خرید تور تابستان ایران بوم گردی

روزنامه‌خوانی با انصاف – 28 دی 96

محمد توکلی – انصاف نیوز: با نگاهی به صفحه‌ی اول روزنامه‌های امروز 28 دی ۹۶ شاهد پررنگ شدن موضوعات اقتصادی هستیم.
موضوعاتی از قبیل اقتصاد فضای مجازی که با اشاره به رفع فیلتر تلگرام همراه است، سخنان رییس دولت در این باره، افزایش میزان نقدینگی و بیم و امیدها از اینکه نتیجه‌ی رکوردشکنی مجدد نقدینگی افزایش تورم خواهد بود یا کمک به رونق اقتصادی، مصوبه‌ی کمیسیون تلفیق مبنی بر منع سه قوه از گرفتن سود سپرده، برنامه‌ی دولت برای پرداخت وام برای گسترش پیام‌رسان‌های داخلی و… چند موضوع اقتصادی مورد توجه روزنامه‌های امروز است.
برخی روزنامه‌های جناح تندرو نیز تذکر دو مرجع تقلید را به رییس‌جمهور در صفحه‌ی اول خود بازتاب داده‌اند؛ تذکراتی بر مبنای سخنی تحریف و تکذیب شده!

محمد فاضلی با اشاره به حادثه‌ی نفتکش سانچی در روزنامه‌ی ایران نوشت: «ایران در کنار از دست دادن ۳۲ شهروند خود و خسارات مالی ناشی از حادثه بار دیگر شاهد ضعف اطلاع‌رسانی خود بود. ضعف عملکرد رسانه‌ها و در رأس آن‌ها صداوسیما اجازه داد تا موجی از شایعه درباره‌ی علل حادثه، محموله و مقصد کشتی، فرآیند کمک‌رسانی و همکاری کشورهای چین و ژاپن و مسائل دیگر فضا را پر کند و بر عمق تألم و تاثر نردم بیفزاید. ضعف اطلاع‌رسانی فضایی را ایجاد کرد تا حادثه‌ی سانچی فراتر از یک حادثه تلقی شود»

به نوشته‌ی این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی: «علی ربیعی، مسوول کمیته‌ی رسیدگی به حادثه‌ی نفتکش سانچی کوشید به همراه تیمی از متخصصان آبی بر آتش ’سوزش احتماعی‘ حادثه‌ی سانچی بریزد. موفقیت او در تحقق چنین هدفی را در آینده باید دید اما وقتی به متن مصاحبه‌ی او در این باره می‌نگریم مشخص می‌شود که شاید هیچ سوالی که در فضای خبری پر ابهان حادثه سانچی مطرح شده و پاسخی برای آن توسط کمیته‌ی رسیدگی به حادثه ارائه نشده باشد. ربیعی در هیئت مرد همه چیز دان ظاهر نشد، بلکه تیمی از متخصصان را همراه خود داشت تا پاسخ‌هایشان برای مخاطب قانع‌کننده باشد»

این جامعه‌شناس در پایان معتقد است: «کشور از نظر تربیت روزنامه‌نگاران بحران نقصان‌های جدی دارد و ضروری است رسانه‌ها برای بخش بحران ظرفیت‌های ویژه‌ای ایجاد کنند و بخش خاصی برای اطلاع‌رسانی بحران اختصاص یابد. دانشگاه‌ها نیز با بازنگری در برنامه‌ی درسی روزنامه‌نگاری در جهت تقویت روزنامه‌نگاران بحران تلاش کنند»


صادق زیباکلام با اشاره به دوران حضور قالیباف در شهرداری تهران در روزنامه‌ی شرق نوشت: «مار و اخباری که به‌تدریج از عملکرد دوران محمدباقر قالیباف و شورای شهر اصولگرایان در ١٢ سال بیرون آمده، پرسش‌های فراوانی را به وجود آورده است. از جمله اینکه مگر ما دستگاه‌های نظارتی نداریم؟ چگونه ممکن بوده شهرداری تهران از نظر مالی به نقطه‌ای برسد که حجم بدهی‌های آن، سه برابر بودجه سالانه این نهاد عمومی شده باشد؟ در عرف قانون تجارت، هرگاه بدهی‌های یک بنگاه بیش از دارایی‌های آن شود، آن بنگاه ورشکسته اعلام می‌شود. به بیان ساده‌تر، شهرداری پایتخت، سال‌ها ورشکسته بوده، اما خبر آن رسما اعلام نمی‌شده است»

به اعتقاد این فعال سیاسی اصلاح‌طلب: «پاسخ‌گویی درباره وضعیت نگران‌کننده‌ای که شهرداری پایتخت امروز پیدا کرده بر عهده آنانی است که در انتخابات شورای شهر دوم، به صندوق رأی پشت کردند و این نهاد حیاتی را دو دستی به اصولگرایان پیشکش کردند. براساس آمار وزارت کشور، در تهران بزرگ حداقل شش میلیون رأی‌دهنده وجود دارد. اگر حتی ١٠ درصد آنان پای صندوق رأی می‌رفتند، اعضا با حداقل ٦٠٠ هزار رأی باید به ساختمان بهشت قدم می‌گذاشتند؛ اما اعضای شورای شهر در انتخابات شورای شهر دوم و سوم، با حدود صد هزار رأی به عضویت پارلمان شهری درآمدند؛ بنابراین می‌توان پرسید که در عملکرد شورای شهر که احمدی‌نژاد و قالیباف را به کرسی شهرداری نشاندند و نظارتی هم بر عملکرد آنان نداشتند و وسواسی هم درباره برنامه‌های اجراشده در آن ١٥ سال از خود نشان ندادند، مقصر هستند یا مردم تهران که به صندوق رأی پشت کرده و در آن انتخابات شرکت نکردند؟»

و بخش پایانی این یادداشت: «شعار ’عبور از روحانی‘ در حقیقت بازگوکننده باور تلخ دیگری بود مبنی بر ابراز پشیمانی از رأی‌دادن به او و شرکت در انتخابات؛ اما تصویری که امروز از عملکرد مدیریت شهری در اختیار اصولگرایان در برابر مردم ایران به‌ویژه تهرانی‌ها قرار گرفته بدون تردید ما را با این پرسش بنیادین روبه‌رو می‌کند که آیا شرکت‌نکردن در انتخابات، گزینه مناسبی است؟»


داوود حشمتی در روزنامه‌ی قانون به یادداشت تلگرامی اخیر مشایی پرداخته و می‌نویسد: «مشايي با نوشتن يك ياداشت در كانال تلگرامي‌اش وقايع ايران را با سال 57 مقايسه كرد.او دي 56 را با 96 همتراز گرفته است و در حالتي «پيشگويانه» خواستار «عذرخواهي» و «قبول خطاهاي حاكميتي» شده است تا سرنوشت تكرار نشود.

اين اولين بار نيست كه آن ها اين تحليل را ارائه می‌كنند. به اعتقاد اين تيم «نظام جمهوري اسلامي در سال پاياني‌ خود قرار دارد». ادعايي كه مي‌تواند شبيه پيش‌گويي‌هاي اين تيم در مورد ’ظهورصغري حضرت مهدي (عج)’ (15 خرداد 89) يا نزديك بودن ظهور باشد كه با ساختن مستند ’ظهور بسيار نزديك است»‘جنجالي شد. همان زمان بود كه بحث رمالي و دستگيري فردي كه در كنار اتاق احمدي‌نژاد در دفتر رياست‌جمهوري كار مي كرد، منتشر شد و عباس غفاري بازداشت و سپس بدون‌بررسي و توضيحي آزاد شد»

در ادامه‌ی این نوشته می‌خوانیم: «سوال اين است:‌ منظور مشايي از كسي كه بايد همچون ’شاه‘، ’اشتباهات و خطاهاي دستگاه حكومتي‘ را بپذيرد و ’از مردم عذرخواهي‘ كند، قبل از آنكه ’از كشور بگريزد‘ كيست،مشايي در ادامه با حالتي تهديد گونه از ديرشدن و از دست رفتن فرصت سخن گفت و مي‌نويسد:’از این‌رو، باید دانست که برای جبران اشتباهات و اصلاح رویه‌ها و مبنا قراردادن منافع و نظرات مردم در تصمیم‌گیری‌های سیاسی، اقتصادی و… همیشه فرصت وجودنخواهدداشت و شاید ۲۶دی‌۹۷ برای انجام یک اصلاح فراگیر و بزرگ دیر باشد‘»

این روزنامه‌نگار در پایان می‌پرسد: «مخاطب مشايي و تيم احمدي‌نژاد كيست؟ آيا ادعاي برخی در مورد فراخوان دادن براي تجمعات اخير و كليد زدن اتفاقات با تيم احمدي‌نژاد حقيقت دارد؟این افراد که در سه هفته گذشته سكوت پيشه كرده بودند، چرا با فروكش كردن دامنه اعتراضات، مشايي سكوتش را شكست و سال 97 را معادل 57 گرفت؟»


سیدعلی خرم در یادداشتی در روزنامه‌ی اعتماد به آینده‌ی برجام و نقش کشورهای اروپایی در آن پرداخته است.

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل معتقد است: «كاري كه اروپايي‌ها مي‌كنند اين است كه مانند دو سال گذشته به دونالد ترامپ يادآوري خواهند كرد كه برجام يك توافق چندجانبه بين‌المللي است و قطعنامه شوراي امنيت آن را ضمانت كرده و نمي‌توان آن را نقض كرد. اروپايي‌ها بر اين موضوع تاكيد دارند كه مادامي كه ايران تعهدات خود را بر اساس برجام اجرا مي‌كند، طرف‌هاي ديگر هم بايد به آن متعهد بمانند. چند عامل ديگر در اين موضوع قابل توجه است. اروپايي‌ها سعي مي‌كنند كه هميشه به ترامپ نه نگويند. مقام‌هاي اروپايي مي‌دانند كه ترامپ يك شخصيت غيرقابل پيش‌بيني و غيرمنطقي است، متوجه هستند كه تصميم‌هاي رييس‌جمهور امريكا ممكن است كاملا بر مبناي احساسات باشد. اروپايي‌ها تلاش مي‌كنند از يك سو اين رهبر امريكايي را مديريت كنند و از سوي ديگر گاهي اوقات شكلاتي هم به او تعارف كنند»

به نوشته‌ی اعتماد: «عامل ديگر در اين ميان، انتخاب‌ها و خواسته‌هاي خود اروپايي‌ها است. اينگونه نبايد تصور شود كه اروپايي‌ها هيچ خواسته، ميل و موضع مشخصي ندارند. اروپا براي مواضع مستقل خودش، حساب و كتاب مجزايي از واشنگتن دارد. عامل سوم اين است كه ايران چگونه با اروپايي‌ها برخورد مي‌كند. رابطه ايران و اروپا نمي‌تواند رابطه‌اي يك‌طرفه و يك‌جانبه باشد. نمي‌توان انتظار داشت در هر موقعيت سياسي كه ايران به اروپايي‌ها نياز داشت، آنها براي حمايت از ايران حاضر باشند. هر رابطه ديپلماتيكي مبتني بر بده- بستان است، همان‌گونه كه ايران از اروپايي‌ها انتظاراتي دارد، اروپايي‌ها هم يك به يك ممكن است هر كدام خواسته‌هايي از ايران داشته ‌باشند. بسياري از كشورهاي اروپايي، علاقه‌مند به داشتن نوعي رابطه بده- بستان با ايران هستند، مثلا بريتانيا در رابطه دوجانبه خود ممكن است انتظارهايي از ايران داشته‌ باشد يا فرانسه، در برابر حمايت‌هايي كه از ايران مي‌كند، يا در برابر تسهيل سرمايه‌گذاري در اقتصاد ايران، ممكن است انتظار داشته‌باشد در يك پرونده منطقه‌اي مانند لبنان، ايران هم با آنها همكاري كند»

و در بخش پایانی این یادداشت آمده است: «ينكه اروپا تا چه حد حاضر به ايستادگي در برابر امريكا باشد، كاملا به دلخوشي و رضايت اروپا از روابط با ايران بستگي دارد. مسوولان ما بايد حواس‌شان را جمع كنند، نبايد تصور كنيم كه اروپايي‌ها بر اساس وظيفه و تعهد ذاتي، محض رضاي خدا از برجام حمايت خواهند كرد. بايد با يك برنامه منسجم اروپايي‌ها را در كنار روسيه و چين حفظ كنند تا اجازه ندهند امريكايي‌ها وارد رويارويي با ايران شوند، تحريم‌هاي يك‌جانبه را رعايت نكنند و اجازه ندهند تحريم‌هاي بين‌المللي يا حتي شوراي امنيت دوباره عليه ايران اجرا شود. بخش عمده واكنش آينده اروپا، بستگي به رفتار و سياست جمهوري اسلامي ايران خواهد داشت»


فتح‌الله آملی در روزنامه‌ی اطلاعات نوشته است: «فارغ از دعوایی که راست و چپ با هم دارند و فارغ از اینکه گناه آنچه که امروز بر سر اقتصاد ایران آمده است محصول عملکرد کدام رئیس جمهور یا کدام دولت است، آنچه که باید در حال حاضر مورد اجماع تمامی کنشگران سیاسی و اقتصادی قرار گیرد این است که اگر همچنان وقت بگذرانیم و با تزریق مسکّن‌های موقتی بخواهیم امروز را به فردا گره بزنیم و به امید وقوع معجزه‌ای برای خروج از بحران بمانیم، خطر ورشکستگی رابه جان خواهیم خرید. حال زمان مشاجره و دعوا نیست»

بنا بر این یادداشت: «سخن از رقم نگران‌کننده ۱۴۲۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی بخش خصوصی است که چون طرّاری گوش به زنگ درصدد تسخیر بازارهای پولی و درهم کوبیدن ثبات اقتصادی است. سخن از رسیدن کسری صندوق‌های بازنشستگی به مرز ۶۰هزار میلیارد تومان و برداشت چنین مبلغ کلانی از کیسه بیت‌المال است. صحبت از ۸۵ درصد بودجه کشور است که صرف اداره دولت و کارمندان و حقوق‌بگیران دولت و حاکمیت می‌شود و راه را برای هر حرکتی برای خروج از بحران ناکارآمدی می‌بندد. سخن از ده‌ها میلیارد دلار ارزی است که در سایه یارانه وحشتناک سوخت و انرژی در کشور هدر می‌رود و دود می‌شود و عوامانه این روند خطرناک هر ساله با وجود همه مصوبات و الزامات استمرار می‌یابد»

به اعتقاد نویسنده: «از همین حال باید برای هر روز چاق‌تر شدن بدنه دولت و حکومت و پرهزینه‌تر شدن آن و مآلاً اداره گران کشور اعم از دولت و سایر اجزای حکومت فکری کرد. هر سال و هر دوره و در هر دولتی، بحث اصلاحات ساختاری اقتصاد مطرح است اما جسارت آن پیدا نمی‌شود. این تأخیر دیرپا برای کشور و نظام بسی خسارت‌بار است. همه باید پا پیش بگذارند و آستین همت بالا بزنند. همه آنها که در زیر چتر نظام، جزئی از حاکمیت به حساب می‌آیند؛ همه»


جلال خوش‌چهره در سرمقاله‌ی روزنامه‌ی ابتکار به «تریبون دارانی که بخشی از مشکل می‌شوند» پرداخته است.

در این یادداشت می‌خوانیم: «سرانجام باید پذیرفت که دوران تفسیر‌ و تحلیل‌های سرهم بندی‌ شده و ساده‌سازی صورت مسائل و تجویزهای دم‌‌دستی، سرآمده است. واقعیت‌ها برگونه‌ها سیلی می‌زند. رشد آگاهی‌ها و توسعه تکنولوژی‌های ارتباطاتی باید برخی تریبون‌داران رسمی را از این خیال از رونق افتاده به‌در آورد که مردم، شنوندگان منفعل و تابع محض سخنان ایشان نیستند. نادیده گرفتن فهم مردم، چنگ زدن بر اعتبار و شعور آنان است. این رویکرد نه تنها مانع حل خردمندانه مسائل می‌شود، بلکه بر خطر افزودن دامنه آن می‌افزاید»

به نوشته‌ی این روزنامه: «ممکن است بتوانند با فرصت‌هایی که در اختیار دارند، مانع اجرای تدابیر لازم برای برون رفت کشور از مشکلات باشند، اما به‌ندرت واضع و بانی راه‌حل‌ها بوده و بیشتر نقش ’قفل‘ را ایفا کرده‌اند تا ’کلید‘ . به‌عبارت روشن‌تر، این گروه از تریبون‌داران یا به‌درستی نمی‌دانند و یا نمی‌خواهند که خردمندی در کشف راه‌حل‌های کارآمد سربگیرد»

نویسنده در پایان با اشاره به اعتراضات اخیر نوشته است: «ناآرامی‌های اخیر اگرچه وسیله‌ای برای بهره‌مندی فرصت‌طلبان سیاسی می توانست باشد ولی لازم است بیش از برجسته کردن آن، این مهم مورد توجه باشد که چرا چنین وضعی رخ داد؟ مختصات آن را چگونه باید معلوم کرد؟ از چه خطری در آینده باید پرهیز کرد؟ و در صدد ایجاد کدام آینده باید بود؟ این موارد، همانی است که تریبون‌داران رسمی در تفسیر و تحلیل ناآرامی‌های اخیر باید به آن اشراف داشته و ادبیات خود را براین اساس آرایش دهند.لازم است برخی تریبون‌داران رسمی دریابند که اگر نمی‌توانند بخشی از فرآیند حل مسائل باشند، ادامه مشکلات نباشند. با لفاظی‌هایی مثل آشغال و گوساله خواندن معترضان، نه صورت مسائل پاک می‌شود و نه چشم‌اندازی روشن از آرامش اجتماعی پیش‌رو قرار می‌گیرد»


cartoon-javan

حسین کشتگار – روزنامه‌ی جوان


16 akhar.indd

جلال پیرمرزآبادی – روزنامه‌ی شرق

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا