صدا و سیما؛ آنچه گفت و آنچه نگفت

علی شکوهی، روزنامه نگار، در یادداشتی در روزنامه ی اعتماد نوشت:
✅ چند روز قبل خبری را در همان بخش خبری شناخته شده شامگاهی صدا و سیما پخش کردند که به نامهنگاری حدود ۳۰ تن از ایرانیان مقیم امریکا به ترامپ مربوط بود. این خبر به گونهای تنظیم شده بود که گویی برخی از نیروهای سیاسی اصلاحطلب با نگارش نامه به رییسجمهور منتخب امریکا، خواستار تشدید فشارها و تحریم جمهوری اسلامی شدهاند. به ویژه این تصور هنگامی تقویت میشد که با نقبی به حوادث سال ۸۸ همان ادعای غلط دوباره تکرار شد که گویی حوادث آن سال عامل تشدید تحریمها علیه ملت ما بود. گوینده خبر اصلا اشارهای نکرد که ۵ قطعنامه اصلی صادره علیه جمهوری اسلامی مربوط به قبل از سال ۸۸ است و تنها یک قطعنامه از آن تحریمها مربوط به یک سال بعد از حوادث تلخ آن سال است. با کنجکاوی به سراغ سایتها رفتم تا متن اصلی خبر را پیدا کنم و با اطمینان به اینکه اصل خبر با آنچه صدا و سیما گفته تفاوت اساسی دارد، آن را بخوانم. سرانجام خبر اصلی را یافتم و چند نکته در آن خبر توجهم را جلب کرد:
✅ نکته اول اینکه آن نامه از سوی کسانی امضا شده بود که اساسا هیچ نسبتی با اصلاحطلبان و دیگر نیروهای سیاسی درون جبهه انقلاب و نظام ندارند و کاملا به براندازی معتقدند. همچنین افراد سرشناسی در بین آنان نیستند بلکه آن نامه را جمعی از ناراضیان رخدادهای گذشته و بسیاری از افراد ناشناس که خود را بیشتر امریکایی میدانند تا ایرانی امضا کردهاند و برخی از شناختهشدههای این جمع (مانند باطبی و راشدان و…) هم به برکت صدا و سیما معروف شدهاند.
✅ نکته دوم اینکه محتوای نامه هیچ سنخیتی با نگاه و نگرش و مواضع نیروهای سیاسی داخلی ندارد و حتی طیف بزرگی از ایرانیان مقیم خارج و به خصوص اصلاحطلبانی که به هر دلیلی به خارج رفتهاند، با این مواضع کاملا مخالفند و قطعا این نامه و مضامین موجود در آن را قبول ندارند. در همان شروع نامه، نویسندگان از موضع ترامپ درباره توافق هستهای حمایت کردند و برجام را «توافق فاجعهبار» خواندند. کدام جریان اصلاحطلب داخلی چنین نظری دارد که صدا و سیما برای یککاسه کردن مواضع آنان تلاش میکند؟ این مواضع را صرفا منافقین و سلطنتطلبان دارند و وابستگان به جریان افراطی و جنگطلب امریکا و اسراییل و کاسههای داغتر از آش ایرانی که در واقع «شاخه ایرانی حزب جمهوریخواه امریکا» به حساب میآیند و البته تندروهای داخلی که حاضرند منافع ملی را کاملا نادیده بگیرند و با تندترین جریانهای جنگطلب داخل امریکا و اسراییل همسو شوند.
✅ نکته سوم اینکه نویسندگان نامه، حاکمان کنونی امریکا را مورد حمله قرار میدهند که چرا در حوادث سال ۸۸ از ناراضیان حمایت نکردند و این دقیقا خلاف رویه تبلیغاتی صدا و سیما و دیگر نهادهای رسمی است که تلاش دارند دولت اوباما را حامی جدی معترضان به انتخابات آن سال قلمداد کنند. علت حمایت نویسندگان این نامه از ترامپ هم این است که در این تحلیل او را با خود همسو میدانند زیرا ترامپ هم اوباما را به خاطر عدم پشتیبانی از ناراضیان ایران و «خالی کردن پشت مردم»! مورد حمله قرار میدهد. بگذریم که این دعوا از اساس نابجاست زیرا هیچ کس در ایران انتظار دخالت امریکا در اوضاع داخلی کشور را نداشته و ندارد و اساسا معتقد بودهاند که «ماجرای ما، هر چقدر تلخ، یک اختلاف خانوادگی است که اگر خامی کنیم و بیگانگان را در آن دخالت دهیم به زودی پشیمان خواهیم شد».
✅ نکته چهارم این است که نویسندگان نامه در تلاش هستند حساب جمهوری اسلامی و داعش را یکی کنند در حالی که میدانیم تمامی اصلاحطلبان نظر دیگری دارند و کلیت نظام را در تقابل با داعش و خطر تروریستی آن تحلیل میکنند و تنها به کسانی اعتراض دارند که با نگرش و رفتار داعشی در داخل کشور، به منافع ملی و اعتماد مردم صدمه میزنند و تصویر زشتی از ایران را در دنیا عرضه میکنند و در واقع چاقوی ترامپ و نویسندگان همین نامه را تیز میکنند.
✅ نکته آخر اینکه صدا و سیما نگفت درخواست تحریم ایران از سوی نویسندگان این نامه اصلا مورد تایید هیچ جریان داخلی نیست و هیچ اصلاحطلبی حتی اگر از سوی مسوولان نظام مورد ظلم هم واقع شده باشد، از بیگانه تقاضای برخورد با مسوولان نظام و تشدید تحریمها را نخواهد کرد. چند سال قبل جمعی از زندانیان سیاسی ایران با نوشتن نامهای سرگشاده به اوباما از او خواسته بودند که با روی کار آمدن دکتر روحانی در ایران، رویه برخورد امریکا با ایران را تغییر دهد و دست از دشمنی بردارد و برای حل مسائل فیمابین به روش مذاکره روی آورد. آنان در همان نامه به صراحت نوشته بودند: «ممکن است برخی بر این گمان نادرست باشند که اعمال تحریمها باعث تقویت دموکراسی در ایران خواهد شد. اما ما فکر میکنیم راه رسیدن به دموکراسی، که قطعا مطلوب است، تحریم خارجی و فشار طاقتفرسا بر مردم و فشار روی دولتی که با مقتضیات ایران در جهت تقویت روندهای دموکراتیک حرکت میکند نیست و حاصل آن در عمل، یکبار دیگر تقویت افراطیگری و تضعیف نهال لرزان دموکراسی ایران خواهد شد.» همچنین نوشتند: «تحریمها و فشارهای بیرویه کنونی بر مردم ایران، که تمام حیات اقتصادی جامعه و از جمله بخشی از نیازهای اولیه و حیاتی را هدف میگیرد ناقض حقوق اساسی شهروندان ایرانی است که این امر نه در اصول جهانی حقوق بشر و معاهدات بینالمللی به رسمیت شناخته شده و نه با قانون اساسی امریکا و متممهای آن سازگاری دارد.» در نهایت هم نویسندگان این نامه با اشاره به اینکه تشدید تحریمها گامی به سوی جنگی واقعی است، تاکید کردند: «در چنین جنگی ما، یعنی دموکراسیخواهانی که هزینه باور به حقوق و آزادیهای سیاسی و مدنی را با رنجی میپردازیم که بر خانوادههایمان تحمیل شده و سالهایی از عمرمان که در زندان سپری شده است، از ایران و استقلال و تمامیت ارضی آن دفاع خواهیم کرد.»
✅ واقعیت این است که صدا و سیما روش درستی را در بیان خبر فوق به کار نبرد و به بهانه پخش آن خبر با کسانی تسویه حساب سیاسی کرد که اساسا با آن نامه و محتوا و جهتگیری آن مخالفند. هیچ کسی به دست خودش چوب حراج به سرمایه ملی و اعتماد مردم نمیزند و دوستان انقلاب را دشمن معرفی نمیکند. چه بیهنرند کسانی که متخصص تبدیل دوست به دشمن هستند و متاسفانه بر مسندی تکیه زدهاند که حتی در نحوه پخش خبرهای عادی هم باید هنرمندانه عمل کنند.
انتهای پیام
مگر در جریان انتخابات ۸۸ همین کار را نکردند و با فریبکاری و درغ پردازی وقایع آن روز ها را وارونه جلوه نداد و از علاقه مردم به اهلبیت سوء استفاده نکرد و نهایتاً نه دی بر اساس فریب کاری همین صدا و سیما و دروغ پردازان همچون خود رقم نزدند و هم اکنون نیز همچنان بر آن فریبکاری خود اصرار دارند با این که بسیاری از حقایق برای مردم آشکار شده است؟
مگر هنوز به نقش کلیدی صدا و سیما در تفرقه اندازی و دو قطبی سازی جامعه پی نبرده اید؟! […]
جناب شکوهی، این بیچارگان را چه تقصیر!؟ …
اقای شکوهی یعنی هنوز ان حرکت خبیثانه ممانعت از سخن گفتن کاندیدای معترض با مردم ودرخواست ایشان از رای دهندگانش برای حفظ ارامش را بیادتان نمی اید؟هرچند همین ممانعت ان مفلوک برای تکمیل ان سناریو بود.گفته اقای شاهرودی یادتان نیست؟