خرید تور تابستان ایران بوم گردی

محمودیان – زنبیلیان!

«ناصر آملی» فعال سیاسی اصلاح طلب مشهد در یادداشتی تلگرامی با عنوان «محمودیان – زنبیلیان» نوشت:

احمدی‌نژاد در همان دوران ریاست جمهوری‌اش یک بار گفت «خط قرمز من اعضای کابینه‌ام هستند»!

چرا؟ چرا خط قرمز او اعضای کابینه‌اش بودند و هستند؟ آیا یک عنصر سیاسی مردم خواه و اکنون مدّعی دموکراسی، خط قرمز خود را باید حقوق مردم تعریف کند، یا حقوق اعضای کابینه و رفقای دور و نزدیک خود؟

هم اکنون معاون اوّل احمدی‌نژاد ظاهراٌ در زندان است. رحیمی به جرم دست بردن در اموال عمومی محکوم به زندان شده است. احمدی تلاش کرد تا مانع زندان رفتن او شود؛ منتها ظاهراٌ آش چنان شور بود که آشپز را نیز به سکوت واداشت. یکی از اتهامات رحیمی توزیع پول در میان نمایندگان مجلس برای رأی گرفتن در حمایت از دولت احمدی‌نژاد بود و البته اتهامات دیگر نیز مزید بود.

احمدی‌نژاد از شخص دیگری نیز به شدّت دفاع کرد و او کسی نبود جز قاضی سعید مرتضوی. مرتضوی دهها روزنامه را تعطیل کرد و دهها روزنامه‌نگار را به زندان فرستاد؛ اما وقتی پس از ماجرای کهریزک، منفصل از خدمات قضایی شد، به دستور احمدی‌نژاد در رأس بزرگترین و پولدارترین نهاد اقتصادی کشور قرار گرفت؛ یعنی سازمان تأمین اجتماعی. او در آن سازمان معاملات مشکوکی با بابک زنجانی انجام داد که خود موضوع برخی محاکمات وی بود و البته به نتیجه نیز نرسید.

وقتی احمدی‌نژاد نهاد دولت را تحویل داد، بخش قابل توجّهی از بودجه‌ی نهاد را با خود برد تا دانشگاه خصوصی ایرانیان را تأسیس کند و نیز تعداد زیادی از اتوموبیل های نهاد ریاست جمهوری را! نمی‌دانم دولت روحانی سرانجام توانست آن اموال را از وی بستاند یا نه!

اکنون احمدی و یاران کژسلیقه و متهم به اتهامات بسیارش به «فرقه‌ی زنبیلیون» شهره شده‌اند. آن‌ها یک روز با زنبیل به دادگاه می‌روند و روز دیگر به سنّت عهد عتیق قاجاری بست می‌نشینند و خود وی نیز چپ و راست به نفع آنان و علیه قوّه‌ی قضا سخن کوک می‌کند و طرفه اینکه در حالیکه موسوی و کروبی محصور و خاتمی ممنوع است، وی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست!

انتقاد به قوّه‌ی قضا، حقّ مسلّم زنبیلیون است. دادگاه‌ها حق ندارند بدون دلیل قانونی و موجّه، آشکارگی را از دادگاهها بزدایند و نگذارند مردم بدانند چه در دادگاهها بر مردم می‌گذرد. اما چرا محمودیان «اکنون» به فکر عدالت قضایی افتاده‌اند؟ چرا احمدی وقتی محاکمات [آنچنانی] اصلاح طلبان در جریان بود اعتراض نکرد؟ مگر او مأمور اجرای قانون اساسی نبود؟ مگر او وکیل اوّل مردم – دست کم به زعم خود – نبود؟ چرا محمودیان به جنایات کهریزک واکنشی نشان ندادند؟ آیا به این دلیل که خط قرمز آنها دوستانی چون قاضی مرتضوی بودند؟ چرا احمدی به کشته شدن مظلومانه‌ی «ندا آقا سلطان» هیچ اعتراض نکرد؟ چرا … و چرا …؟

احمدی نژاد صداقت ندارد و به ضرس قاطع می‌توان گفت دروغگوست. او با کمک نهادهایی قدرتمند به ریاست رسید و به کمک همانها به ریاست خود ادامه داد؛ آن‌ها برای او آدم و نفرات جمع می‌کردند و در پی او به خیابان‌ها می‌کشاندند؛ اکنون امّا آنها در پی دیگری‌اند و دست جناب محمود خان خالیست؛ او نه اتوبوس سازمانی دارد و نه کسی سوار اتوبوس او می‌شود؛ عوام را دیگر نمی‌توان برای او بسیج کرد و به جلو دادگاه و حرم عبدالعظیم حسنی بُرد؛ لذا وی طمع در حمایت ناراضیان و روشنفکران بسته است. سخنان وی در نقد قوّه‌ی قضا، پُر بیراه نیست؛ اما او در مناظره با کرّوبی، وقتی کرّوبی به مفاسد دولت وی اشاره کرد گفت مملکت قوّه‌ی قضائیه دارد و باید همانها رسیدگی کنند. بسیار خوب: اکنون همان قوّه که در سال 88 مورد تأیید وی بود، تصمیم به رسیدگی گرفته است! این قوّه همان است که اصلاح طلبان را محاکمه‌ی غیر علنی کرد و به جرائم سیاسی به حبس و حصر و تبعید فرستاد؛ چرا اکنون حقّ ندارد محمودیان زنبیلیّه را به اتهام مفاسد اقتصادی و غیره، محاکمه کند؟

احمدی نژاد طمع در تأیید روشنفکران و کثیری از ناراضیان بسته است؛ چرا که دستش از عوام خالیست و آهش دیگر در آنان نمی‌گیرد. ملالی نیست. ما می‌بخشیم؛ امّا فراموش نمی‌کنیم. ما اهل کینه با هیچ طایفه نیستیم؛ اما بشرطها و شروطها:

دست کم، کمی تا قسمتی پرده را از روی ماجراهای 88 بردارد و کمی تا قسمتی، حقوق مردم و خون چند تن از آنان را نیز جزئی از خطّ قرمز خود به شمار آورد!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. دست کم دست کم دست کم …..نگون بختان تاریخ نمی فهمند ونخواهند فهمید که ابزاری بیش نیستند اقبالشان تراژدی وافولشان مضحکه ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا