همیشه باید ببازی علیرضا!

علی عالی در «اعتماد» نوشت: صحبت درباره مسابقه دادن با یک رقیبِ اسراییلی نیست، صحبت درباره «علیرضا کریمی» بودن در ورزش ایران است. صحبت از مواجهه ما با سرمایه‌های انسانی در سیاست‌گذاری‌های ورزشی است که به بستری برای هدررفت نیروهای‌ انسانی تبدیل شده است. ماجرای علیرضا کریمی در کشتی ایران، همین شش فیتیله‌پیچ و شکست مقابل حریف روسی نیست که او بارها پیش از این با تصمیمات غلط، وعده‌های پوچ و مدیریت غیرعلمی، فیتیله‌پیچ شده بود. این آخری را همه شنیدند اما یک‌ماه پیش را از یاد برده‌اید؟ همان روزهایی که علیرضا به‌خاطر ندانم‌کاری‌های مدیران باشگاه، تنبیه شد. ۳۰روز تا مسابقات امیدهای جهان مانده بود، که او ۲۴ ساعت تنبیهش را به صورت ۲ ساعت نگهبانی و ۲ ساعت استراحت در پادگان گذراند و اعتراض نکرد. مثل دیروز که «باید ببازی» مربی را شنید و باخت. داستان علیرضا کریمی، داستان خیلی از ستاره‌های ایرانی‌ است. داستان استعدادهایی است که دیده می‌شوند اما پاس داشته نمی‌شوند. داستانِ ستاره‌هایی است که زود غروب می‌کنند. قهرمانانی که فراموش می‌شوند.

وقتی علیرضا کریمی به عنوان یک استعداد به کشتی معرفی شد، برای همگان خاطره علیرضا حیدری را تازه کرد؛ یک کشتی‌گیر جوان با همان استایل و همان قدرت. پیشکسوت‌ترها گفتند که جایگزین رضا یزدانی را یافته‌اند. همه خوشحال شدند اما کسی به روحیه حساس او توجه نکرد که چقدر از جابه‌جا شدن وزنش در مسابقات آسیب می‌بیند. علیرضا کریمی سکوت کرد و کشتی گرفت؛ حتی وزن کم‌کردن‌های زیادش در المپیک را هم در سکوت تحمل کرد. قهرمان ارتش‌های جهان است و اما هنوز سرباز است! اعتراضی نکرد و فقط امیدوار ماند که باقی‌مانده دوران خدمتش بخشیده شود تا با خیالی آسوده‌تر کشتی بگیرد. نه مصاحبه‌ای کرد و نه اعتراضی. دارنده مدال طلای آسیا در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ و مدال برنز جهان در سال ۲۰۱۵ از «صفر به سکو» رسید. قهرمان شد اما خود و خانواده‌اش در شرایطِ معیشتی خوبی روزگار نمی‌گذرانند. این علیرضا کریمی است؛ قهرمانِ ما. با علیرضا کریمی‌ها چه کرده‌ایم؟ به حرف‌هایش گوش نکردیم، مشکلات و سختی‌هایش را ندیدیم، توقعاتش را به هیچ گرفتیم و توقعِ پیشرفت از او داریم؟ برای پیشرفت هم که به‌حق و ناحق مانع گذاشتیم. چاره‌ای نیست، باید علیرضا کریمی‌ها تکثیر شوند اما برای ماندن‌شان هم باید چاره‌اندیشید. مگر نه اینکه مطالعات انجام شده دکتر سریع‌القلم نشان می‌دهد که ایران در میان ۵۵ کشور مسلمان، از مراکش تا پاکستان بهترین شرایط را در منابع انسانی دارد؟ ما خلاق‌ترین نیروها را داریم؛ بهترین پزشکان را، خلاق‌ترین کارگردان‌ها را، زبده‌ترین مهندسان و فیزیکدانان را، حتی دقیق‌ترین مورخان را. توانایی‌های سرمایه‌های انسانی ایران منحصربه‌فرد است و چرا نباید منابع انسانی‌مان را درحد توانایی‌های‌شان جدی بگیریم و ارج بگذاریم. شکست غلامرضا تختی مقابل الکساندر مدوید و شکست علیرضا کریمی مقابل حریف روسی تفاوت‌های بسیاری دارد اما یک درس مشابه دارد: مردم پشت هر دو قهرمان ماندند و «ورزشکار ایرانی» را ستودند. هرچقدر هم که دستورِ کنارِ زمین، درخواستِ شکست باشد اما حواس‌مان باید به قهرمانان‌مان باشد. علیرضا کریمی‌ها آینده کشور را می‌سازند و پرچم ایران را جلوتر از حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در کشورهای دیگر به اهتزاز در می‌آورند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا