خرید تور تابستان ایران بوم گردی

در باب ونیز، نوید محمدزاده و چند روایت دیگر

«فرهاد حبیبی» در یادداشتی با عنوان «جشنواره ونیز و چند روایت دیگر» برای انصاف نیوز نوشت:  در روزهای گذشته بار دیگر شاهد تجلیل از فیلمی ایرانی در جشنواره­های مطرح بین‌المللی شدیم. اتفاقی که در سال­های اخیر بارها تکرار شده و گویی برای مخاطبین ایرانی عادی شده است. عادت به کسب افتخار و غرور ملی و شنیده شدن اسم کشورمان در عرصه­های فرهنگی بین‌المللی. چنان­که در مراسم اسکاری که برای نخستین بار اصغر فرهادی این جایزه را به‌عنوان بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» گرفت هم به این موضوع مهم اشاره کرد. در حالت کلی این جوایز برای فیلم و کارگردان آن و تاثیری که روی مخاطب وطنی می­گذارد بسیار مهم است؛ اما بی‌تردید خطای بزرگی خواهد بود اینکه بخواهیم هر فیلمی را به‌صرف داشتن جوایز متعدد در جشنواره‌های خارجی ارزش­گذاری کنیم. برای مثال اگر بخواهیم به کارنامه­ی مطرح­ترین کارگردانان ایرانی در عرصه بین‌المللی نگاهی بی اندازیم، به بزرگ‌تر از فرهادی و کیارستمی بر نخواهیم خورد. تردیدی نیست که تحلیل درست آثار این دو، این حقیقت را بیان خواهد کرد که بزرگی و تاثیرگذاری ایشان فاکتورهایی برجسته­تر از چند جایزه بین­المللی که در رأس آن می­توان به نخل طلای کن برای عباس کیارستمی به خاطر فیلم «طعم گیلاس» نام برد، بستگی دارد. ازاین‌رو منصفانه نخواهد بود که با یک یا چند جایزه ریزودرشت در جشنواره‌های حتی مهم بین‌المللی نتیجه بر بزرگی صاحبان اثر گرفته شود. جوایزی که امروزه به دلیل گسترش شبکه‌های اجتماعی قابلیت پوشش گسترده‌تری نسبت به سال‌هایی که بزرگانی از ایران در آن­ها می­درخشیدند را یافته‌اند.

جشنواره ونیز امسال که در روزهای گذشته برگزار شد، با اعطای جوایزی به فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» دومین ساخته­ی سینمایی وحید جلیل­وند در رسانه­های داخلی خبرساز شد. فیلمی که در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نیز برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد. در هفتاد و چهارمین دوره جشنواره فیلم ونیز، وحید جلیل‌وند جایزه بهترین کارگردانی و نوید محمد زاده جایزه بهترین بازیگر مرد را از بخش «افق­های نو» دریافت کردند. پیش‌ازاین نیز سینمای ایران سابقه بردن جوایز مهم این جشنواره معتبر را در بخش­های اصلی­اش داشته است. اگر بخواهیم به مهم­ترین آن­ها اشاره‌کنیم، می­توان از ابوالفضل جلیلی نام برد که در سال 1995 برای ساخت فیلم «دت یعنی دختر» برنده «اوسلای طلایی» (یکی از جوایز اصلی جشنواره ونیز) و نامزد شیر طلایی جشنواره شد. غرض از مقایسه این دو کارگردان و فیلم­هایی که به خاطرشان از یک جشنواره در سال­های مختلف جایزه برده‌اند تغییر نگرش برگزارکنندگان این جشنواره بوده است. جشنواره‌ای که یکی از قدیمی‌ترین‌ها در جهان در نوع خود است، امروزه رویکرد متفاوتی نسبت به سال‌های گذشته پیداکرده است.

بدون تاریخ، بدون امضا به‌خودی‌خود فیلم متوسطی است. همچون نمونه­های مشابه فراوانی که در سال­های اخیر ساخته‌شده است، کپی نه‌چندان باکیفیتی از سینمای فرهادی است. شاید اگر در جشنواره فیلم فجر امسال فیلم­های باکیفیت‌تری حضور داشتند، این فیلم به‌هیچ‌عنوان در بخش سودای سیمرغ کاندید بهترین فیلم و یا بهترین کارگردانی نمی­شد. داستانی کش‌دار و حوصله ­سر بر و بازی تکراری نوید محمد زاده‌ی بااستعداد که بی‌شک حاکی از ضعف کارگردان است، همه و همه عواملی هستند که در کنار یکدیگر فیلمی متوسط و تکراری را به مخاطب نشان می­دهد. البته بازی دقیق و باکیفیت امیرآقایی بی‌شک یکی از مهم­ترین دلایل مهم­تر شدن فیلم چه در جریان جشنواره فجر و چه پس‌ازآن بوده است.

این نوشته نقد فنی برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضا نیست؛ که روایتی است از جهت‌گیری خودآگاه و ناخودآگاه سینماگران داخلی به سمت جشنواره­های خارجی. اتفاقی که باعث کپی‌برداری‌های گستره سینماگران از روی دست یکدیگر شده است. حضور در جشنواره­های خارجی نمایشی‌شده است برای سینماگرانی که باعجله می­آیند و بعد از ساخت یکی دو اثر از صحنه خارج می­شوند. بی‌تردید بزرگان سینمای ایران که اتفاقاً ید تولایی در کسب جوایز متعدد در جشنواره­های بین­المللی دارند، رویه خود در فیلم­سازی را الهام گرفته از سلیقه­­ی داوران خارجی قرار نداده­اند. جوایزی که ممکن است بعد از مدتی ممکن است باعث ندیده گرفتن ضعف­ها و ایراد­های فنی فیلم شود؛ و همچون حجتی مانع رشد و غلط­گیری سینماگران جوان در ابتدای راه طولانی­شان در امر فیلم­سازی از راه نقد دقیق و منصفانه شود و فضای نقد سینما را مسموم سازد.

در پایان، «بدون تاریخ، بدون امضا» خوب یا بد، درست یا نادرست، برنده­ی دو جایزه مهم در جشنواره­ای مهم در جهان شد. قطعاً عوامل این فیلم از کارگردان گرفته تا بازیگران که عمدتاً جوان و مستعد هستند، اگر ایرادهای کارشان را رفع کنند می­توانند در آینده سینمای ایران چهره­های تأثیرگذارتری باشند، اما بی‌شک با نادیده گرفتن نقدها و ایرادهای اثر به سرنوشت تکراری بسیاری از استعدادهای سینمای ایران در سال‌های اخیر یعنی اسیر تکرار و فراموشی شدن خواهند شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا