خرید تور تابستان ایران بوم گردی

انتقاد مهم عبدالله نوری از نگاهش به امام خمینی

حجت الاسلام «عبدالله نوری» یکی از روحانیون سرشناس اصلاح طلب و مبارزان انقلابی که مسوولیت‌های زیادی پس از انقلاب داشته است، نگاه گذشته‌ی خود به امام خمینی را در یادداشتی با عنوان «در نکوهشِ خود حق پنداری» زیر سوال برد.

به گزارش انصاف نیوز، آقای نوری در این یادداشت مهم به نوعی از نگاه صفر و صدی در قضاوت درباره‌ی امام خمینی اشاره می‌کند که همچنان چنین نوع نگاهی در جامعه درباره‌ی شخصیت‌ها رایج است.

او از کسی نام نبرده و به صورت سربسته نوشته است: «مدت‌ها است به فکر فرو رفته و از برخی حلالیت طلبیده‌ام، لکن برخی دیگر چشم از جهان فرو بسته‌اند و دیدار ما با آنها به روز حساب موکول شد».

عبدالله نوری از ابتدای انقلاب در مسوولیت‌های مختلفی در هر سه قوه فعالیت کرده بود، از جمله نمایندگی مردم در مجلس، نمایندگی امام خمینی در برخی نهادها، وزیر کشور دولت‌های هاشمی و خاتمی، و ریاست اولین شورای شهر تهران.

متن یادداشت تلگرامی آقای نوری در پی می‌آید:

‌”یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ – ای کسانی که ایمان آورده‌اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پاره‌ای از گمانها گناه است.” سوره مبارکه حجرات آیه شریفه ۱۲

در خانواده‌ای متولد شدم که به لحاظ باورهای دینی، ضد رژیم پهلوی بودند. رفته رفته هرچه بزرگ‌تر شدم با سیاست آشنا و علاقه‌ام به مرحوم امام خمینی عمیق و عمیق‌تر و به کسانی که مسیر امام را نمی‌پیمودند، کمتر می‌شد و قضاوت خوبی نسبت به آنها نداشته، حساسیتم نسبت به آنها هر روز بیشتر می‌شد.‌

آنچنان شیفته امام خمینی بودم که هر فکر و عمل متفاوت با حرکت امام را باطل و ناشی از هوی و هوس و یا ترس و بزدلی و یا رفاه طلبی و یا ارتباط با رژیم شاه می‌دانستم و امثال من هم در میان طلاب و روحانیونی که به سیاست سرک می‌کشیدند کم نبود. صفر و صدی می‌اندیشیدیم. همه‌ی خوبیها را در مرحوم امام خمینی می‌دیدیم و در مقابل، همه‌ی اشتباهات و تاریکی‌ها را در علما و مراجعی که با نظرات امام زاویه داشتند جستجو می‌کردیم.

بر این باور بودیم که مگر وضعیت فساد و تباهی را در جامعه و دستگاه سلطنت نمی‌بینند؟ چرا سخنی نمی‌گویند؟ چرا مراجع نجف سکوت کرده‌اند؟ اگر یک روحانی در مسیر امام گام بر نمی‌داشت، می‌گفتیم می‌ترسد نان و آبش به خطر بیفتد، آن کسی که از به خطر افتادن نان و آب خودش نمی‌ترسد، آیت الله منتظری است که در تبعید، در برف‌ها زمین خورده و پایش شکسته و یا در زندان تحت شکنجه قرار گرفته است. رفتار مرحوم آیت‌الله منتظری را با دیگران مقایسه می‌کردیم و معتقد بودیم این آقایانی که در حوزه‌ها نشسته‌اند و از امام حمایت نمی‌کنند، رفاه طلب هستند و به مرور از آن‌ها فاصله می‌گرفتیم. بنا نداشتیم که تحلیل دیگری از سخن و رفتار آنها داشته باشیم. زندگی‌شان را با زندگی امام خمینی و مرحوم آیت الله طالقانی و دیگر زندانیان سیاسی قیاس می‌کردیم، چون اصل را بر مبارزه با رژیم پهلوی به رهبری امام می‌دانستیم. تحلیل ما این بود که همه، به خصوص روحانیون، باید انقلابی و حامی اندیشه و روش امام خمینی باشند و کسی که زندگی آرام و به دور از ناملایمات سیاسی را برای خود جستجو می‌کند، نمی‌تواند مبارزه کند. حتی نسبت به آنها که جنبه‌ی استادی نسبت به امام داشتند و لکن مشی آنها با امام متفاوت بود همچون مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی -رضوان الله تعالی علیه- هم معترض بودیم. (خاطرم هست که استاد ما در مباحث علمی که هیچگونه ارتباطی به سیاست نداشت، چنانچه می‌خواست نظرات فقهی امام را نقد کند ما در مقام پاسخ بر می‌آمدیم و چنانچه می‌خواست نظرات معارضین امام را تأیید کند با او محاجه می‌کردیم) و در این راستا متأسفانه چه سخنان دور از انصاف که نمی‌گفتیم و رفتارهای نامناسبی که نسبت به این بزرگواران نداشتیم.
امام در یکی از سخنان خود در قبل از پیروزی انقلاب، تأکید کردند که از بی احترامی به مراجع دوری کنید و ما -متأسفانه- برای توجیه کار خود می‌پنداشتیم امام باید همینگونه توصیه کند و ما هم باید به کار و روش خود ادامه دهیم و چه بسا در جمع مدعیان طرفداری از امام، افرادی بودند که برای برخی شخصیت‌های معارض با امام، پرونده جعل کردند.

با گذشت زمان و به مرور فهمیدم:‌

1 – مطلق انگاری چه مثبت و چه منفی آن اشتباه است.

2 – قضاوت نسبت به عملکرد دیگران کاری بسیار مشکل و پیچیده است و لذا امروز هم نمی‌توانیم نسبت به عملکرد گذشتگان به راحتی نیت خوانی کرده، حمل به صحت و یا فساد کنیم.

3 – بپذیریم که همه یکسان فکر نمی‌کنند؛ دیدگاه‌ها و برداشت‌ها و جمع بندی‌ها و نتیجه گیری‌ها نسبت به مسایل می‌تواند متفاوت باشد.‌

4 – لزومی ندارد هر کس با ما نیست، عقد اخوت با دشمن ما بسته باشد.

5 – لزومی هم ندارد هر کس مانند ما نمی‌اندیشد و یا عملکرد متفاوتی دارد، دچار هوی و هوس و عافیت طلبی و ده‌ها اتهام دیگر باشد.

6 – بهتر بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هم از آغاز تا به امروز، با منتقدان و مخالفان، چه در لباس روحانیت و چه دانشگاهی و چه سایر اقشار؛ با گذشت و سعه صدر بیشتر رفتار می‌شد.

7 – افراط در همه‌ی موارد انسان را از جاده‌ی اعتدال و انصاف خارج کرده، موجبات خسران را فراهم می‌کند حتی در حبّ و بغض که “حُبّ ٌ الشَّیءِ یُعمی و یُصِمّ”، علاقه به چیزی، انسان را کور و کر می‌کند و درک واقعیات را از او می‌گیرد.

مدت‌ها است به فکر فرو رفته و از برخی حلالیت طلبیده‌ام، لکن برخی دیگر چشم از جهان فرو بسته‌اند و دیدار ما با آنها به روز حساب موکول شد.

امید که بار اخروی ما به ویژه در ارتباط با بندگان الهی سنگین نباشد. ان شاءالله

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. گرچه بسيار دير، اما باز هم جاي تحسين دارد ، و آه : (قضاوت نسبت به عملکرد دیگران کاری بسیار مشکل و پیچیده است) که چقدر ما روزانه در حال قضاوتيم.

    4
    1
  2. آن زمان داغ بودیم و احساسات آزادی خواهی و برابری بدجور غلیان می کرد. امروز چه؟ امروز که بی احساس آن روزها شاهد اشتباهات مکرر هستیم اما قداست را طوری لباس شخص کرده اند که هیچ انتقاد و پرسشی را بر نمی تابند و آن را با معاند و نوکر امریکا و…. به داغ و درفش منتهی می کنند. امروز که می دانیم 8 سال تخریب فرهنگ و اقتصاد چه مفاسد گرانباری را بر کشور تحمیل کرده و زخم نزدیکی نظر ها هنوز تازه و دردناک است چرا نباید صریح و روشن نقد کرد و خواستار پاسخ شد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا