عسگر اولادی در “خاطرات هاشمی”
سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی بخشی هایی از خاطرات وی درباره ی مرحوم حبیب الله عسگر اولادی را که قبلا منتشر شده بود، بازنشر کرد.
به گزارش انصاف نیوز، متن و تاریخ این خاطرات بدین شرح است:
60-8-9
اول شب، با کادر مرکزیانجمن حجتیه قرار داشتیم. دیر آمدند، قرار عمل نشد. جلسهایدر دفتر ریاستجمهوری با حضور رئیس جمهور، نخست وزیر، بهزاد نبویو[حبیبالله]عسکراولادی برای بحث درباره اختلافاتی که بین آقایان عسکراولادی و نبوی درباره انحصاری کردن خرید و فروش برنج و سایر موارد تجارت پیش آمده،داشتیم.
61-9-7
شب در دفتر آقای خامنهای مشورت در مسائل جاری داشتیم. قرار شد فردا بهاتفاق نخستوزیر به دیدن امام برویم. دو جعبه گز از هدایای آقای خامنهای به خانه آوردم. آقای[حبیبالله]عسکراولادی [وزیر بازرگانی] خبر شروع قراردادهای تهاتری را داد و اصلاحوضع سازمان توزیع گوشت
61-12-2
شب در دفتر آقای خامنهای مشورت در مسائل جاری داشتیم. قرار شد فردا بهاتفاق نخستوزیر به دیدن امام برویم. دو جعبه گز از هدایای آقای خامنهای به خانه آوردم. آقای[حبیبالله]عسکراولادی [وزیر بازرگانی] خبر شروع قراردادهای تهاتری را داد و اصلاحوضع سازمان توزیع گوشت.
62-2-5
صبح زود به مجلس رفتم. جلسه علنی داشتیم؛ به جای پنجشنبه آینده که به خاطر بین دو تعطیل واقع شدن، تعطیل کردیم. چند لایحه تصویب شد. بعد از تنفس به دفترم آمدم. گروهی از نمایندگانرادیکال ظهر به دفتر آمدند و از بسته شدن دست مجلس برای اقدام به نفع محرومان و علیهمستکبران و قدرت یافتن طرفداران سرمایهداری گله داشتند و مخالف بودند. از من به خاطر حمایت از آقای [سیدتقی]خاموشی گله داشتند و میخواستند آقای [حبیب الله عسکراولادی]وزیربازرگانی را استیضاح نمایند. با آنها مفصلا صحبت کردم؛ بعضی قانع شدند و بعضی نشدند.
62-5-5
ساعت چهار بعدازظهر، مجددا جلسه [مجلس] خبرگان [رهبری]داشتیم؛ چون بحث در محدوده وظایف گروه تحقیق بود، کمی داغ و همراه با موضعگیریهایسیاسی بود. در دفتر رئیس جمهور، با شورای عالی اقتصاد، درباره کنترل قیمتها و توزیع عادلانه کالا جلسه داشتیم. برای لیست کالاهایی که لازم است، کنترل قیمت شود، تصمیمگیری شد و کانالتوزیع، معین گردید و مسئولیتهایی به چند نفر، برای تعیین قیمتها و کیفیت کنترل و مجازاتها دادهشد. شام را همان جا خوردیم؛ از کافه بیرون آورده بودند. پاسدارها اعلام کردند که کباب ماندهاست، ولی مهمان ها خوردند. آخر شب، آقای خامنهای اطلاع داد که آقای عسکراولادی[وزیربازرگانی] استعفاء کرده است.
62-8-2
تمام روز در خانه بودم. صبح زود با جبهه تماس گرفتم، معلوم شد که دیشب مرحله دومعملیات والفجر چهار با هدف تسخیر شهر پنجوین [عراق] آغاز شده است. از شمال و شرق وجنوب به این شهر نزدیک شدهایم و در غرب آن عراقیها هستند. جنگ ادامه دارد. پیش از ظهرآقای طبسی تولیت آستان قدس [رضوی] آمدند. راجع به اختلافات نخست وزیر با آقایان [اسداله]بادامچیان و عسکراولادی مطالبی داشت و از من خواستند که به مشهد بروم. احمدآقا هم آمدند وراجع به جنگ و حفاظت بیت و انفجارهای بیروت و عکسالعمل آمریکاییها بحث کردیم.
62-10-12
آقای [محمد]سلامتی وزیر سابق کشاورزی آمد. درباره انتخابات آینده حرف داشت و نگرانحذف همفکران خود بود. به ایشان گفتم، حرکت حذف از طرف همفکران شما شروع شد و اشاره به برخوردشان به آقایان عسکراولادی، [احمد]توکلی، [محمود]کریمی، شفیق و … کردم.
65-7-23
آقای [حبیب الله] عسکر اولادی آمد . برای کمیته امداد امام ، جهت اداره خانواده سربازان متاهل مستمند کمک می خواست . در مورد مساله جدید آیت الله منتظری و امام سوال داشت و پیشنهاد تقویت مدارس خصوصی را داد . آقای [کمال] خرازی آمد . طرحهای جدید تبلیغات جنگ را آورد . عصرهیات رئیسه مجلس جلسه داشت . اطلاع دادند عراق به فرودگاه شیراز و برق سدهای دز و شهید عباسپور حمله کرده و صدماتی زده است ۱ با مشورت سران قوا ، قرار شد به بغداد موشک بزنیم . دستور به نیروی هوایی سپاه داده شد که به منطقه مخابرات بغداد بزنند . بعد از عملیات فتح یک در کرکوک ، شرارت عراق زیاد شده است
67-2-17
آقای [حبیب الله] عسکر اولادی آمد. خدمات کمیته امداد امام را گفت و برای کمک بیشتر به مردم فقیر، امکانات بیشتر خواست و از مواضع مستقل و بی طرفانه من تقدیر کرد و گفت روزنامه رسالت [ارگان جناح راست ] تعدیل شده است.
67-6-12
آقای [حبیب الله] عسکراولادی آمد. گزارش کار کمیته امداد را داد و در خصو ص تحویل گرفتن اموال مصادره شده دکتر رفیعی در رفسنجان که مال کمیته است و گویا در اختیار آقایان فلاح و هاشمیان است، استمداد کرد. درباره وزارت بازرگانی و پیاده کردن نظر اخیر امام هم صحبت شد. با وزارت آقای [سید مجید] هدایت زاده که مورد قبول رئیس جمهور است هم توافق ندارد.
67-9-24
عصر آقایان [حبیب الله] عسگر اولادی، [حبیب الله] شفیق، [ابولفضل حاج] حیدری و [سیدرضا] نیّری [اعضای شورای مرکزی] از کمیته امداد امام آمدند . گزارش کار دادند و امکانات بیشتر برای توسعه کار خواستند و مقداری از کاردستی های محرومان تحت پوشش را آوردند. یک کیف و یک کفش قبول کردم.
انتهای پیام