خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نقد هادی سروش به یادداشتی در دفاع از گشت ارشاد

حجت الاسلام «هادی سروش»، مدرس حوزه، در یادداشتی تلگرامی به نقد اظهارات  «محسن مهدیان» در دفاع از گشت ارشاد با عنوان «حجاب از حق الله تا حق الناس» پرداخت. مهدیان در یادداشتی به پنج سوال مطرح شده از سوی مخاطبان که در نقد دفاعش از گشت ارشاد بود پاسخ داده بود که سروش این پاسخ‌ها را مورد نقد و تحلیل قرار داد.

این سوالات عبارت بودند از:

یکم. اساسا حجاب اجباری است یا نه؟

دوم. اگر حجاب زمان حکومت انبیا اجباری نبوده است، چرا ما اجباری کردیم؟

سوم. چرا باید حکومت از قوه قهریه برای حجاب استفاده کند؟ مگر دین اختیاری نیست؟

چهارم. گشت ارشاد و استفاده از قوه قهریه هیچ تاثیری در کاهش بی حجابی نداشته است. پس چرا ادامه می دهیم؟

پنجم. آیا از خشونت دفاع می کنیم؟

واکنش سروش در پی می‌آید:

اینجانب به‌عنوان یک دانش آموخته‌ی حوزوی که با هنجارها و ناهنجاری‌های جامعه بیگانه نیستم و قایل به رعایت حجاب هستم اما می‌بینم که نویسنده با همه‌ی تلاش نتوانسته به هیچ‌یک از سوالات پاسخ قانع کننده ارایه فرماید.

پاسخ اول درست نیست چون:

حجاب در فقه، اولاً در نزد همگان “ضروری دین” نیست و آنان که ضروری نمی‌دانند، آن را یک مساله‌ی فقهی مسلّم که دارای حکم وجوبی است، می‌دانند. مانند آیت الله «سیستانی» و آیت الله «بهجت» و ثانیاً اگر هم ضروری دین باشد هیچ ارتباطی به اجباری بودنش ندارد. پس به‌جاست با توجه به معنای خاص اصطلاحات فقهی از کلمات استفاده شود.

پاسخ دوم هم درست نیست چون:

اولاً حجاب به شکلی که در اسلام و فقهِ شیعه مطرح است در ادیان گذشته به‌عنوان یک حکم شرعی سابقه ندارد و نشانه‌اش این است که استادمطهری حجاب را یک مسئله‌ی “تأسیسی” در اسلام دانسته. پس از وجودِ “شدت حجاب “، در تاریخ و حدیث چیزی نداریم.

از آنجا که خود نویسنده اقرار تلویحی دارد که اجباری بودن حجاب را همگان نمی‌پذیرند، آمده و از تمرکز بحث از روی ادله‌ی دینی و فقهی، منتقل شده به اینکه اجباری بودن حجاب، از ضرورات اجتماعی است مانند مالیات و…،

بسیارخوب؛ اگر بپدیریم که به خاطر بهداشت روانی و هویت دینی حجاب اجباری باشد، مشکل این سخن این است که، این خودِ ادعاست. در ارایه‌ی استدلال بر مدعا که خود مدعا را برای استدلال تکرار نمی‌کنند!

ایشان باید اول ثابت کنند که بر اساس کارشناسی‌های متعدد و تجربیات قریب به اطمینان، حفظ حجاب مساوی با امنیت روانی و بهداشت اجتماعی و… است
و احکام اجتماعی در صورتی بر اساس ادله‌ی ولایت فقیه و حکومت سیاسی اسلام، می‌شود احکام الهی که کارشناسی‌های متعدد شده باشد و منفعت آن برای عموم جامعه در مراکز مهم قانون‌گذاری بعد از تحقیق و پژوهش‌های کامل به ثمر نشسته باشد و مورد رأی اکثریت مردم یا نمایندگان آنان و یا حاکم شرع برسد؛ مقصود این است که برای اثبات حکم اجتماعی که خروجی شرعی داشته باشد، خود پروسه‌ای است که این حداقل‌ها را باید پشت سر گذاشته باشد؛ بررسی دقیق کارشناسی و علمی در پژوهشکده‌های مورد اطمینان مانند مراکز حوزوی و دانشگاهی و بعد بررسی دقیق در مجلس شورا و شورای نگهبان و مجمع تشخیص و در برخی موارد که خروجی امنیتی دارد در مراکزی مانند شورای عالی امنیت. حجاب، اگر به‌عنوان حکم اجتماعیِ مساوی با حکم الهی بخواهد باشد، آیا این پروسه را طی کرده؟ در کجاها بررسی کارشناسانه‌ای شده؟ اگر شده است، بله می‌پذیریم.

پاسخ به سوال سوم هم درست نیست چون:

هم اصل دین اختیاری است و هم عمل به فروعات دین. آیه‌ی “لااکراه فی الدین” مطلق است و فراگیر. بحث اضرار به جامعه که نویسنده مدعی شده اولا خارج از سوال بوده و ثانیا اضرار به جامعه به‌وسیله‌ی یک هنجارشکنی بنام عدم رعایت حجاب “اول کلام” است و استدلال می‌خواهد و پرسش کننده با این جواب شما قانع نشده.

پاسخ سوال چهارم هم صحیح نیست چون:

اولا مدافعین گشت ارشاد می‌خواهند با گشت ارشاد، بی حجابی نباشد، نبودن بی حجابی یعنی باحجاب شدن بی حجابها، و در نتیجه حجاب در جامعه رشد کند.
ثانیا از کجا ثابت کردید که اجبار حجاب بر اساس “حق الناس” بودن است. این‌ها ادعاست و اثبات ذره به ذره‌اش نیاز به ادله‌ی قطعی شرعی و فقهی دارد.
اهل فقه، و بلکه کسی که در حوزه‌ی علمیه درس خوانده و کمی آشنا به استنباط احکام فقهی از ادله‌ی اربعه (کتاب، سنت، اجماع، عقل) باشد می‌داند که به سادگی این امور را نمی‌توان گردن «دین» گذاشت.

و مهم‌تر آنکه برای اجباری بودن حجاب، تمسک به حق الناس بودنش نموده است، در حالیکه اگر ادله‌ی ایشان اجباری بودن را تثبیت نکند، اتفاقاً اجبار، منافات با حق‌الناس دارد؛ چون تصور کنید کسی در مقام بحث و بررسی تئوریک، در مورد ضروری بودن و نیز اجباری بودن حجاب، به نتیجه‌ی اثباتی نرسیده باشد، بر اساس تئوری این شخص، دخالت در حجاب فرد، از آن رهگذر که دخالت در حق شخصی محسوب می‌شود و ورود به حریم افراد بوده و منافات با حق الناس دارد!

پاسخ به سوال آخر هم مبتلا به مشکل است:

بله اجبار غیر از خشنونت است. منفی بودن خشونت در حجاب را که خود نویسنده هم پذیرفته. اما اجبار وقتی به برخورد فیزیکی رسید یعنی هل دادن و کشان کشان فردی را بردن و یا با ماشین به سمت کسی حرکت کردن و…. خشونت است.


پاسخ‌های «محسن مهدیان» به 5 مساله‌ی مطرح شده:

پاسخ مساله اول؛

قریب به اتفاق فقها حجاب را جز ضروریات دین می دانند. آیه “قل للمومنات یغضضن….” به تعبیر اکثر مفسیرین مانند طبرسی و علامه طباطبائی و مکارم شیرازی و…با این شان نزول است که چون زنان پیراهنی می پوشیدند که گریبانشان باز بوده است، این آیه نازل شده است که باید روسری راطوری ببندند که قسمت های یاد شده و مو و دور گردن و غیره پوشیده شود.

بعد از نزول این آیات داریم که عايشه زنان انصار را چنین ستایش می کرد که ” حتا یک نفر آنان مانند سابق بیرون نیامدند و سر خود را با روسری مشکی می پوشاندند.”

اینجا خیلی اختلافی نیست. عبور کنیم.

پاسخ مساله دوم:

برخی معتقدند در زمان انبیا حجاب اجبار نبوده است. اولا در این رابطه اجماع نیست. مثلا به اعتقاد شهید مطهری اساساً دوره ای را نمی توان نشان داد که به طور عمومی شدت حجاب بیش از زمان رسول اکرم است. و احتمالا این شدت حجاب بیانگر اهتمام حکومت نبوی در اجرای این دستور الهی باشد.
با این حال استدلال ما اینجا نیست.

حجاب امری اجتماعی است. وقتی درباره اجتماعی بودن حجاب حرف می زنیم از یک حکم ثانوی سخن می گوئیم که حکم حکومت است. چه آنکه حکم اجتماعی در نظام دینی(ثانوی و حکومتی) می تواند حکم اولیه را هم در نوردد؛ بگذریم. به تعبیر دیگر حکومت اسلامی به دلائل فراتر از دلائل فردی، مثل بهداشت اجتماعی و دینی می تواند حکم به اجباری بودن حجاب کند.

دقت بفرمائید اهمیت اجبار فراتر از خود حجاب است؛ بهداشت اجتماعی و روانی و روحی و صیانت از هویت دینی و ایجاد بستر دین گرائی و حفظ و نگهبانی از کلیت دین.

کسانی که دنبال سیره در مساله اجباری بودن حجاب می گردند احتمالا نمی توانند پاسخ دهند که چرا کمربند ایمنی واجب است؟ چرا سربازی واجب است؟ چرا پرداخت مالیات واجب است؟ و …

علت این است که فهم درستی از حکم اجتماعی پیدا نکردند. حضرت امام این دسته از احکام اجتماعی را حکم الهی می داند شبیه احکام اولیه اسلام که به قاعده “نفی ضرر” مطرح می شود. همان قاعده عقلائی و بدیهی که در منشور حقوق بشر غربی نیز تصریح شده است.

پاسخ سوال سوم:

دین اختیاری است. ولی مردم در انتخاب دین آزادند نه انتخاب جزئیات دین. اگر اسلام را پذیرفتید حجاب و نماز و حج جزئی از آن است. بازهم مردم می توانند دینی که پذیرفتند را کامل کنار گذارند که البته متضمن آثار اخروی است. اما کنار گذاشتن جزئی از دین نباید منجر به ضرر جامعه شود. لذا شرب خمر در خانه یک حکم دارد و در خیابان متضمن ضرر اجتماعی و یک حکم. لذا برای حاکم بیش از آنکه حرام خواری شراب خوار مهم باشد، ضرر به جامعه اهمیت دارد. انشالله در این رابطه دقت داریم.

از اینرو قوه قهریه برای جلوگیری از ضرر جمع مقابل تعرض فرد از بدیهیات است. وجود قهریه در حکومت اسلام به روشنائی خورشید است.

پاسخ سوال چهارم:

گفته شده است قوه قهریه در موضوع حجاب بی تاثیر است. بی تاثیر در چه چیز؟

برخی تصور می کنند با گشت ارشاد قرار است بی حجاب ، باحجاب شود. غلط فاحشی است.

برخی تصور می کنند با گشت ارشاد قرار است حجاب در جامعه رشد کند. غلط فاحشی است.

پس گشت ارشاد چیست؟

گشت ارشاد دفاع از حق الناس است؛ چیزی فراتر از حق الله. حجاب فردی، تکلیف شرعی و حق الله است ولی وظیفه نظام دفاع از حق الناس است.
قوانین حکومت باید بنحوی باشد که نتنها اهل حجاب احساس غربت نکنند، بلکه فضای اجتماعی نیز به خودی‎ خود مشوق آن‎‎ها باشد. قانونی شدن حجاب یکی از روش‌هایی است که فضای اجتماعی را با خواست درونی اهل حجاب، هماهنگ می‌کند؛ حتی اگر بدحجاب‎‎ها در عمل بیشتر از محجبه‎‎ها باشند. لذا امام صادق فرمود اگر همه مردم نیز حج را نخواستند مقابل آنها بایست.

سوال نهائی:

آیا از خشونت دفاع می کنید؟

دقت کنیم که از اجبار دفاع می کنیم نه خشونت. کمربند ایمنی اجبار است اما خشونت نیست.

طرح این مباحث با این هدف است که فهم درستی بجهت تئوری پیدا کنیم و متوجه باشیم که نقدمان را کجا ببریم. کم کاری نهادهای فرهنگی و آموزشی و غیره ارتباطی به نقش گشت ارشاد ندارد. نیازی هم به تذکر نیست که از اشکالات گشت ارشاد هم دفاع نمی کنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. ظاهرا شرب خمر در خانه و اجتماع یک حکم دارد و ضربات شلاق است ، کافی است دو عادل شهادت دهند که در پستوی خانه هم شرب فرمودی تا حد جاری شود !
    حال این سئوال پیش می اید ، مسلمانی که به احکام فقهی دین خود واقف نیست ولی دست به ارشاد خلق میزند ، چه نام میگیرد ؟!

  2. ازقضاسرانگبین صفرا فزود ……خدایا اینان کی میخواهند از این عوالم هورقلیایی خارج شوند 40 سال میگذرد هنوز درمبتدایش مانده اند وهرچه تقلا میکنند بی نتیجه شده اینان کی باید بفهمند ایا زمانی هم میشود معین کرد ؟ نه دلیل فقهی نه اجتماغی ونه عقلی ……کی؟؟؟

    4
    1
  3. ضمن تشکر از هر دو عزیز
    درد جامعه ما بی قانونی و بی عدالتی است این مسائل فرعیات هست
    عزیزان کسانی که قبل از انقلاب را درک نموده باشند می دانند این همه دبدبه و کبکبه نیود بیشتر زنان ما حجاب خود را رعایت می کردندحضرت آدم رااز میوه ممنوعه منع کردند ایشان هم آز آن همه نعمات آن میوه ممنوعه را انتخاب نمودندبیشتر مردم اذعان دارند حرکات سلبی و گشت ارشاد مفید به فائده نیوده و باعث مشکلات عدیده ای شده است
    من نظر آقای سروش را می پسندم

    5
    1
  4. اقای سروش خیلی خیلی مغالطه کردید
    شما طلبه هستیدیا جلبه شما باید پاسخ ها را در فرض نارسا بودند تکمیل میکردید نه …..‌
    حجاب مثل همه قوانین دیگر الزام اور است و اجبار معنا ندار پس چرا از اجبار های دیگه صحبت نمیکنید به این معنا باید با خوش آمید یا نیادمد معدود افراد قوانین را لغو کرد

    2
    3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا