خرید تور تابستان ایران بوم گردی

دلنوشته ی دانشجویان شهید بهشتی به علیرضا قربانی

جمعی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی پس از لغو برنامه ی کنسرت موسیقی علیرضا قربانی در این دانشگاه، دلنوشته‌ای را خطاب به وی نوشته‌اند.
متن این نامه که نسخه ای از آن به انصاف نیوز ارسال شده در پی می آید:
قربانی ما؛ قربانی شما
 
آقای قربانی نازنین سلام!
 
علیرضا قربانی دوست داشتیم این سلام را همگی باهم در سالن ابوریحان دانشگاه به شما می‌دادیم، در حالیکه از ذوق حضور شما در دانشگاه‌مان می‌خندیدیم و برایتان دست می‌زدیم.
دوست داشتیم به احترام اینهمه محبت و شعورتان که به ما اختصاصش داده‌اید، می‌ایستادیم و با شما سرود‌ ای ایران را که همیشه انتهای کنسرت‌هایتان می‌خوانید می‌خواندیم و آماده می‌شدیم برای دادن دسته گلی که با بچه‌ها شریکی خریده بودیمش.
 
اما…
 
حالا برایمان انگار فقط تصویر آن لحظه‌ها مانده. و یک عالم شرمندگی از بزرگواری بی‌اندازه شما…
 
ای کاش بدانید ما با چه خون دلی دویده‌ایم برای مجوز کنسرت شما… با چه شوقی بنر چاپ کرده‌ایم. به چه طرقی بلیط فروخته‌ایم…
 
ای کاش بدانید که به کنسرت شما که قرار بود در دانشگاه همیشه پر از سختی و سکوتمان برگزار شود به چه چشم‌هایی غیر از چشم کنسرت نگاه می‌کردیم… کنسرت شما برای ما مثل یک پنجرهٔ روشن به سمت روزهای خوب بود…
 
کاش بدانید بچه‌های دانشجویی که خیلی وقت‌ها به خاطر ساعت و یا هزینهٔ بالا نمی‌توانند موسیقی زیبای شما را از نزدیک بشنوند با چه امیدی پول‌هایشان را برای کنسرت شما جمع کرده بودند…
ای کاش بدانید آنهایی که دغدغه ی سطح فرهنگ موسیقی را بین جوان‌ها دارند و نگران روند سلیقهٔ موسیقی نسل جوان هستند، چقدر دلشان می‌خواست بچه‌های دانشگاه موسیقی به معنای واقعی کلمه فاخر شما را بشنوند و به دلشان بنشیند…. همانطور که سالهاست به دل آن‌ها نشسته‌اید…
 اما حالا این سلام را با حسرت همهٔ این‌ها به شما می‌کنیم. با یک عالمه شوق و ذوق فرو خورده شده…
 
استاد قربانی عزیز!
 
فهمیدن حال این روزهای شما سخت است. حال کسی که یک تنه با تمام قوایش برای صیانت از فضای موسیقی سالم و فاخر، در مقابل تمام توهین‌های غیر مستقیم و بی‌احترامی‌ها، فقط و فقط به خاطر اعتلای فرهنگ و ارتقای سطح سلیقه کشورش ایستاده و تمام تلاشش را برای زنده نگه داشتن این موسیقی فاخر انجام می‌دهد. کسی که می‌داند اگر وقت و هنر بی‌مثالش را به کوچک‌ترین شکل ممکن خارج از این مرز به اجرا بگذارد، صف‌ها و ساعت‌ها برای دیدن اجرایش فراهم می‌شود…
 
بنابراین سخت است که بگوییم با شما همدردیم، اما درستش این است که ماهم مثل هنر شما، چند سالی است قربانی این اعمال سلیقه‌های فردی هستیم! قربانی تصمیم‌های ساعتی و ثانیه‌ای! قربانی کسانی که دنیای همه را فقط و فقط با خط کش خودشان اندازه می کنند و هر آنچه شبیه اندازه گیری هایشان نباشد – جدا از قانونی بودن یا نبونش – را غلط می گیرند. قربانی بهانه هایی که چیزی است شبیه به خارش تن تا تسلای روح …
استاد بزرگوار
 
شاید از روش دیگری نمی شد، اما می خواهیم باور کنید ما هم به اندازه ی شما غمگینیم. به اندازه ی شما خسته از تمرین های زیاد ارکستر. برای درک همین خستگی از شما عذر خواهی می کنیم. به جای کسانی که هیچ ارزشی برای هنر و هنرمند قایل نیستند. به جای کسانی که شما را نمی شناسند، به جای کسانی که نمی دانند، هنر هنرمند، بهانه ی زنده ماندن روح یک جامعه است، نه بازیچه ی سلیقه ی آنها.
امیدوارم یک روزی شما را بالاخره در تالار ابوریحان ببینیم. در حالی که در میان صدای دست هایی که به احترام شما ایستاده اند، شاخه گل هایی که هر چند دانشجویی و کم اند، اما پر از محبت اند و به شما تقدیم می شود. ما هم مثل شما صبر می کنیم، نه تحمل. چرا که کسی که صبر می کند می داند پشت این روزهای سخت یک اتفاق خوب هم هست. اما کسی که تحمل می کند نه. ما هم مثل شما برای آن اتفاق خوب می جنگیم و به امید آن روز صبر می کنیم.
 
خدا همیشه نگهدارتان استاد
 
جمعی از دانشجوهای دانشگاه شهید بهشتی
 
۱۰\۱۲\۱۳۹۳
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا