خرید تور تابستان ایران بوم گردی

کتک خوردن یک روزنامه‌نگار از راننده‌ی اسنپ

یک روزنامه‌نگار می‌گوید که پس از این که ظهر امروز – دوشنبه – از یک راننده‌ی اسنپ در تهران کتک خورده، اما هر چه تماس گرفته و اعلام کرده، هیچ کسی از این شرکت ماجرا را پیگیری نکرده است.

به گزارش انصاف نیوز، «مهدی افشارنیک» روزنامه‌نگار و نویسنده، در این باره تعریف می‌کند:

ساعت دوازده ظهر امروز من برای رفتن به دفتر یکی از دوستانم در میرداماد اسنپ گرفتم. به طور عادت و معمول تا در ماشین نشستم هم هزینه درج شده را با گوشی موبایلم پرداختم. 12 هزار تومان. بعد که خوب دقت کردم دیدم راننده تقریباً بلد نیست از سعادت آباد چگونه به سمت میرداماد برود. حتی خبر نداشت از چمران جنوب به همت شرق خروجی ندارد. افتادیم توی شیخ بهایی و اینکه دور بزند از آنجا برود توی همت شرق. انتهای پل نزدیک دوربین‌های زوج و فرد که رسیدیم آقای راننده نگه داشت که طرح است و من نمی‌تونم بروم.

دقیقاً باز مشخص شد که تهران و نقاط اصلی را درست بلد نیست. گفتم آقا شما هنوز دوربین‌های زوج و فرد را نمی‌دانی کجاست چطور رانندگی می‌کنی و از این کار هم می‌خواهی پول در بیاوری.

دیرم شده بود. جر و بحث کردیم. نزدیک دوربین ایستاده بود و تکون نمی‌خورد. در صورتی که انتهای پل شیخ بهایی روی همت بود و هر آن خطر تصادف وجود داشت. مسوولیت پذیر نبود که فکری بکند. تکون نمی‌خورد. گفتم حداقل 12 هزار تومان را بده من بروم که گفت من باید با شرکت صحبت کنم. تلفن راه نمی‌داد. اشغال بود. دیگر عصبانی شده بودم و گفتم آقا مردم را علاف می‌کنی حالیت هم نیست وقت و انرژی و مال مردم را داری هدر می‌دهی که… با آرنجش به صورت من ضربه زد که خورد توی دهانم (من پشت نشسته بودم و سرم نزیک صندلی راننده بود) از ضربه گیچ شدم.

اصولاً آدمی نیستم مفت کتک بخورم. از ماشین پیاده شدم که باز آمد و به سمت من حمله ور شد. یکی دو نفر از راننده‌های عبوری‌نگه داشتند تا سوا کنند. به امید شکایت به پشیبانی و رسیدگی جدی زنگ زدم جواب ندادند. باز تماس و بی جوابی. به یکی از دوستانم گفتم گفت پی گیری می‌کنند حتماً. توی همین اثنا بود که ماشین از رمپ کنار همت خلاف رفت و من هنوز گیج ضربه‌ای که خوردم، بودم. تلفنم به پشتیبانی اسنپ ادامه داشت. راه نمی‌داد. اشغال بود. سفر را لغو نکرده بود. تماس پشت تماس جواب نداد. به دفتر رفیقم رسیدم و از آنجا زنگ زدم. عصبانی بودم. گفتم نیم ساعته یک ساعته رسیدگی کنید که چطور یک راننده می‌تواند بزند و در برود. حتی هم گفتم روزنامه نگارم و خیلی حالم از این کار بد شده است. بعد از نیم ساعت کسی جواب نداد. دوباره پی گیری کردم. باز همان رویه‌ی ثبت شکایت و سوالاتی جالب! که شما راننده‌ی ما را زدید.

به یکی از دوستانم گفتم که در بازرسی اصناف است. از طریق بازرسی اسنپ پی گیر شد. باز خبری نشد. کسی اصلا از اسنپ زنگ نمیزند و نزد که آقا این موضوع شکایت شما چی بود. این  ادعا که شما می‌کنید راننده ما شما را زده است چی است و چی نیست. کمی ملاحظه کردم. من همیشه از اسنپ راضی بودم. عموم راننده هایش با ادب و با شعور هستند تا حالا بدی ندیده بودم. برایم کمی سخت بود و هست که مساله امروزم را عمومی کنم اما حداقل انتظارم این بود که مدیریت اسنپ یک شکایت مشتری را حتی اگر دروغ بود را پیگیری می‌کرد که نکردند. ساعت ده شب شد و کسی از اسنپ نپرسید چطور شد راننده ما امروز شما را زد. شاید شما اصلا مقصر بودید. دست به دست کنید شاید این طور‌ متوجه رفتار خطرناکشان شدند. قبل از رسیدن به مقصد هم اصلا پرداخت نکنید.

واکنش به یک خبر درباره‌ی اسنپ

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. انشالا ارباب پوتین و ماکسیم و باقی برادران از نقش جنابعالی رضایت کامل کسب کردن

    3
    3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا