خرید تور تابستان ایران بوم گردی

چرا کسی از دریافت یارانه انصراف نمی دهد؟ / امیر ابتهاج

به گزارش انصاف نیوز، امیر ابتهاج در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
1 – کسی از دریافت یارانه انصراف نمی دهد، دلیلش هم واضح است: عدم اعتماد به دولتمردان و مسوولان. واقعیت این است که مردم به دولتمردان خود اعتمادی ندارند. دولتمردانی که در گذشته تا توانستند شعارهای اقتصادی مطرح کردند: از آوردن پول نفت بر سر سفره مردم تا شعار توسعه ی اقتصادی ایران با مدل چینی و سازندگی کشور و شعار اصلاح نظام بانکی و پایین آوردن نرخ تورم و به تبع آن بالا رفتن نرخ رشد اقتصادی و کاهش بیکاری و … اما کدام یک از این وعده ها تحقق یافت؟ این عدم موفقیت را امروزه می توان در جامعه و در زندگی مردم مشاهده کرد. اقتصاد بیمار و رانتی ایران و شعارهای پر طمطراق دولتمردان، بدون توجه به واقعیت موجود، مردم را نسبت به آنان بی اعتماد کرده است. کسانی که وعده بهبود وضع اقتصادی می دهند چگونه می توانند نظر مردمی را جلب کنند که تا پیش از این آنچه دیده اند، شعارهای تحقق نیافته مسوولان بوده و بدتر شدن وضع معیشتی آنان. چگونه می توانند سخن مسوولان را باور کنند که با جابجایی و دست بردن در نمودارها و آمارهای اقتصادی، وضع کشور را متفاوت با آنچه که واقعا بود و مردم آن را لمس می کردند، تغییر می دادند. مردم در باب اقتصاد هر چه شنیده اند شعار بوده و منطقی است اگر بگوییم حتی به دولتی که خود به آن رای داده اند نیز اعتمادی ندارند.
2 – کسی از دریافت یارانه انصراف نمی دهد، زیرا هیچ تصور روشنی از آینده ی کشور ندارد. کشوری که پیش بینی کردن در مورد آن بسیار سخت و مشکل است. مردم به خوبی به یاد دارند که هر روز چطور و چگونه قیمت اجناس و اقلام به طور فزآینده و سرسام آوری رشد می کرد. کسی نمی داند بعد از فاز دوم هدفمندی یارانه ها “چه خواهد شد؟ “. آنان به طور دقیق نمی دانند ( و البته حدس می زنند ) که قیمت ها، چون گذشته و به مانند همیشه، بالا خواهد رفت و صد البته که پول یارانه هر چقدر هم که باشد، در این اوضاع و احوال غنیمت است. استدلال یک خانواده 4 نفره که برای دریافت یارانه ثبت نام کرده این است که مبلغ 182 هزار تومان، لااقل پول گاز یا برق شان می شود. کسی انصراف نمی دهد چون بسیاری در روزنامه و مجلات از زبان همین مسوولان و کارشناسان شنیده اند که قیمت حامل های انرژی باز هم افزایش خواهد یافت. آنان در همین روزنامه ها و سایت ها با عبارات مبهمی چون “بهار سیاه ایران” و “خداحافظی با قبض گاز کمتر از 50000 تومان” مواجه و دچار نوعی ترس شده اند. “ترس از آینده “، به جای “امید به آینده” و یا حتی داشتن امیدی توام با ترس و نگرانی. و این چه بسا خطرناک باشد. ترس از اینکه “چه خواهد شد؟ “و به دنبال آن با سوالاتی روبرو خواهند شد که این ترس را دو چندان خواهد کرد: “قیمت ها چگونه بالا خواهد رفت؟ “، “آیا مبلغ یارانه بیشتر خواهد شد؟”، “آیا بر مبنای دهک ها یارانه پرداخت می شود یا همه یکسان یارانه می گیرند؟” و … سوالاتی است که باید مسوولان بدان پاسخ گویند و برای مردم شفاف کنند که قرار است “چه اتفاقی بیفتد؟”.
3 – کسی از دریافت یارانه انصراف نمی دهد، چون خود مردم امثال بابک زنجانی ها، جزایری ها و … را دیده اند. آنان دیده اند که پولشان چطور توسط اقلیتی سرمایه دار خورده شده بدون آنکه به آنها پس داده شود. بسیاری از مردم معتقدند سرمایه داران و سیاستمداران باید از دریافت یارانه انصراف دهند نه خودشان زیرا آنها هستند که “احتیاج” ندارند. مردم، خودشان را مستحق دریافت یارانه می دانند و اگر به پای صحبتهایشان بنشینید، برایتان دلیل می آورند و استدلال می کنند که اگر دولت به ورشکستگی افتاده و دچار کسری بودجه شده به خاطر مفسدانی چون جزایری ها و زنجانی ها و هزاران مفسدی است که در این تحریم ها “پول ملت” را به “جیب” زده اند.
آنان می گویند دولت باید با مفسدان برخورد کند و پول خود را از آنان بگیرند نه از مردمی که چیزی در بساط ندارند. بسیاری هم معتقدند پولی که دولت تحت عنوان “یارانه” به آنها می دهد؛ حق آنهاست و این حق، وعده ای بوده که از اول انقلاب به آنان داده شده و دلیلی نمی بینند که از حق خود بگذرند. به درستی یا نادرستی استدلال آنها کاری نداریم. استدلال آنها از منطق خودشان نشات می گیرد. با اینکه می توان گفت و هزاران دلیل علمی آورد که استدلال آنها اشتباه است ولی مردم به درستی گفته ی خود باور دارند و سفت و سخت هم مصمم هستند پول خود را از دولت بگیرند. مردمی که در ایام انتخابات به شدت از روحانی حمایت کردند و پس از تشکیل کابینه، مدافع دولت بودند امروزه بدون توجه به منافع ملی کشور دست رد به خواسته دولت می زنند و گویی مشکل دولت را مشکل خود نمی دانند. این گسست تاریخی دولت – ملت در این برهه از زمان که دولت نیازمند پشتیبانی مردم است، بسیار خطرناک بوده و شاید در چند سال آینده عواقب آن بیشتر معلوم شود.
4 – این شاید نکته ی تلخی باشد ولی اگر جامعه را به سه طبقه ی بورژوا (سرمایه دار، مرفه)، خرده بورژوا (متوسط) و کارگر (مستضعف، زحمتکش) تقسیم کنیم، در گرفتن یارانه توسط طبقه ی کارگر شکی نیست و همینطور در نگرفتن یارانه توسط طبقه ی بورژوا. اما طبقه ی متوسطی که همواره در همه ی جنبش ها پیشرو بوده و مولد دموکراسی محسوب می شود، امروزه بدون توجه به آینده ی کشور در اثر تزریق پول به جامعه بر اساس فاز دوم هدفمندی یارانه ها، برای گرفتن یارانه ثبت نام می کند و پیشرو تر از بقیه ی گروههاست! گویی می توان صورت مساله را اینگونه نوشت که این بار طبقه ی متوسط همراه با طبقه ی کارگر ائتلاف کرده اند علیه دموکراسی و عدالت اجتماعی. امروز طبقه ی متوسط ما از سقوطش بیشتر هراس دارد تا از سقوط جامعه ی مدنی. امروز طبقه ی متوسط بیش از هر زمان دیگری پشت دولتی را که خود روی کارش آورده، خالی می کند. می توان در باب این تراژدی و چرایی اش نوشت و صدها استدلال آورد. تراژدی که شاید در آینده بهتر خودش را نشان دهد و امروز در پس هیاهوی “یارانه ها ” گم شده و دیده نمی شود. 
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا