آقای روحانی مراقب باشید میراث دروغگویی به شما نرسد!
به گزارش انصاف نیوز، علیرضا بهرامی، سردبیر فرهنگی ایسنا در یادداشتی نوشت:
«باید فضای امنیتی را از حوزه فرهنگ کنار بزنیم»، «در این 100 روز دیدیم خیلی از کتابها که ممنوع شده بود، آزاد شدند و خیلی از نویسندهها که ممنوعالقلم شده بودند، به سریعالقلم تبدیلشان کردیم»، «دولت در این راستا تلاش کرده با اهل فرهنگ آشتی کند»، «فضای امنیتی در این حوزه خیلی کمتر شده است»، اینها جدی ترین جملههای کلیدی سخنان رییس جمهوری اسلامی ایران در حوزهی فرهنگ، در ارایه گزارش عملکرد 100 روزهی دولت یازدهم است که جای تامل و چالش دارد.
قطعا معطوف شدن سخنان آقای روحانی به این وجه از واقعیتهای تلخ موجود، به وضعیتی مربوط است که در بیتدبیریهای تمام و کمال چند سالهی گذشته در حوزهی فرهنگ رخ نمود. وضعیتی که با فعالیتهای سیستمهای امنیتی موازی یا بعضا تمایلهای سودجویانه که به پای نگاههای امنیتی گذاشته میشد، شکل گرفت. طبیعتا رییس دستگاه اجرایی هم که شعار تغییر را سر داده، بهترین و مهمترین رویکردش در این زمینه، به دادن وعدهی اصلاح شرایط مربوط میشود. اما رییس جمهور محترم در ارایهی گزارش عملکرد 100 روزهی دولت خود، با تاکید و اطمینان گفت، در این زمینهها اصلاح صورت گرفته و ادعا کرد، از این رهگذر، فضای نشاط و رضایت در میان اهالی فرهنگ بهوجود آمده است. اما با کمال تاسف باید به ایشان عرض کرد که اینگونه نیست و احتمالا مدیران شما اطلاعات غلط دادهاند.
گزارش مکتوب ارایه شده برای عملکرد 100 روزه نیز در حوزهی فرهنگ گویای آن است که اطلاعات مندرج در آن، احتمالا از مدیران هر بخش اخذ و کنار هم قرار داده شده، درنتیجه چند ایراد و ناهمگونی را در پی داشته است. اولا جنس و سطح فعالیتهایی که بهعنوان عملکرد 100 روزه در حوزههای مختلف فرهنگی در این گزارش درج شده بود، آنقدر متغیر بود که به مرز آزاردهندگی و بیاعتباری رسیده بود. در ثانی، بسیاری از امور جاری و طبق روال بخشهای مختلف، در این گزارش، بهعنوان عملکرد 100 روزهی دولت اعلام شده بود که اگر این دولت هم با این رییس جمهور وجود نداشت و برفرض، کشور در حال حاضر با سرپرستی در قوهی اجرایی اداره میشد، هم انجام میشدند. اما از همه فاحشتر اینکه در آشفتگی تدوین و تنظیم گزارش، اتفاقا برخی از عملکردهای مثبت دولت در این 100 روزه، ارجمله بازگشایی خانهی سینما، اصلا ذکر نشده بود.
با این حال، آنچه که مهمتر فرض شده و مبنای نگارش این نوشتار قرار گرفته، هیچکدام از این جنبهها نیست، بلکه به ادعای زدودن فضای امنیتی مربوط میشود. سخنان دکتر روحانی در حالی بیان میشود که هنوز بیش از 10 ناشری که با نظر دستگاههای نظارتی – امنیتی و درنهایت بدون ابلاغهای رسمی و تنها با اتکای ابلاغهای شفاهی تعلیق و ممنوعالکار شده بودند، بهرغم انتظارهای موجود، هنوز با نظر یکی از وزارتخانههای دولت، در ممنوعیت و تعلیق بهسر میبرند. بهگواه اخبار رسانهها، هنوز کتابهای نویسندگان بسیاری در وضعیت ممنوعیت یا بلاتکلیفی بهسر میبرند و بهگواه همین گزارش مورد بحث هم تنها 20 کتاب غیر قابل چاپ اعلام شده در دولت قبل، مجاز به چاپ و انتشار اعلام شدهاند. با این مستندات، رییس جمهور محترم واقعا بر چه مبنایی به سریعالقلمی ممنوعالقلمها و رضایت عمومی اهل قلم از این منظر رسیده است؟ واقعا مشکل ما با انتشار 20 کتاب حل شده است؟!
آیا رییس جمهور محترم اطلاع دارد که نهاد صنفی حوزهی مطبوعات، با نظر دو وزیر دولت خود بلاتکلیف مانده و برخلاف خانهی سینما بازگشایی نشده است؟ آیا آقای روحانی اطلاع دارد که مجوز یکی از ناشران معترض به نام انتشارات دیگری که دقیقا همنام او فعالیت میکرده، از او اخذ و پس از سالها فعالیت لغو شده است؟ آیا ایشان خبر دارد که طرف حساب این ماجرا، یک ناشر کتاب های آموزشی با گردش مالی کلان بوده که بررسی وجود احتمالی مفسدهای در این پرونده را ضروری مینماید؟
آیا رییس جمهور محترم اطلاع دارند که برخی از مؤلفان که آثارشان مدتهاست در وزارت ارشاد بلاتکلیف مانده، در پی اعلامهای مصرانهی وزیر ارشاد، معاون فرهنگی او و شخص رییس جمهور مبنی بر اینکه نویسندهی ممنوعالقلم نداریم، در رسانهها جویا شدهاند که لطفا مشخص شود نام وضعیتی که در آن قرار دارند، چیست؟
ختم کلام اینکه به نظر میرسد رییس جمهور محترم بر مبنای اطلاعات دریافتی از مدیران زیرمجموعهی خود، با آن قطعیت سخن گفته، اما بیم آن میرود که اگر این وضعیت تفاوت بین نیتها و واقعیتها تداوم یابد، خدای ناکرده به سرنوشت همانهایی دچار شود که مشهورترین خصلت منسوب به آنها، خلاف واقعگویی بوده است. مبادا که چهار سال یا هشت سال دیگر، رییس جمهوری در ارایهی گزارش 100 روزهی خود، به همین نکته در دولت تدبیر و امید اشاره و بر آن تاکید کند.
انتهای پیام