خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«خبرنگاری بحران»، مغفول اما مهم

«تراژدی «پلاسکو» بهانه‌ای شده است تا نداشته‌هایمان را بشماریم. در تمامی حوزه‌های مرتبط با این رخداد اظهارنظرهای فراوانی صورت گرفته است اما یکی از مهمترین موضوعات که نباید از آن غافل شد، «خبرنگاری بحران» است. این فقدان را بارها و بارها در هنگام سقوط هواپیما، حوادث ریلی، زلزله و سیل و … مشاهده کرده‌ایم اما بعد از فروکش کردن هیجان ناشی از اتفاق، اهمیتش را از یاد برده‌ایم تا اتفاق بعد.»

معصومه نصیری ـ سردبیر خبر در ایسنا و کارشناس ارشد رسانه با نگارش یادداشتی درباره خبرنگاری بحران، ضمن اشاره به مطلب بالا در ادامه نوشته است:

«مقوله «خبرنگاری بحران» در تمام رسانه‌های دنیا به صورت ویژه مورد توجه قرار گرفته است و خبرنگاران این بخش، آموزش مجزا می‌بینند تا در حین رخداد بتوانند تاثیرگذاری موثرتری داشته باشند. البته امروزه مطرح می‌شود خبرنگاری بحران تنها مختص به حین حادثه نمی شود و خبرنگاران زبده در این بخش، در سه مرحله اقدام به اطلاع‌رسانی می‌کنند؛ یعنی خبرنگار بحران قبل از وقوع حادثه با تولید محتوای مناسب و البته مستمر نسبت به آنچه بیم وقوعش می‌رود، هشدا می‌دهد و از این طریق مسوولان امر را متوجه استمرار پیگیری و ضرورت چاره‌اندیشی برای حادثه پیش‌رو می‌کند. مثال بارز این رویکرد را می‌توانیم درباره فاجعه عظیم پیش روی تهران یعنی زلزله احتمالی عنوان کنیم. اگر خبرنگاری بحران در کشور نهادینه شده بود و ما در این حوزه افراد آموزش دیده داشتیم این موضوع باید به صورت مستمر مدام مطرح شود تا مسوولان چاره‌ای برای کاهش خسارات این واقعه داشته باشند.

خبرنگاری در حین بحران نیز ویژگی‌هایی دارد که قطعا در آن لحظه کسب نمی‌شود و نیازمند آشنایی از پیش خبرنگار با نوع حادثه، دستگاه‌های مسوول که باید پاسخگو باشند و همچنین نحوه تنظیم خبر که بتواند در عین انتقال اخبار موثق، التهاب ناشی از رخداد را کاهش دهد، است. خبرنگار بحران اگر تنها و تنها متکی بر اظهار نظر مسوولان باشد و چه از قبل و چه در حین رویداد احاطه همه جانبه بر موضوع نداشته باشد، ممکن است ناخودآگاه در دور باطلی قرار بگیرد که اقدام حرفه‌ای او را تحت تاثیر قرار دهد.

مقوله خبرنگاری بحران پس از رویداد نیز ایجاب می‌کند، خبرنگار تمام اظهاراتی که مسوولان مختلف در حین رخداد مطرح کرده‌اند را پس از فروکش کردن موج حادثه، بارها و بارها پیگیری کند و امکان به فراموشی سپردن مشکل را به مسوولان امر ندهد و مطالبه حل آن را برای افکار عمومی پررنگ سازد. مثال واضح این مهم تمام اظهارنظرهایی است که از وجود ساختمان‌های ناامن دیگر در کلانشهر تهران خبر می‌دهد؛ ساختمان‌هایی که وضعیتی به مراتب وخیم‌تر از پلاسکو دارند. خبرنگاری بحران ایجاب می‌کند خبرنگار تا پایان پیگیر اقدامات در راستای رفع خطر سایر ساختمان‌ها باشد و به یک یا چند خبر و گزارش نیز بسنده نکند.

شاهد مثال اینکه رسانه‌ها در ایران به خبرنگاری بحران از این سه منظر بی‌توجه هستند به اتفاقاتی که پیش از این رخ داده و به سادگی به بوته فراموشی سپرده شده است، می‌توان به زلزله‌های به وقوع پیوسته، ایمنی جاده‌ها و حوادث جاده‌ای و … اشاره کرد. خبرنگاری که بحران را به صورت تخصصی پیگیری می‌کند ضمن آشنایی با مختصات مدیریت بحران، می‌داند پس از حادثه قطار سمنان باید پیگیری ایمنی سایر خطوط ریلی باشد. باید پیگیر ایمنی اتوبوس‌ها و ناوگان حمل و نقل بین شهری و جاده‌ای باشد. باید پیگیر آموزش‌ها و تمهیدات اندیشیده شده برای زمان وقوع زلزله باشد و … که متاسفانه ما در این بخش خلأ جدی داریم و معمولا تنها به قسم دوم کار یعنی خبرنگاری بحران حین رخداد توجه می‌کنیم.

بیایید در پی این حادثه دلخراش، خبرنگاری بحران را به طور جدی مورد توجه قرار دهیم. خبرنگار بحران باید با علم به ملی یا منطقه ای یا محلی بودن رخداد، نسبت به اطلاع رسانی به هنگام و باز تاکید می کنم مستمر، اقدام به تولید محتوا کند و بداند در حین رخداد نباید تنها در پی تعداد از دست رفتگان باشد و بداند اطلاع رسانی معطوف به آگاه سازی و در عین حال متکی بر صحت و واقعیت می تواند راهکشا باشد.

خبرنگاری بحران نیز مانند ضرورت تجهیز ساختمانها و اجرای قانون از سوی مسوولان ذی ربط و … نیاز به پیگیری برای تحقق دارد و رسانه‌ها باید به سمت جذب و آموزش خبرنگارانی که به صورت مشخص تخصص پوشش خبری بحران ها در سه بخش پیش از بحران، حین بحران و بعد از بحران را دارند، اقدام کنند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا