خرید تور تابستان ایران بوم گردی

روزنامه‌خوانی با انصاف – ۲۶ دی ۹۶

محمد توکلی، انصاف نیوز: ابهامات و شایعات درباره‌ی نفتکش «سانچی»، واکنش‌ها به گزارش شهردار تهران از عملکرد شهردار سابق و حذف جدول شماره‌ی۱۷ بودجه در کمیسیون تلفیق از جمله موضوعاتی است که در صفحه‌ی اول روزنامه‌های ۲۶ دی ۹۶ دیده می‌شود.

سالروز اجرایی شدن توافق هسته‌ای نیز در یادداشت‌هایی در روزنامه‌های امروز بازتاب داشته است.


اکبر ترکان در یادداشتی در روزنامه‌ی آرمان به ابهامات در خصوص حادثه‌ی رخ داده برای نفتکش «سانچی» پرداخته است.

در این یادداشت می‌خوانیم: «ابتدا به جزئیات سانچی اشاره می کنم که کشتی پیشرفته 10 ساله‌ که سیستم‌های حفاظت گاز و دفع آتش کاملا مدرنی دارد.این کشتی دارای تجهیزات مدرن شامل تجهیزات حفاظت در مقابل گازهای سولفوره بوده و مخازنی جدا از هم داشته است. محل اقامت خدمه از محل اصابت فاصله داشته ضمن اینکه قایق‌های پیشرفته‌ای هم در کشتی وجود داشته است. دو قایق نجات خوب که بدون نیاز به سیستم برقی بلافاصله با یک اهرم مکانیکی قابل آزادسازی است و خدمه می‌توانند خودشان را به این قایق‌ها برسانند.»

وی سپس به جعبه سیاه این نفتکش اشاره کرده و می‌نویسد: «اما چرا جعبه سیاه سانچی را به پاناما برده‌اند؟ پرچم کشتی سانچی، پانامایی است و جعبه سیاه را به کشور صاحب پرچم می برند. بنابراین مسئولان سازمان بنادر و دریانوردی ایران باید به اتفاق سازمان بنادر و دریانوردی پاناما اقدام به بازخوانی جعبه سیاه کرده، منحنی‌های ثبت شده آن را پیاده و آن‌وقت می‌توان درباره آخرین وقایع ثبت شده اظهارنظر کرد. در جعبه‌ سیاه متغیرهای بسیار زیادی ثبت می‌شود، درست مثل هواپیما. در کشتی و هواپیما دو جعبه سیاه وجود دارد که یکی اطلاعات مسیر و دریانوردی را ثبت می‌کند و دیگری مکالمات برج کنترل را»

مشاور رییس‌جمهور در ادامه می‌پرسد: «سوال دیگری که در این حادثه تلخ مطرح است این است که آیا خدمه در همان دقایق اولیه سانحه جان باخته اند یا خیر؟ اظهارنظر در اینباره هم سخت است. چون نقطه اصابت دو کشتی با محلی که آسایشگاه خدمه است، حدود 80 متر فاصله دارد. این نکته مهمی است که اظهارنظر را سخت می کند. نکته دیگری هم که باید مورد توجه قرار گیرد، این‌است که آیا گازهای سولفوره که ممکن است از نفت خام آزاد شده باشد، می‌تواند باعث گازگرفتگی خدمه شده باشد؟ این درحالی است که دستگاه‌های مدرنی در کشتی‌هاست که به محض متصاعد شدن گاز سولفوره، درها را می بندد و محل اقامت خدمه را از ورود گاز مصون می‌دارد. لذا نمی‌توان در مورد اینکه گاز سولفوره باعث مسمومیت شده باشد هم اظهارنظر کرد»

و جملات پایانی این یادداشت: «نگاه‌های ما در ایران، بعضا قضایی است ولی منطق جهانی برای این کار این است که می‌گویند باید علت هر حادثه‌ای کشف شود و درصورت کشف به عنوان درس‌های آموختنی به آن می نگرند. درواقع از حادثه رخ داده درس می‌گیرند که جلوی تکرار سوانح گرفته شود. لذا هدف بررسی سانحه کشف علت و درس‌هایی است که باید از آن آموخت. البته ممکن است مقصر یا مقصرینی هم باشند که تحت بررسی قرار می‌گیرند ولی هدف بررسی سانحه، مجازات نیست بلکه کشف علت سانحه است»


روزنامه‌ی ابتکار به گزارش صد روزه‌ی محمدعلی نجفی پرداخته است.

در سرمقاله‌ی این روزنامه که به قلم علیرضا صدقی نوشته شده می‌خوانیم: «براساس آن‌چه در گزارش شهردار تهران آمده، اقداماتی که از سوی محمدباقر قالیباف و اعوان و انصار او در شوراهای دوم، سوم و چهارم شهر تهران به وقوع پیوسته وجوهی نزدیک به حمله‌ای همه‌جانبه علیه تهران دارد. گویا مدیران ارشد شهری تهران طی 12 سال سعی کرده‌اند با تمام قوا و در همه زمینه‌ها تهران را از شاخص‌ها و استانداردهای یک شهر ـ به مفهوم واقعی آن ـ تهی کنند»

به نوشته‌ی روزنامه‌ی ابتکار: «فارغ از تمام منازعات سیاسی و گمانه‌زنی‌های مطبوعاتی، مردم تهران در انتخابات اردیبهشت ماه سال جاری به همین نحوه مدیریت شهری ’نه‘ گفتند. آن‌ها بدون اطلاع دقیق از کم و کیف خاصه‌خرجی‌های ’آقای شهردار‘ آن‌چه را که طی 12 سال بر تهران گذشته بود، برنتافتند و از تنها امکان مشارکت جمعی استفاده کرده به ’جریان قالیباف‘ پشت کردند. مردم نمی‌دانستند که قالیباف با حفر چاه‌های غیرمجاز تهران را دچار نشست کرده، اما فرورفتن آن را دیده بودند؛ آن‌ها هر روز مجله‌ها و نشریات پر زرق و برق شهرداری تهران را می‌دیدند و در همان روز با مشکلات آسفالت‌های خراب و ترافیک سنگین و آلودگی خفه‌کننده و خدمات ضعیف شهری و زباله‌های بدون متولی تهران دست به گریبان بودند و این‌ها همه نشان از فساد سیستماتیک و سازمان‌یافته در شهرداری تهران داشت»

در نهایت نویسنده معتقد است: «تهران می‌تواند بار دیگر از پس این همه فشار و مشکل سر بر آورد و همچنان شهری دوست‌داشتنی، مهربان و وفادار باقی بماند. باید تهران را از نو ساخت. دوباره شکل داد و برای درمان دردهای آن چاره اندیشید. مردم می‌دانند که این کار بسیار سخت است. مشکلات فراوان بر سر راه دارد. حالا نوبت شهرداری و شورای اسلامی شهر تهران است که پا به میدان بگذارند و کمر همت ببندند تا بار دیگر تهران را شهری قابل سکونت کرده و زخم‌های آن را التیام بخشند»


مجید تفرشی در روزنامه‌ی اعتماد نوشته است: «در سال‌هاي اخير مخالفان بسياري در داخل معتقدند كه برجام نتيجه خوش‌خيالي، ندانم كاري و حتي خيانت مقامات ايران و زياده خواهي و زورگويي طرف مقابل بود. اين در حالي است كه تندروان ضدايراني در واشنگتن، تل‌آويو و رياض معتقدند كه ايران با زيركي و هوشمندي برجام را به پنج قدرت بزرگ تحميل كرده و برنده اصلي اين توافق است. اتحاد نانوشته و عملي ميان مخالفان قسم خورده و تندرو داخلي و خارجي اين توافق برقرار بوده و هست. جريان‌ها و چهره‌هاي گوناگوني كه ظاهرا هر روز عليه هم موضع‌گيري تند و خشن مي‌كنند و به هم دشنام مي‌دهند، ولي دست‌كم بر سر نخواستن برجام با يكديگر هم‌قسم و همپيمان و همراه هستند»

این تاریخ‌نگار و تحلیلگر امور بین‌المللی در ادامه می‌نویسد: «كمتر كسي از مشكلات و نقاط ضعف مختلف برجام بي‌اطلاع است. اين توافق در دوراني آرام، خالي از تنش و بدون پيش زمينه به انجام نرسيد. برجام در شرايطي به دست آمد كه ايران به دليل ناكارآمدي سياسي و ديپلماتيك دولت پيشين، مكررا در شوراي امنيت و ديگر نهادهاي بين‌المللي محكوم شده و عملا در عرصه هماوردي با قدرت‌هاي جهاني تنها مانده بود و نه تنها امريكا و اروپا، كه حتي چين و روسيه هم در موضع مقابل و مخالف ايران قرار داشتند»

و در نهایت به نوشته‌ی این روزنامه: «در شرايط گسترده بودن فساد و ناكارآمدي و فقدان حسابرسي، شفافيت، نظارت و فرصت‌هاي برابر و تيره و تار بودن افق اميد براي نسل جوان، نه‌تنها ارزش‌ها و تبعات مثبت دستاوردهاي درخشاني چون برجام ناديده و ناكام خواهد ماند، كه خود به عنوان حربه‌اي براي نشان دادن ناكارآمدي و ناكامي دولت مورد سوء استفاده واقع خواهد شد. در شرايط كنوني، دولت و ديگر نهادهاي انتخابي و غيرانتخابي تاثيرگذار در ايران، بايد با تغيير واقعي و بنيادين ساز و كار و ذهنيت موجود اقتصادي، شرايط واقعي و عملي و نه شعاري را براي رشد شكوفايي توليد و اشتغال داخلي و سرمايه‌گذاري خارجي فراهم كنند»


سرمقاله‌ی امروز روزنامه‌ی کیهان به نقد سخنان تحریف شده‌ی رییس‌جمهور روحانی اختصاص دارد!

در یادداست حسین شریعتمداری می‌خوانیم: «در پی اظهارات سؤال‌برانگیز رئیس‌جمهور درباره عصمت انبیاء و ائمه اطهار علیهم‌السلام و ادعای مجاز بودن نقد آنان! و در حالی که انتظار می‌رفت آقای روحانی از سخنان بی‌پایه و اساسی که گفته است توبه کند، دیروز دفتر ایشان با صدور بیانیه‌ای اظهارات ایشان را تغییر داده و تلاش کرد سخنان رئیس‌جمهور را موجه قلمداد کند!»

مدیرمسوول کیهان در ادامه می‌نویسد: «اینکه در زمان رسول خدا(ص) کسانی بوده‌اند که به قول آقای روحانی از آن حضرت می‌پرسیدند ’حرفی که داری می‌زنی نظر خودت است یا وحی است؟‘ فقط از یک ماجرا و رخداد در دوران آن حضرت(ص) حکایت می‌کند و نشان می‌دهد در آن هنگام نیز کسانی بوده‌اند که برخلاف دستور خدا و نص صریح قرآن، در مقابل نظر رسول‌الله(ص) تابع محض نبوده‌اند. علی‌رغم آنچه رئیس‌جمهور در پی به اصطلاح اثبات آن بوده است این پرسش‌ها نشانه آن نیست که پیامبر خدا(ص) هم قابل نقد است! و باید از آقای روحانی پرسید که آیا رسول‌خدا(ص) پرسش آنان را قابل تقدیر! و ضروری دانسته‌اند؟ یا به حال آنها تاسف خورده و از ضعف ایمانشان متاثر شده‌اند؟!»

به نوشته‌ی این روزنامه‌ی تندرو: «آقای روحانی در حالی، حتی پیامبر خدا را هم قابل نقد می‌داند که خود تاکنون هیچ نقدی را از سوی هیچ منتقدی بر نتافته و با اهانت و ناسزاهای دور از شأن یک رئیس‌جمهور به منتقدان تاخته است. اکنون جای این سؤال است که وقتی کمترین انتقادی را از سوی کسانی که امروزه به وضوح مشخص شده حق با آنان بوده است، نمی‌پذیرید و نقد آنها را با ناسزا پاسخ می‌گویید، چگونه به خود اجازه می‌دهید حتی پیامبر اکرم(ص) را هم قابل نقد معرفی کنید؟ جناب روحانی باور بفرمایید که برافراشتن تابلوی ضرورت نقد اصلا به شما نمی‌آید»

و بخش پایانی این یادداشت: «این نکته هم گفتنی است و امید است برای رئیس‌جمهور نیز شنیدنی باشد که وظیفه ایشان رسیدگی به امور اجرایی کشور و مقابله با مشکلاتی نظیر بیکاری، رکود، گرانی، تامین مسکن، سهولت ازدواج و ده‌ها مشکل دیگری است که مردم و به ویژه محرومان با آن دست به‌گریبان هستند و نه مباحث ایدئولوژیک و نظریه‌پردازی‌های عقیدتی که حاشیه‌ساز و مانع انجام وظایف اصلی ایشان است»


روزنامه‌ی جمهوری اسلامی نیز از زاویه‌ای دیگر به سخنان اخیر رییس‌جمهور درباره‌ی ضرورت نقد پرداخته است.

در سرمقاله‌ی این روزنامه آمده است: «از آقای رئیس‌جمهور شروع می‌کنیم که برای بیان ضرورت آزادی بیان و نقد، به سراغ معصومین می‌روند و در عین حال که قصد زیر سوال بردن عصمت ائمه و پیامبر اکرم صلوات‌الله علیهم اجمعین را ندارند بگونه‌ای سخن می‌گویند که عده‌ای تصور می‌کنند ایشان عصمت این بزرگواران را زیر سوال برده است! و درصدد دفاع از اعتقادات برمی‌آیند. البته این، خوشبینانه‌ترین نگاه به موضع گیری‌های این روزهاست و شاید این احتمال که دست‌هائی درصدد سیاسی کردن موضوع هستند و می‌خواهند از آبی که گل آلود می‌کنند، ماهی مقصود را بگیرند نیز وجود دارد. مگر قانون اساسی را از شما گرفته‌اند آقای رئیس‌جمهور که برای ضرورت آزادی بیان و نقد به آن استناد نمی‌کنید؟»

این روزنامه به رییس‌جمهور پیشنهاد می‌کند: «به جای صرف کردن وقت برای پاسخ دادن به این و آن و بریدن نوار و شرکت در بعضی مجامع غیرضروری، با مردم که سرمایه اصلی کشور هستند همنشین شود و درباره مسائل مختلف نظر آنها را جویا گردد. مثلاً با بازداشتی‌های اغتشاشات اخیر صحبت کند، با افرادی که درباره شرایط کشور حرفی غیر از حرف‌های فرمایشی و نمایشی دارند جلسه بگذارد و از نظرات و پیشنهادات آنها مطلع شود.»

در این نوشته می‌خوانیم: «روسای قوای مقننه و قضائیه هم که معمولاً از جابلقا تا جابلسا صحبت می‌کنند و درباره‌ی همه چیز نظر می‌دهند، بهتر است سرشان به کار خودشان باشد و به مردم گزارش بدهند که چه قانونی برای گشوده شدن گره از کار بیکاران و ناداران وضع کرده‌اند و برای رفع گرفتاری گرفتاران در دالان‌های دادگستری‌ها چه کرده‌اند. موضع گیری در برابرآمریکا و رژیم صهیونیستی و رهنمود دادن درباره فلسطین و سوریه و لبنان و عراق و یمن و… را بگذارند برای رهبری که در چنین جایگاهی قرار دارد»

این روزنامه در نهایت خطاب به «علما و فضلای حوزه» می‌نویسد: «علما و فضلای حوزه هم به مسئولین ارشد نظام اعتماد کنند و به مجرد اینکه سخنی منتسب به آنها به گوششان خورد موضعگیری نکنند. ابتدا اصل سخن را بشنوند، سپس درباره آن تحقیق کنند و در صورت امکان از خود گوینده بپرسند مقصودش چه بوده، بعد از آن اگر نظری داشتند به خود او بگویند و مسائل را به جامعه نکشانند. مسئولان ارشد کشور، ممکن است سلایق سیاسی متفاوت با شما داشته باشند ولی قطعاً بی‌اعتقاد به خدا و پیامبر و دین و ائمه نیستند»


احمد شیرزاد در روزنامه‌ی اعتماد از درس‌های اعتراضات اخیر نوشته است.

در این یادداشت می‌خوانیم: «عتراضات اخير از جهتي رخداد يك شكاف را در جامعه نشان داد كه مي‌توان از آن به شكاف بين نسلي، اجتماعي و اقتصادي اشاره كرد. حتي كساني كه معتقدند به سبب تحريك خارجي اين اعتراضات رخ داده نيز منكر وجود شكاف‌هاي داخلي و نارضايتي‌ها نيستند، ممكن است منشأ اين نارضايتي‌ها را به جناح مقابل نسبت دهند اما به هر حال قبول دارند كه نارضايتي‌هايي وجود دارد»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب بر این عقیده است که: «با درايت‌هاي سياسي از سوي دولت، در سطح استان‌ها و شوراهاي تامين استان و شهرستان‌ها، مسوولان سريع وارد عمل شده و متحد عمل كردند. آقاي جهانگيري نيز روز گذشته به مساله وحدت و هماهنگي ملي اشاره كردند كه زمينه‌اي اقتصادي داشت اما به نظر مي‌رسد كه در امتداد تجربه روزهاي اخير اين موضوع را مطرح مي‌كنند. اين امر نشان مي‌دهد كه اگر در سطح دستگاه‌هاي حاكميت انسجام عمل وجود داشته باشد و گفت‌وگوهاي جدي ملي صورت بگيرد، مي‌توانيم خيلي از مشكلات را حل كنيم»

نویسنده در پایان با مثالی از موضوع امنیت سرمایه نوشته است: «قوه قضاييه در مساله سرمايه‌گذاري خارجي بسيار تاثيرگذار است. ما بايد به سرمايه‌گذار‌هاي خارجي امنيت دهيم تا ببينند كه امنيت سرمايه حفظ شده و اموال فرد مصادره نمي‌شود. اينكه سرمايه‌گذار بتواند سود حاصل از سرمايه‌اش را به راحتي منتقل كند، بسيار اهميت دارد. در داخل كشور برخي تصور مي‌كنند، سرمايه‌گذار خارجي بايد في‌سبيل‌الله در كشور فعاليت اقتصادي انجام دهد. از اين جهت گفت‌وگوي ملي بر اساس تجربه روزهاي اخير و اعتراضات به وجود آمده در كشور بايد در دستور كار قرار بگيرد. همه بايد بپذيريم كه حل مشكلات كشور جز با انسجام دروني ممكن نخواهد شد»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا