خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«من محدودیتی نسبت به آنها قائل نیستم وگرنه می گفتم نه»

سالنامه اعتماد در مقدمه ی گفت و گویی با اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری که در آن به ماجرای دیدار با رهبری پرداخته است، نوشت:

رهبری در خصوص قضیه سال 88 فقط اتفاقات روز عاشورا را مطرح کردند. یعنی اینگونه نبود که بگویند با کسانیکه در طول سال 88 آن اتفاقات را درست کرده اند، قهر هستیم. تعبیرشان این بود که در عاشورای سال 88 عده ای لودگی کردند و قهر بودن را تنها به همین مورد محدود کردند.

«اگر تمایل دارید ارتباطی از سوی دوستان (اصلاح‌طلب) باشد، خود شما رابط باشید»؛ این روایت پذیرش مسوولیتی است که از سوی رهبری انقلاب به اسحاق جهانگیری پیشنهاد می‌شود؛ مسوولیتی که نزدیک به یک ماه از پذیرفتن آن و جلسه‌ای که او با رهبری نظام برگزار می‌کند، می‌گذرد و نویدبخش اتفاقات خوبی برای اصلاح‌طلبان خواهد بود. روایت از دیدار مفصل با رهبری انقلاب، موضوع اصلی مصاحبه‌ای است که عنوان آخرین گفت‌وگوی سال «اعتماد» را به خود اختصاص می‌دهد. معاون اول رییس‌جمهوری در میزبانی ما در ساختمان پاستور، از جلسه‌ای می‌گوید که خروجی آن پذیرش چنین مسوولیتی بود تا او این روزها با اطمینان بگوید: «آن چیزی که در زمینه ارتباط اصلاح‌طلبان با مقام معظم رهبری و رفع موانع، مورد نظر دوستان است با یک اصولی به دست می‌آید. من مطمئن هستم. شما من را می‌شناسید. من وقتی که با اطمینان حرف می‌زنم به این معناست که هم فکر می‌کنم این کارها شدنی است و هم اینکه امکان دسترسی به آن وجود دارد و دور از دسترس نیست.»

*دو سال پیش در همین مکان گفت و گویی با شما داشتیم. از شما پرسیدیم که چرا سختی ها و واقعیت هایی که دولت با آن روبه رو است را، به مردم نمی گویید. شما پاسخ دادید که امید مردم خط قرمز ماست و نمی خواهید آنها را ناامید و مایوس کنید. اکنون که به ماههای پایانی عمر دولت نزدیک می شویم، پشیمان نیستید از اینکه خیلی از واقعیت ها و سختی های کار را به مردم نگفته اید؟ یا همچنان مقید به رعایت آن خط قرمزها هستید؟
همان استدلالی که برای نگفتن واقعیت ها به مردم، در آن موقع وجود داشته، هنوز هم هست. امید مردم مهمترین مساله دولت بوده و هست و نباید خدشه ای به آن وارد شود. الان هم فکر می کنم که خیلی از موفقیت هایی که دولت بدست آورده بیش از اینکه تحت تاثیر سیاست های تدبیر شده و اجرای برنامه ها بوده باشد، ناشی از امید مردم نسبت به آینده است. شما اگر به همین مسائل اقتصادی شکل گرفته توجه کنید، خواهید فهمید عامل تعیین کننده ای که مردم به بازار هجوم نمی برند و نرخ سکه و ارز را متلاطم نمی کنند، همین امیدی است که دارند. مردم امید دارند که این دولت توانایی آن را دارد که از طریق برنامه ریزی هایی که انجام می دهد مشکلات را حل کند و مهمتر اینکه نسبت به آینده خوش بین هستند. طبیعی است که هر اقدامی که بخواهد برخلاف این جریان انجام شود، بطور طبیعی اول به خود مردم و بعد هم به دولت آسیب می زند. دولت باید در این بخش بیش از بقیه احساس مسئولیت کند، اگر هم قرار است مسائلی وجود داشته باشد، در آن جایی که مخصوصا به امید مردم آسیب می زند، چیزی نگوید و تحمل کند تا مردم همچنان خوش بینی و امید خود را نسبت به آینده داشته باشند. البته این به معنای آن نیست که اگر ما یک مساله جدی پیش روی خود برای اداره کشور داریم که مخل کارمان است را با مردم در میان نگذاریم. ولی به نظر می آید این مسائل تاکنون آنقدرها هم مهم نبوده و البته در آن حدی هم که بوده، تقریبا گفته شده است.

*یک سال و دو ماه از اجرایی شدن برجام می گذرد. توافقی که همه انتظار آن را می کشیدند که انجام شود و تاثیرات آن را در زندگی مردم ببینند، بگونه ای دیگر رقم خورد. درست است که دولت آمار رشد اقتصادی را مثبت شش و تورم را هم تک نرخی اعلام می کند اما بحث اینجاست که مردم این تغییرات را حس نمی کنند…
مردم حس نمی کنند یا سیاسیون؟

*اینگونه مطرح می شود. خب وقتی سیاسیون مخالف دولت از تریبون های رسمی، این موضوع را اعلام می کنند به نوعی به باور خیلی از مردم می رسد. آیا دولت آن انتظاراتی را که از اجرایی شدن برجام داشت و نتایجی را که منتظر حصول آن بوده، بدست آورده است؟
برجام یک توافق مهمی بود که انجام گرفت و کار بسیار فشرده ای بود که  به نتیجه رسید. در یک دوره 18 ماهه، یک طرف جمهوری اسلامی ایران و یک طرف دیگر هم، شش قدرت بزرگ دنیا پای میز مذاکره نشستند که این قدرت ها از سوی سازمان های مختلفی بین المللی هم حمایت می شدند. درست است که در بین این 6 کشور سه کشور اروپایی حضور داشتند اما کل اتحادیه اروپا بطور هماهنگ و منسجم پشت سر آن سه کشور بودند. به یک معنا 27 کشور اتحادیه اروپا در آن مذاکرات حضور داشتند. سازمان های بین المللی مثل سازمان ملل هم به دلیل تحریم هایی که علیه ایران کرده بود، پشت این داستان قرار داشت. همینطور سازمان بین المللی انرژی اتمی هم در این مذاکرات نقش داشت. ایران هم به هرحال برای اولین بار بود که با یک مجموعه به این بزرگی بر سر یک موضوع چالش برانگیز بین المللی مذاکره می کرد. البته ما هم یک اهدافی را برای این مذاکرات تنظیم کرده بودیم و به اهداف خود هم بطور کامل دسترسی پیدا کردیم. بالاخره ما می خواستیم حق هسته ای ایران به رسمیت شناخته شود، می خواستیم قطعنامه های سازمان ملل لغو شود و به روند توسعه ای کشور ادامه بدهیم. آن تعبیری که آقای روحانی در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری مطرح کردند و گفتند که هم سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ زندگی مردم، در واقع برجام ما را به همین سمت هدایت کرد. یعنی در عین حال که سانتریفیوژ چرخید مسائل اقتصادی کشورهم پیش رفت. در این یکسالی که گذشت، ما در بخش هسته ای آن تعداد از سانتریفیوژی را که توافق کرده ایم نیازمان بوده است، در اختیار داریم و آنها کار خود را انجام می دهند، کار تحقیقاتی خود را ادامه دادیم و به سانتریفیوژهای رده های بالاتر دسترسی یافتیم، آب سنگین تولید می کنیم و می توانیم آنها را در بازارهای بین المللی به فروش برسانیم. یعنی در واقع کشورهای خارجی پذیرفته اند که ایران یک تولیدکننده آب سنگین در سطح بین المللی است و خریدار آن هم در یک مرحله امریکایی ها و در مرحله بعد روسها بودند. لذا ما با این توافق این حق را داریم که در بازارهای بین المللی با هر کسی که متقاضی است معامله کنیم. از طرف دیگر هم کارهای داخلی هسته ای مورد توجه است. در اراک که قرار بود با چینی ها و سایر کشورهای 1+5 برای ارتقای وضعیت آب سنگین واحد راکتور آن کار کنیم، در حال مذاکره هستیم و منتظریم تا این مذاکرات نهایی شده و این اتفاق روی دهد. یا در خصوص کیک زرد و تهیه اورانیوم طبیعی که مورد نیاز ما بود اما در این خصوص محدودیت داشتیم، توانسته ایم در همین زمان یک ساله به میزان قابل توجهی آن را از کشورهای مختلف وارد کشور کنیم. به هرحال با این توافق در یک داد و ستد هسته ای قرار گرفتیم.

*در زمینه اقتصادی چطور؟
در حوزه اقتصادی هم بخش قابل توجهی از تحریم ها از پیش روی کشور برداشته شد. البته مهمترین دستاورد برجام هم در خروج ایران از لیست کشورهای قرار گرفته زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل بود. ما یک تجربه جهانی داشتیم که کشوری که تحت فصل هفتم  شورای امنیت سازمان ملل قرار می گرفت و قطعنامه علیه آن کشور صادر می شد دیگر به راحتی امکان خروج برای او فراهم نبود اما، ما اولین کشوری هستیم که بدون مذاکره حتی بدون اجرای قطعنامه های سازمان ملل توانستیم از آن رهایی پیدا کنیم. قطعنامه های مهم اقتصادی هم یکی پس از دیگری لغو شد. صادرات پتروشیمی، صادرات فلزات سنگین، آمد و رفت کشتیرانی، بیمه ها و فروش نفت به راحتی انجام می گیرد. ما تقریبا محدودیتی در بخش های اقتصادی نداریم جز اینکه در بخش بانکی آنگونه که علاقمند بودیم، کارها بصورت روان انجام نمی گیرد. نه اینکه بگوییم اخلال بانکی در کار ما وجود دارد، نه. اخلال بانکی به معنای اینکه ما نفت مان را به ژاپن بفروشیم و نتوانیم کالایی را که می خواهیم مثلا از فرانسه خرید کنیم، وجود ندارد. ما به آسانی می توانیم پول نفتی را که در ژاپن هست به فرانسه منتقل کنیم. یعنی این کار تقریبا انجام می گیرد. حتی ما الان بطور کامل به پول نفتمان دسترسی داریم. ولی برای اینکه از بانک های بین المللی خطوط فاینانس بگیریم تا برای توسعه از آن استفاده کنیم، مقداری با مشکل روبه رو است. یکی از نیازهای ما برای توسعه کشور، تامین نیازهای بین المللی است که این هنوز خیلی فعال نشده است. البته فقط هم مربوط به مسائل بانکی نیست. گفت و گوهای مالی چند سطح دارد که همه آنها نیاز به زمان طولانی دارد. ما ابتدا باید با دولت ها توافق کنیم مثلا با دولت چین یا ژاپن، کره یا فرانسه توافق کنیم تا ببینیم که آمادگی دارند چند میلیارد دلار به ما خطوط فاینانس بدهند یا نه. بعد که توافق کردیم وزیر اقتصاد ما باید با آنها یک موافقت نامه اولیه را امضا  کند و تبدیل به مذاکرات بانکی شود.
بالاخره بانک ها هم باید با هم توافق کنند. به هرحال نحوه بازپرداخت مخصوصا در مذاکرات فنی، که بین پروژه ها صورت می گیرد، خیلی زمانبر است. ما اصرار داریم که بخش زیادی از تجهیزات از ایران تامین شود و طبیعتا طرف خارجی نیز اصرار دارد که بخشی از تجهیزات از همان کشوری که تسهیلات می دهد، پرداخت شود. یک بخش هم همین هاست. البته در برجام کاملا مشخص شده که اگر تحریم ها بازگشت چه اتفاقی می افتد. خب از اول اعضای مذاکره کننده برداشت دیگری داشتند اما مرحله به مرحله با ایستادگی ما که خیلی عجله نکردیم و حاضر نشدیم که به هر قیمتی که  شده آن را سریع حل کنیم، پیش رفت. خیلی ها به این دولت می گفتند که فعلا نیاز داریم تا مقداری پول داخل کشور بیاید اما ما گفتیم نه؛ باید این موضوع به یک نقطه ای برسد تا مطمئن شویم که آینده کشور از این محل آسیب نمی بیند و ما برای مذاکرات بعدی در موضع ضعف قرار نمی گیریم. لذا ایستادگی کردیم و تقریبا به نقطه خوبی رسیدیم و غیر از این بخش که مقداری زمان برد تا به توافق برسیم فکر می کنم در بقیه بخش های برجام دستاوردهای خیلی خوبی داشتیم.

*در نتیجه این اقدامات فکر می کنید به مطالبات مردم پاسخ داده شد؟
واقعیت این است که اتفاق بدی در اقتصاد ایران افتاد. حالا ما هرچقدر هم توضیح می دهیم دوستان فکر می کنند ما می خواهیم دولت گذشته را زیر سوال ببریم. واقعا من اصرار به این کار ندارم. دولت گذشته به اندازه کافی زیر سوال هست تا اینکه من هم بخواهم کاری انجام دهم. وضع درآمد سرانه مردم از سال 86 تا 92، وضعیت بسیار بد نزولی پیدا کرد. این باعث شد که قدرت خرید مردم به شدت کاهش پیدا کند. نمودارهایی وجود دارد که نشان می دهد از ابتدای دهه هشتاد تا سال 86 هر ساله، متوسط درآمد سالانه مردم 3/5 درصد رشد یافت. اما به یکباره از سال 86 به دلیل عدم سیاست های درست اقتصادی و شیب نزولی تند سرمایه گذاری داخلی و نیز رشد منفی اقتصاد کشور، وضعیت معیشت مردم سال به سال بدتر شد. طبیعی است که وقتی با چنین شرایط اقتصادی روبه رو می شویم تا بخواهیم این اقتصاد را دوباره احیا کنیم و آن را به وضعیت باثباتی برسانیم که بتوانیم یک فضایی را بوجود بیاوریم که به فعالان اقتصادی اعلام کنیم که الان می شود در ایران سرمایه گذاری کرد پس تولید کنید تا  کسب و کار هم فعال تر شود و بتواند تاثیرش در زندگی مردم قابل لمس باشد، یک مقدار زمانبر است.
البته قبول دارم که هنوز برای مردم ما آن آسیبی که طی آن چند سال دیده اند، جبران نشده است. هنوز درآمد مردم به درآمد سالهای 89 و 90 برنگشته است و ما باید کار زیادی انجام دهیم تا وضعیت معیشت مردم به حالت سابق بازگردد. بنابراین شما می بینید و حس می کنید که اتفاقی در وضعیت معیشت و قدرت خرید مردم نیفتاده است. در طول سالهای گذشته درآمد مردم روستایی به میزان 35 درصد و شهری هم به میزان 25 درصد افت کرده بود. اما ما آمدیم و با یک سیاستگذاری اهدافی را دنبال کردیم. گفتیم که چه کنیم که وضع زندگی روستایی بهتر شود. به همین جهت برخی از سیاست های اقتصادی را اعمال کردیم. اصلا همین تغییر قیمت گندم که به یکباره رشد یافت، دو هدف را به صورت همزمان برای ما دنبال می کرد. یکی اینکه وضع زندگی مردم روستایی که عموما شغلشان کشت گندم بود بهتر می شد و از طرفی هم گندم یک محصول استراتژیک به شمار می رفت و هم در اقتصاد مقاومتی و هم در فضای بین المللی نیاز بود که به یک سطحی از خودکفایی برسیم. من اخیرا هم اعلام کردم که در سال  91 حدود دو میلیون و چهل تا پنجاه هزار تن گندم از کشاورزان ایرانی خریداری شد و به ازای هر کیلو 420 تومان که در حدود 860 میلیارد تومان به کشاورزان پرداخت شد. در حالیکه در سال 95، یازده و نیم میلیون تن از کشاورزان گندم خریدیم به ازای هر کیلو 1270 تومان که در حدود 14 هزار میلیارد تومان می شود به گندم کاران پرداخت کردیم. حاصلضرب این دو عدد را اگر مقایسه کنیم می بینیم که حدود 17 برابر به کشاورزان پول پرداخت کردیم. این حجم پول قاعدتا باید در زندگی گندم کاران تاثیرخوبی گذاشته باشد و مهم این است که این درآمد حاصل دسترنج خودشان است . یا همین اتفاقی که الان در اقتصاد کشور افتاده است. همین رشد اقتصادی را که می گویید خیلی ها هنوز حاضر نیستند باور کنند. اولا رشد اقتصادی 6 ماهه را مرکز آمارایران  4/6 درصد اعلام کرد. رشد اقتصادی 9 ماهه امسال را هم بالای 7 درصد اعلام کرد. یا در سه ماهه پاییز، رشد اقتصادی بالای 9 درصد بود. همه این اتفاقات تنها تحت تاثیر نفت هم نبوده است.

*اما مطالبات اقتصادی، تنها مطالبه مورد نظر مردم در انتخابات ریاست جمهوری 92 نبود. مطالبات سیاسی همچون رفع حصر و گشایش فضای سیاسی از خواسته های اصلی مردم و بخصوص جوانان کشور بود. گشایش فضای سیاسی کشور تا حدودی فراهم شده ولی نگرانی مردم بابت وعده رفع حصری است که نزدیک به 4 سال از آن می گذرد و هنوز به نتیجه ای نرسیده است. آیا دولت به نتایجی در این مورد رسیده و یا مذاکرات در حال انجام است و اما تمایلی به رسانه ای کردن آن ندارد یا موضوع اصلی عدم توفیق در این راه است؟
تنها یکسری از کارها می تواند رسانه ای شود در حالیکه مسائلی مانند رفع حصر، نیازمند گفت و گو و هماهنگی های غیررسانه ای است. یک زمانی کارها و اقداماتی انجام می شود که سریع باید بیاییم و آن را به مردم اعلام کنیم و مخالفان ما هم سریعا نقطه مقابل آن قرار می گیرند. اشکالی هم ندارد در فضای رسانه ای کشور و با حضور نخبگان باید این مسائل مطرح شود. اما حل یک سری از مسائل، واقعا مباحث به اصطلاح مربوط به گفتگوها در اتاق های دربسته است از جمله همین مساله رفع حصر. آقای رییس جمهور با دیگر مسئولان در سطوح مختلف باید مذاکره کنند، با قوه قضاییه باید صحبت شود، با نیروهای امنیتی باید گفت و گو شود و در راس نظام باید با مقام معظم رهبری هم مذاکره شود.

*همه این کارها انجام شده؟
حتما شده است.

*ولی رسانه ای نشده؟
بله، رسانه ای نشده است اما به هر حال این موضوع از دستور کار کسی که حذف نمی شود. همچنان در دستور کار می ماند و در عین حال باید مجموعه نظام راجع به موضوعی مانند رفع حصر که می شود در مقطعی نسبت به آن عمل کرد، به اقناع برسند.

*نسبت به چنین اقناعی خوشبین هستید؟
من خودم به حل مشکلات سیاسی اینگونه خوشبین هستم و فکر هم می کنم که ان شاالله با تدابیری که مخصوصا از سوی رهبری معظم انقلاب اتخاذ می شود و همچنین با گفت و گوهایی که آقای رییس جمهور دارند و پیگیری هایی که انجام می گیرد حتما مسائل سیاسی هم یکی بعد از دیگری حل می شود. بیایید الان خودمان را در مقایسه با اردیبهشت سال 92 قرار دهیم. روزهایی که آقای هاشمی هم رد صلاحیت شده بود. اصلا کسی فکر می کرد که در شرایط رد صلاحیت آیت الله هاشمی، فضای کار سیاسی برای ما پیدا شود؟ من آن موقع رییس ستاد انتخاباتی آقای هاشمی بودم و شرایط برای من بیشتر از بقیه روشن بود. بالاخره در این شرایط که ما آقای هاشمی را که یک سرمایه بسیار مهمی از مجموعه سیاسی کشور بود را از دست داده ایم، باید خودمان را آماده نشان دهیم. آقای هاشمی واقعا یک تکیه گاه بزرگ برای همه بود؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب هم در پیام خود اعلام کردند و گفتند که ایشان تکیه گاه مهمی برای من و برای نظام بود. الان هم که دیگر در بین ما حضور ندارند ما احساس نمی کنیم که قرار است که شرایط آینده برای ما سخت تر شود.

*به فقدان آیت الله هاشمی اشاره کردید. ایشان حلقه وصل اصلاح طلبان با رهبری نظام بودند و می توانستند همچنان برای نزدیک شدن اصلاح طلبان به سران نظام تلاش کنند. با فوت ایشان اصلاح طلبان تصمیم گرفتند که ارتباط خود را با رهبری حفظ کنند. حتی در این میان سه نفر برای ایفای این نقش انتخاب شدند. سید محمد خاتمی، عبدالله نوری و موسوی خویینی ها. اما با رد این گزینه ها، نظر رهبری نسبت به شخص شما مثبت بود. 
این موضوع از همان مذاکره من با رهبری بود که به بیرون راه یافته است. در این مذاکره از این شخصیت ها اسم برده و پیرامون این افراد صحبت شده است. طبق تعبیر شما موضوع مورد بحث این بود که ، کانال اصلاح طلبان با رهبری باید برقرار باشد. البته این ارتباط همیشه بوده است اما، از سال 88 به بعد مقداری این ارتباط دچار مشکل شد. وقتی هم در همانجا توضیح داده شد ایشان در پاسخ به طرح این موضوع گفتند که از طرف ما که اصلا قطع رابطه ای نبوده و ما مشکلی نداریم حال اگر تمایل دارید که ارتباطی از سوی دوستان باشد، خود شما (بنده) باشید.

*برگزاری این جلسه از طرف شما درخواست شد؟ 
بله من درخواست وقت کردم.

*چه زمانی بود؟
در همین بهمن ماه امسال بود.

*این روابط تداوم پیدا می کنم؟
بالاخره من یک مسئولیتی را پذیرفته ام و باید حتما آن را انجام دهم.

*چند وقت پیش بحثی در محافل سیاسی و رسانه ای مطرح می شد با عنوان آشتی ملی. البته باید بعد از دیدار شما با رهبری انقلاب بوده باشد که ایشان طی سخنرانی مواضعی را نسبت به مفهوم آشتی ملی داشتند. آیا آن لفظ آشتی ملی، محل اشکال بود که رهبری انقلاب این مفهوم را رد کردند؟ آیا با این وجود گفت و گوی بین جریان سیاسی اصلاح طلبان با رهبری انقلاب برقرار خواهد ماند؟
زمان اعلام این موضوع (آشتی ملی)، ظاهرا در یکی از سخنرانی ها و خیلی قبل تر از طرح آن توسط آقای خاتمی بود. من دیدم که اخیرا هم آقای خاتمی از یک مطلبی که در جلسه ای مطرح شده و به موضوع رسانه ای تبدیل شده بود، گله مند بودند. بالاخره هرکسی از منظر خود به این موضوع پرداخت و در بیرون از کشور ممکن بود اینچنین مطرح شود که در داخل ایران چه خبر شده که می خواهند با یکدیگر آشتی ملی کنند. به نظر من مقام معظم رهبری به بخشی از این عکس العمل های غیرواقعی که در داخل یا بیرون از کشور انجام شد و نظام را به شکلی نشان می داد که گویی دچار یک مشکل جدی شده و عده ای به دنبال حل آن هستند، واکنش نشان دادند و نسبت به آن گفتند که ما اصلا قهری در داخل نداریم و گفتند این هدف حاصل شده است که لازم باشد آشتی کنیم. ما به آن معنا که تلقی شده، قهر نیستیم. ایشان در خصوص قضیه سال 88 فقط اتفاقات روز عاشورا را مطرح کردند. یعنی اینگونه نبود که بگویند با کسانیکه در طول سال 88 آن اتفاقات را درست کرده اند، قهر هستیم. تعبیرشان این بود که در عاشورای سال 88 عده ای لودگی کردند و قهر بودن را تنها به همین مورد محدود کردند.

*نظر رهبری در ملاقات با شما، چه بود؟
در همان ملاقاتی که من در خدمت ایشان بودم، رهبری فرمودند ما با اصلاح طلبان چه در زمانی که چپ بودند و چه در زمانی که اصلاح طلب بودند کار می کردیم  و همدیگر را قبول داریم. حتی گفتند من در جواب یک اصلاح طلب که وقتی از من نظر می خواهد و می گوید که می خواهم رییس جمهور شوم می گویم من مشکلی با این تصمیم ندارم و می توانم با شما کار کنم، این به این معناست که اگر همان فرد اصلاح طلب به میدان بیاید و رای مردم را اخذ کند؛ قوه مجریه با همه امکانات در اختیارش است و همه وزیران را می تواند از نیروهای اصلاح طلبان انتخاب کند. لذا من محدودیتی نسبت به آنها قائل نیستم وگرنه می گفتم نه، با این افراد نمی شود کار کرد.

*محدودیت های آقای خاتمی را هم در جلسات خود با رهبری، به ایشان منتقل کردید؟
حالا دیگر با سوالات خود نخواهید که ما را به جزییات جلسه برسانید. آن ملاقات مفصل بود. آن بخشی که لازم بود به دوستان اصلاح طلب و خصوصا سران این جریان منتقل کنم را حضوری و بطور کامل خدمت دوستان توضیح داده ام. آن بخشی هم که قابل گفتن بود را اعلام کردم. به هر حال من فکر می کنم آن چیزی که در زمینه ارتباط اصلاح طلبان با مقام معظم رهبری و رفع موانع، مورد نظر دوستان است با یک اصولی بدست می آید. من مطمئن هستم. شما من را می شناسید. من وقتی که با اطمینان حرف می زنم به این معناست که هم فکر می کنم این کارها شدنی است و هم اینکه امکان دسترسی به آن وجود دارد و دور از دسترس نیست.
اما باید همه در این مسیر قرار بگیرند. بالاخره اصلاح طلبان نظام جمهوری اسلامی را قبول دارند. امام را قبول دارند و همیشه هم مدعی بودند که در قبول داشتن امام از دیگران سبقت دارند. آن سالها ما (اصلاح طلبان) گروه خط امامی بودیم و دیگران غیر خط امامی. بعد که چپ شدیم به این دلیل بود که خیلی طرفدار مستضعفین بودیم و جناح مقابل طرفدار بازاریان و پولدارها. همینطور روزبه روز این جایگاه جابجا شد. دوستان اصلاح طلب امروز همان کسانی هستند که لانه جاسوسی  امریکا را اشغال کردند. می خواهم بگویم که تغییراتی اتفاق افتاد اما این تغییرات نباید ما را از اصول و اهداف مان دور کند. ما یعنی اصلاح طلبان، نظام جمهوری اسلامی را قبول داریم و دوست داریم که برایش فداکاری کنیم. فداکاری هم کردیم. شما الان که ببینید خیلی از شهدا و جانبازان و خانواده های آنان و کسانی که برای این نظام سرمایه گذاری کرده اند عموما متعلق به این جریان بوده و هستند. مدیران دوران جنگ آن زمان متعلق به این جریان بودند. البته این را هم بگویم که این دو جریان ( اصلاح طلبان و اصول گرایان )  با هم رفیق صمیمی بودیم. من در مجالس دوم و سوم در کنار اینها حضور داشتم. ولی بالاخره به طور طبیعی یک اختلافاتی هم وجود می داشت.

*کمتر از سه ماه دیگر به انتخابات مانده، فضای انتخابات را چگونه ارزیابی بود؟
ما مسئول اجرای انتخابات هستیم، فضا را شما رسانه ای ها باید ارزیابی کنید. اما امیدواریم و تلاش می کنیم که یک انتخابات خوب و قانونمندی برگزار کنیم. اینکه فضای انتخاباتی چگونه رقم می خورد، بستگی به نحوه فعالیت جریانات سیاسی دارد. جریانات سیاسی باید فضای انتخابات را گرم کنند. واقعا کشور در مقطع فعلی و به دلیل اتفاقاتی که در سطح بین المللی افتاده، نیازمند مشارکت بالای مردم است. بالاخره ما تبعات انتخابات امریکا را می دانیم که چه بوده و اتفاقات سطح بین المللی همیشه برای مردم ایران بسیار مهم و تاثیرگذار است. مسائلی که در منطقه در حال وقوع است چه در کشورهایی مثل سوریه و یمن که درگیری هایی در آن رخ می دهد، چه  اقداماتی که در کشورهای دیگری که رقبای ما در منطقه هستند انجام می گیرد، تفاهمی که بین برخی کشورهای عربی با اسرائیل در حال شکل گیری است هر کدام از این ها برای ما یک علامت است. حال باتوجه به مسائل داخلی کشور و با وجود شرایط اقتصادی سختی که مردم دارند، فضای سیاسی کشور باید روزبه روز به سمت بهتر شدن پیش برود. انسجامی که در داخل کشور ایجاد می شود، می تواند یک انتخابات با مشارکت حداکثری مردم را رقم بزند تا خیلی از مشکلاتی که پیش روی نظام است را برطرف سازد.

*چقدر تردید روحانی برای کاندیداتوری در این دوره از انتخابات جدی بود؟
من تردیدی درایشان ندیدم.

*هم اینکه چندباری حاضر نشدند که اعلام قطعی برای حضور در انتخابات کنند و هم اینکه گفته می شود همین تردید یکی از بحث های هفته آخر حیات آیت الله هاشمی با وی بوده و آیت الله اعتراض کردند که چرا اعلام کاندیداتوری نمی کنید؟ 
من هیچ تردیدی نشنیدم.

* شما مسئولیت دو ستاد اقتصاد مقاومتی و هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی را برعهده دارید. چه اقداماتی در این زمینه در سال 95 صورت گرفته است. در پایان امسال چه گزارشی برای عملکرد ستادهایی که زیر نظر شما قرار دارند می توانید بدهید؟ آیا موانعی که بر سر راه وجود داشته برداشته شده است؟
ما در طول سالهای گذشته با فسادهای بزرگی روبه رو شدیم. این فسادهای بزرگ زنگ خطرهای جدی برای کشور به صدا درآورد. از طرفی در فسادهای کوچک هم رانت خوارها و فسادجوها حضور پررنگ تری داشتنند. یکی از دلایلش هم این است که در شرایط اقتصادی سختی که نیازمند این هستیم تا تحریم ها را دور بزنیم و از روش های ویژه ای برای چرخش اوضاع اقتصادی استفاده کنیم، حتما شرایطی وجود خواهد داشت که این افراد رانت خوار بتوانند حضور بیشتری داشته باشند. بعضی از اتفاقات هم نتیجه همین امر است. شما می خواهید یک دکل نفتی بخرید که نیاز دارید. دهها آدم واسطه با پیشنهادهای مختلف می آیند و معرفی می شوند. خب کشور هم نیاز دارد و دست به روش هایی می زند تا نیازمندی های خود را برطرف سازد. این است که به یکباره می بینیم سرمایه بزرگی از کشور از دست رفته است.
تمرکزی که ما در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی داشته ایم این بود که در مرحله اول بین اعضای سه قوه یک انسجام و هماهنگی و تفاهمی به وجود بیاوریم تا در مبارزه یک عزمی جدی ایجاد شود. در این بخش خوشبختانه موفق هم شدیم. تاکنون هیچ جلسه ای نبوده که من برگزار کنم و مقامات قضایی و تقنینی کشور چه در این مجلس و چه در مجلس قبل، در آن حضور نداشته باشند. تنها تغییر در این دوره، جانشینی آقای اژه ای بجای آقای رییسی بود. مسئولان همه قوا شرکت دارند. در این جلسات هم برای هماهنگ تر عمل کردن، تصمیمات خوبی گرفته می شود و هم معمولا از پرونده های مهم گزارش هایی داده می شود تا ببینیم که چگونه می توانیم آنها را دنبال کنیم. موضوع دیگر که بالاخره باید روی آن تمرکز می کردیم برخی از پرونده های بزرگ بود که در دستور کار اصلی همه ما قرار گرفت و هم قوه قضاییه و هم دستگاه های اجرایی که باید روی آن تمرکز می کردند. در حوزه زمین هم در این دوره کار ویژه ای انجام گرفت که بتوانیم از رانت های زیادی که از این مسیر عاید بسیاری از افراد شده بود، جلوگیری کنیم. این افراد زمین های منابع ملی را با تغییر کاربری و روش های دیگری تصاحب می کردند. از طرف دیگر یک ستادی برای پیشگیری در دستگاههای دولتی ایجاد کردیم و بطور مرتب جلساتی را بصورت ماهیانه و یا هفتگی تشکیل می دهیم تا  گلوگاههایی که می تواند منجر به فساد شود را در دستگاههای خودمان شناسایی کنند.

*برآوردی از عملکرد این ستادها دارید؟ توانسته ترمزی در برابر وقوع فساد باشد؟
پیشرفت که خیلی زیاد بوده ولی اینکه آیا می توانیم بگوییم دیگر هیچ فسادی در کشور اتفاق نمی افتد؟ نه؛ این را هم نمی توانیم بگوییم. همین الان هم ممکن است در گوشه و کنار کشور اتفاقاتی بیفتد. اما آنچه که باید مردم مطمئن باشند و ما هم آن را به عنوان خط و مشی دولت ترسیم کرده ایم، این است که هیچ خط قرمزی را برای مبارزه با فساد در دولت نپذیرفته ایم. گفتیم هیچکس خط قرمز نیست و از فساد هر فردی مطلع شویم حتما با او برخورد خواهیم کرد. گاهی اوقات در رسانه ها حرف هایی را مطرح می کنند. من یکبار در جواب رسانه ها گفتم که علامت های اشتباه به ما ندهید و ما را از مسیر صحیح منحرف نسازید. بگذارید کار مبارزه با فساد را انجام دهیم. همه این کارها را باید در فضایی انجام می دادیم تا در آن بخش خصوصی اطمینان پیدا کند که کسی که می خواهد سالم کار کند، هیچ مزاحمتی برای او از ناحیه دولت وجود ندارد. سابقه خودم در دفاع از بخش خصوصی گویای این است که به هیچ وجه به گونه ای تصمیم گیری نمی کنم که به منافع بخش خصوصی واقعی کشور آسیب برسد. جهت گیری دولت حمایت و میدان دادن به بخش خصوصی است و این دو را با هم پیش بردیم. یک زمانی کسی به ما گفت که ممکن است که  در این دولت یک اتفاقی مثل بابک زنجانی بیفتد. من گفتم که اگر خدای ناکرده چنین اتفاقی بیفتد خیلی از مسئولین دولت باید استعفا کنند و از دولت بروند. بعضی ها تا به یک فسادی برمی خوردند می گفتند در این دولت چندین بابک زنجانی وجود دارد. من البته چون می دانستم اینها برای تبلیغات است دیگر با آنها وارد بحث نمی شدم. پرونده بابک زنجانی که خیلی بزرگ است اگر در رده های بسیار پایین تر بدانم که در داخل دستگاههای دولتی یک فساد کوچکی در حد چند صدم درصد جرائم زنجانی اتفاق می افتد اصلا و به هیچ وجه تحمل نمی کنم و حتما برخورد می کنم و این خط قرمز ما برای برخورد با فساد خیلی کارایی داشته است.

*ستاد اقتصاد مقاومتی چطور؟
عملکرد ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی هم خیلی خوب بوده است. من فکر می کنم سال 95 از سالهای استثنایی اقتصاد ایران است. البته بخشی از این می تواند ناشی از برداشته شدن تحریم ها باشد که درست هم است اما بخش مهمی از آن به دلیل تمرکزی است که روی اقتصاد مقاومتی در سال 95 داشته ایم. شاید مجموعه جلساتی را که خود من در تهران برگزار کردم و یا در وزراتخانه رفتم و پیگیری کردم و یا در استانها تشکیل داده ام، بالغ بر صد جلسه باشد. بگذریم از اینکه وزرای دیگر هم وقت گذاشتند. پس طبیعی است که نتیجه این می شود که بگوییم امسال تعداد شغل بیشتری ایجاد شده و رشد اقتصادی خوبی هم داشته ایم. دستگاهها هم انصافا ما را همراهی کردند. برخی دستگاهها در سال جاری کارهای مهمی را در این حوزه انجام دادند.

*اشاره کوتاهی به پرونده آقای زنجانی داشتید. در آخرین مصاحبه خود با روزنامه شرق از هک ایمیل شرکت نفت از سوی زنجانی خبر دادید…
من نگفتم که ایمیل آقای هندی هک شده، من گفتم زنجانی ایمیل آقای هندی ( نماینده وزارت نفت )  را داشت. آقای هندی یک چهره شناخته شده ای است. سالها در دیوان محاسبات بوده و چهره ای حقوقی است. گاهی دوستان به شوخی به او می گفتند که شما تنها کسی هستید که با زنجانی رفیق هستید و ایشان را می بینید، خب بگویید که چطور شخصیتی است؟ آقای هندی هم داشت از بعضی از برخوردهای زنجانی تعریف می کرد. از جمله اینکه گفت «زنجانی یک جایی از دستم عصبانی شد و ایمیل من را از داخل کیفش درآورد و گفت این چه ایمیل هایی است که می فرستی؟» این حرف مهمی است. من داشتم در مورد پشت صحنه آقای زنجانی می گفتم. اما از این موضوع می توان مسائل زیادی را فهمید. ساده ترین کار این است که بپرسید این کاغذ از کجا پیدا شده است. باید قبول کرد که داستان زنجانی، داستان پیچیده ای است. این گونه موارد نشان می دهد که یک مجموعه ای بابک زنجانی را حمایت می کنند.

*این مجموعه در کجا فعال است؟ ایشان که در انفرادی هستند و دستش از همه جا کوتاه است…
این مجموعه حتما هم در داخل زندان نیستند. در بیرون هم اگر کسی بخواهد این کار را انجام دهد و یک کاغذ را به داخل زندان بدهند که کار سختی نیست.

*از این مجموعه اطلاع دارید؟
من نمی شناسم ولی اگر می شناختم حتما اقدام می کردم. به هرحال دستگاههای مختلفی که در این زمینه مسئولیت دارند باید این موضوع را بررسی کنند. نباید از این قضیه به راحتی بگذریم. این پول باید به بیت المال برگردد و ما نمی توانیم از این موضوع بگذریم، یعنی ملت ایران نمیگذرد و کسی هم حق ندارد از حق ملت کوتاه بیاید؛ هرکسی هم که می خواهد باشد حتی مسئول دولتی. این رقم بزرگی است باید همه پیگیر باشیم تا بازگردد. این بیت المال است و متعلق به تمام مردم ایران است. اینکه چرا این اتفاق به این عجیب و غریبی در کشور افتاده، حتما نمی شود گفت که بدون پشتوانه بوده است.

*یقینا بدون پشتوانه که نبوده، به دنبال این هستید که پشت صحنه هم شفاف شود؟
حتما باید پشت صحنه آن معلوم شود. البته نه به این دلیل که ما می خواهیم از کسی انتقام بگیریم. نه؛ اصلا بدترین نوع قضاوت این است که فکر کنید که می خواهیم با 4 نفر به این دلیل برخورد شود. نه؛ پیگیری های ما باعث می شود که در آینده راه اقدام به این قبیل فسادها برای سایرین بسته باشد. نشان می دهد که اراده کشور در مبارزه با فساد جدی است و هرکس بخواهد در این مسیر قرار بگیرد و خلاف منافع ملی کشور حرکت کند حتما روزی با او برخورد خواهد شد. ما در واقع راه آینده را برای این گونه سو استفاده ها را سد می کنیم. اگر به هر دلیلی برخوردی نکنیم دیگران هم فکر می کنند که اگر خودشان هم وارد این حوزه شوند، می توانند چنین اقداماتی را انجام دهند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا