائل مرتبط با سیاست داخلی مانند رفع حصر، آزادی های سیاسی و … توسط جریان اصلاحات و اعتدال محقق نشده است.

اما این ماجرا را می بایست از زاویه ای دیگر هم بنگریم و آن اینکه به واسطه ی نوع ساختار سیاسی حاکم بر ایران هر مقامی در هر مسوولیتی که باشد حتی در سطح ریاست جمهور که مقام اول اجرایی کشور است دچار محدودیت های تحمیل شده ای است که به واسطه نوع ساختار حکمرانی در ایران وجود دارد. پرسش اساسی این است که باید چه کرد که هم مردمی که با هزاران امید به این افراد رای داده اند سرخورده نشوند و هم تلاشی برای اصلاح محدودیت های اعمال شده ی نابجا، فراقانونی و در برخی موارد خلاف اصول مصرح قانون اساسی صورت گیرد.

شاید بتوان پاسخ به این سوال را در یک کلام صراحت دانست. به این معنا که بین انتظاراتی که روحانی و عارف و دیگر اصلاح طلبان حاضر در مجلس و دولت در ایام انتخابات ایجاد کرده اند با واقعیات صحنه حلقه ی مفقوده ای وجود دارد که باید آن را برطرف کرد. در صورتی که آن ها بخواهند حامیان خود را از دست ندهند و مایه ی یاس مردمی نشوند که امیدشان را در صندوق های رای جستجو کرده اند، پس می توانند در فواصل زمانی معین به مردم گزارش هایی صریح و شفاف ارائه دهند و محدودیت ها را صادقانه برای مردم مطرح کنند، آنگاه به احتمال قوی می توان با همراه داشتن اکثریت بر آن محدودیت ها فائق آمد.

سخن آخر؛ مسیر صحیح سیاست ورزی، اعتدالی همراه با صداقت و صراحت است؛ مصداق هایی مانند علی مطهری و محمود صادقی افرادی هستند که این مسیر را طی می کنند و بهتر آن است دیگران هم اگر به واقع برای اصلاح امور در خانه ی ملت و در جایگاه های دولتی حضور دارند همراه این نمایندگان مردم در این مسیر شوند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا