خرید تور تابستان ایران بوم گردی

راه رفع حصر چیست؟

«سیدحمید حسینی یزدی»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره‌ی موضوع رفع حصر نوشت:

حصری که از بهمن سال 1389 شروع شد و تا کنون ادامه دارد و این روزها ششمین سالگرد آن است، مباحث مختلفی را رقم زده است. عده ای از آن دفاع می کنند، عده ای آن را از لحاظ حقوقی به بحث می گذارند و عده ای خواستار رفع آن هستند. در سالهای گذشته بیش از همه علی مطهری با هدف فراهم کردن مقدمات رفع حصر مواضعی را در صحن مجلس و مجامع سیاسی و دانشجویی اتخاذ کرده و حتی با برخی مقامات نظام نیز رایزنی هایی داشته است. در روزهای اخیر نیز اظهارات وی در باره ی دیدار با محصوران، شایعه رفع حصر و ایجاد کمپین امضا برای رفع حصر در فضای رسانه ای منتشر شد.

درباره ی مطالبات عمومی و مجازی رفع حصر سوالی به ذهن می رسد و آن این است که با توجه به شرایط موجود چنین مطالبه ای مفید و راهگشا برای محصوران هست یا خیر؟ آیا می توان امید داشت که ایجاد کمپین و مطالبه توییتری و … موجبات رفع حصر شود؟

نکته اول اینکه تجربه نشان داده که هرگاه مخالفین حصر، مطالبه رفع حصر را به صورت جدی مطرح کرده اند، واکنشهای شدید موافقین حصر نیز بروز یافته و مواضع تندی علیه محصورین اتخاذ کرده اند.

هشت سال تمام است که وقایع سال 1388 تحت عنوان فتنه تحلیل و محصورین با عنوان سران فتنه خطاب می شوند و هرگونه تحلیلی برخلاف تحلیل رسمی ارائه شده در مورد آن اتفاقات با برچسب های مختلفی مواجه می شود. تحلیل رسمی این است که هدف از اتفاقات 88 براندازی نظام بوده و محصورین نیز در همین مسیر حرکت کرده و عنوان برانداز برایشان صادق است و لذا مستحق شدیدترین مجازاتها هستند و با صدق عنوان برانداز برایشان حصر لطف و مرحمتی برایشان و ناشی از رأفت نظام است. بدیهی است با چنین تحلیلی که از بالاترین تا پایین ترین سطوح تبیین شده و به نوعی تحلیل نظام سیاسی محسوب می شود، هرگونه مطالبه ای متعارض با این تحلیل مقبول نیست و با آن برخورد خواهد شد، به ویژه اگر این مطالبه ی متعارض در فضای رسانه ای و مجازی مطرح شود و سعی در تاثیرگذاری بر افکارعمومی داشته باشد. پاسخ مثبت به چنین مطالبه ای به معنای خط بطلان کشیدن بر تحلیل های هشت ساله است و بدیهی است هیچ نظام سیاسی تن به چنین کاری نمی دهد.

مطالبه ی رفع حصری که از سوی برخی از شخصیت ها یا اقشاری از مردم در فضای عمومی و مجازی مطرح می شود از همین جنس است و لذا به نظر می رسد سرانجام چنین مطالبه ای نه تنها به بهبود وضعیت محصورین و پیشبرد پروسه ی رفع حصر کمکی نمی کند بلکه حتی ممکن است کورسوهای امید را نیز کور کند. این نکته وقتی مهمتر می شود که بدانیم مطالبه ی افکار عمومی هنگامی کارساز است که آن مطالبه به مطالبه ای عمومی و همگانی تبدیل شده باشد اما واقعیت این است که مطالبه ی رفع حصر مطالبه ی عمومی و ملی نیست و درصد کمی از مردم آن را دغدغه ی خویش می دانند.

نکته ی دوم چگونگی و ادبیات مطالبه ی رفع حصر است. آنچه تاکنون در فضای مجازی و رسانه ای مطرح بوده واجد ادبیاتی همراه با تقابل و تنش بوده است. دو قطبی ظالم و مظلوم را القا کرده و رفع حصر را پیروزی بزرگی برای یک طرف و شکست و تسلیم طرفی دیگر تلقی می کرده است. قطعا چنین ادبیاتی نیز راهگشا نخواهد بود. تا وقتی که رفع حصر دوقطبی را ناشی شود و موجب تلقی ضعف و عقب نشینی نظام سیاسی شود، هیچ بهبودی عملی به وجود نخواهد آمد. این واقعیت جامعه ی ماست.

لذا به نظر می رسد راه رفع حصر نه از طریق تحریک افکار عمومی و فضای رسانه ای و مجازی و دوقطبی ظالم و مظلوم، بلکه از طریق تعامل و رایزنی و پرهیز از تقابل و تنش و پذیرفتن اشتباهات متقابل می گذرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. رفع حصر مطالبه مردم است، نشان به آن نشان که در انتخابات ریاست جمهوری مردم به کسی رای دادند که یکی از وعده هاش رفع حصر بود. عده ای ممکنه بگن که به خاطر برنامه های اقتصادی بود. بله یکی از خواسته های مردم همیشه بهبود وضع اقتصادی بوده است، اما ایا نامزدهای دیگه هم برنامه های اقتصادی ارائه نکردند؟ کسانی که غرور بر آنها چیره شده دارند قدم در مسیر اشتباه گذشتگان بر میدارند. شکاف عمیقی نه بین مردم که بین مردم و شما ایجاد شده و نیاز به آشتی جدی است. اینکه بگید نه، شکافی نیست فقط فریب دادن خودتونه. چشمهاتونو باز کنید، غیر از گروه اندک خود دیگران رو هم ببینید و تا دیر نشده تغییر رویه بدید.

  2. بارها مسئولين تراز اول گفته اند که حصر با نظر رهبري صورت گرفته و تداوم يافته است.

  3. مطالبه عمومی نیست!؟ شما کجا زندگی میکنید ، پذیرفتن اشتباهات متقابل !؟ مگه طرف مقابل اشتباهی هم کرده؟

  4. نوشته اید ” مطالبه ی رفع حصر مطالبه ی عمومی و ملی نیست و درصد کمی از مردم آن را دغدغه ی خویش می دانند.” چطور به این نتیجه رسیده اید؟! نکته مهم تر اینکه در این مساله آیا بی تفاوتی اکثریت آیا می تواند ملاک عمل قرار گیرد؟! مثل اینکه مصلحت اندیشی بلایی است که به جان شما هم افتاده!

  5. در مورد رفع حصر اول از همه باید واقع بین بود. با ایدال پردازی این مسئله حل نمیشود.راه کار اقای مطهری راه کار عملگرایانه ای نیست زیر اگر در این محاکمه محصور مقصر شناخته شوند حکمی کمتر از ادامه یا احکام سنگین نخواهند داشت و اجرای این حکم احتمال بروز آشوب را در کشور زیاد میشود که در این شرایط منطقه ای به نفع منافع ملی نیست. اگر حکم به برائت هم داده شود کل نظام زیر سوال میرود که بازهم موجب تضعیت قدرت نطام میشود که بازهم بنفع کشور نیست. بنظر من محصورین باید ایثار کنند با ابرووی خود از نطام غذر خواهی کنند و نظام هم از این فرصت استفاده کند و مسئله را فیصله دهد نه بر حقانیت خود اصرار کند به دوستان پیشنهاد میکنم فیلم قهرمان ساخته کشور چین در سال 2004 را ببیند

    1. جناب asd موافق نيستم، اول اينکه محصورين بارها گفته اند حاضرند محاکمه شوند و البته علني، نظر دادگاه هرچه بود بدون تجديدنظر خواهي و با روي باز مي پذيرند و باز هم البته تاکيد ميکنم بصورت علني؛ دوم اينکه اگر حکم به برائت داده شود، اتفاقا نه تنها مايه تضعيف نظام نيست، بلکه نظام نشان ميدهد که اگر اشتباهي صورت گرفته با روي باز برگشت ميدهد. جنابعالي اگر پشت فرمان خودروي خود از بلوار قصد گردش به مثلا راست داشته باشيد و اشتباها همان مسير مستقيم را ادامه بدهيد، چگونه ميتوانيد اشتباه خود را جبران کنيد!؟ با دوربرگردان. پس جبران نه تنها هزينه ندارد بلکه باعث تقويت نظام هم خواهد شد.

      1. برادر عزیر جزایری نکته من اینکه باید واقع گرا بود شما در وضعیت فعلی در کجای کشور این توانمندی را می بیند که به اشتباه خود اعتراف کند حتی مسئولین خرد در حد یک شهرداری هم حاضر به این کار نیستند انوقت شما چنین توقعی را دارید. بنظر من کشور به این بلوغ نرسید. عملگرا فکر کنید. سپاس که بنظرم پاسخ دادید

        1. جناب asd گرامي، چون بنا به فرمايش جنابعالي، اين توانمندي را نداريم، نبايد از يک جائي شروع بکنيم؟ اتفاقا مسئولين ما و مملکت ما که توانائي خود را مافوق بشري و ملهم از پروردگار عالميان ميدانند.

  6. از اون عزیزان در حصر خبری کمی به بیرون درز میکند و ما تنها اطلاعی که از موضع آنها داریم این است که چندین بار تقاضای محاکمه علنی کرده اند .
    همه ما در حال نظر دادن و مطالبه هستیم ، بدون در نظر گرفتن خواسته و نظر عزیزان در حصر !!! گوئی که آنها هنوز به سن قانونی نرسیده اند و به ما وکالت داده اند . البته این موضوع جنبه ملی هم دارد و آن چند نفر نمایندگی بخشی از جامعه ایران را میکردنند .
    بنظر من اول باید تقاضای قانونی برای دیدار و حق داشتن وکیل کرد و نسبت به دیدگاهای این عزیزان مطالبات قانونی را پی گرفت .
    اگر آنها هم چنان بر محاکمه علنی اصرار میورزند ، پس طرح آشتی ملی و طرح های ریش سفید مآبانه و مصلحت اندیشی ، دیگر معنا ندارد و
    شاید هم در اینصورت ، اصول فدای مصلحت اندیشی نشود .
    و با شناختی که ما از این عزیزان در حصر داریم ، بعید است که از اصول خود دست بکشند و پی همه چیز را به تن خود مالیده اند.
    پس همان به ، که محاکمه علنی و قانونی مطالبه شود .

  7. مردم راه پس و پیش دارن اما آیا مقامات هم همچین
    گزینه ای را در مقابل خودشان میبینند؟؟ تا قبل از آنکه
    دیر شود و تمام مسیرها بسته نشده باید فکری کرد نه تنها
    با محصورین و آسیب دیدگان بلکه حتا کسانیکه نظام رو قبول
    ندارند در خارج از کشور به آنها نیز باید فرصت دااد و از پتانسبل
    آنها در درون و برون کشور استفاده کررد

  8. سلام از فتنه ۸۸تا کنون این اقایان هیچ حد فاصلی بین خود و براندازانی که گفتند اصل نظام نشانه است قایل نشدند. نکته دوم بجز شما سیاسیونی که همیشه تا جلو بینی تان را نمی توانید ببينید-البته با عرض معذرت چون در مثل …- ملت بزرگ ایران از فتنه گری بیزار است. چه چپ و چه راست. چه کسانی که تمام قد در فتنه نقش داشتند و چه انان که با نادانی بر این اتش هیزم افزودند

    1. جناب حسين، حرجي بر شماها نيست، شماهائي که خودتان را ملت مي بينيد و هرچه را که از دهانتان بيرون مي ريزيد بيرون، به نام مردم تمام ميکنيد! تکليف تان مشخص است ، البته قرآن مشخص کرده ها، ليس على الأعمى حرج ولا على الأعرج حرج ولا على المريض حرج. لذا باز هم بگوئيد و باز هم جار بزنيد، آنچه که مردم (مردم واقعي کشور ايران را ميگويم، نه مردم مورد نظر شما) بايد بدانند، ميدانند و بخوبي هم ميدانند.

  9. واقعا سایت شما مصداق مارادونا رو ول کن غضنفر رو بگیر هست. تا امثال شما و خود باختگی شما هس نباید خیلی نگران فارس و رجانیوز کیهان بود. واقعا دو طرف باید اشتباهاتشون رو بپذیرند طرفی که همه امکانات مالی نظامی و رسانه ای داشت و طرفی که بجز یه بلندگو دستی تو روز 25 خرداد هیچ رسانه ای نداشت و رسانه اش مردم بودن . حالم خیلی بد شد از خوندن همچین تحلیلی که با کمی تعدیل می تونست تو فارس هم منتشر بشه

    1. سیاست این رسانه این است که نظرات مختلفی درباره ی موضوعات در آن منتشر می شود، این هم یکی از دیدگاه ها بود. بدیهی است که یادداشت های هر عضو تحریریه، جمع بندی نظرات همه ی اعضای آن نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا