خرید تور تابستان ایران بوم گردی

اصلاح طلبان شورایاری را سیاسی نمی دانند ولی سردار طلایی چرا

میثم سعادت در مقدمه ی گزارش میزگردی در روزنامه ی آرمان نوشت: ثبت نام انتخابات شورایاری‌ها شروع شده است. نهادی که قرار است به عنوان یک نهاد عمومی مشکلات محله‌های مختلف تهران را رفع و رجوع کند. با این حال از همان ابتدای ثبت نام کاندیدها در انتخابات شورایاری، بحث‌های مختلف پیرامون آن به شدت افزایش یافت. از نحوه نظارت بر انتخابات شورایاری‌ها تا مخالفت برخی مقامات با برگزاری انتخابات شورایاری با وضعیت فعلی. در این شرایط «آرمان» تصمیم گرفت انتخابات شورایاری را زیر ذره‌بین نظارت خود ببرد و با حضور کارشناسان مختلف ابعاد این انتخابات را بررسی کند. در اولین گام از این بررسی میزگردی با حضور دو نفر از صاحب‌نظران این زمینه برگزار کردیم. یکی «دکتر علی تاجرنیا»، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم از سوی مجلس ششم به عنوان رئیس هیأت نظارت بر دومین دوره انتخابات شورای شهر انتخاب شد و به همین سبب با نهاد شوراها و قوانین آن آشنایی کاملی دارد و از سویی دیگر از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب محسوب می‌شود. مهمان دیگر ما «دکتر حسین ایمانی جاجرمی» استادیار گروه توسعه روستایی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود که تالیفات متعددی درباره برنامه ریزی و مدیریت شهری دارد و پایان نامه خود را در زمینه «بررسی جامعه ‏شناختی عوامل موثر بر عملکرد شوراهای شهر در توسعه محلی» ارائه داده است. 
 
 انتخابات شورایاری‌ها وقتی معنا پیدا می‌کند که هر محله هویت خود را داشته باشد. به نظر شما این هویت در محلات تهران وجود دارد؟
ایمانی: قبل از هر چیز باید مشخص کنیم که برخلاف شهرهای اروپایی، شهرها در ایران بر اساس محله‌ها شکل گرفته‌اند و هویت محله‌ای به قسمتی از هویت مردم بدل شده است. چنانچه شما می‌بینید برخی از مردم در صحبت‌های خود به محله خود افتخار می‌کنند. مثلا می‌گویند من بچه نازی آبادم یا من بچه بازارم. در گذشته محله‌های تهران کدخدای محله داشتند. چیزی که به مرور و در زمان ناصرالدین شاه با تاسیس کلانتری‌ها از میان رفت. وظیفه کلانتر محلات نظارت بر کارها و برنامه‌های محله‌ها بود. همین مسئله سبب شد تا بین مردم و مدیران محله فاصله بیفتد. تا پیش از تاسیس کلانتری، کدخدای محلات از میان خانواده‌های اصیلی انتخاب می‌شد که مردم برای حل مشکل خود و ریش سفیدی در مسائل اختلاف برانگیز به وی مراجعه می‌کردند. اما کلانتری‌ها به خاطر آنکه از دل مردم بیرون نیامده بودند ماهیتی متفاوت پیدا کردند. چنانچه مشاهده می‌کنید امروز مردم به اینکه پایشان به کلانتری باز نشده است افتخار می‌کنند. در حالیکه کلانتری باید محلی باشد که مردم هر روز به آن مراجعه کنند. این اتفاق از همان ابتدا که کلانتری‌ها مدیریت شهر را بر عهده گرفتند به وقوع پیوست. در واقع اولین شهردار تهران مدرن «سرتیپ کریم بوذرجمهری» بود که یک شخصیت نظامی به شمار می‌رفت. در ترکیه اما نهاد کدخدای محله هنوز پابرجاست و به جای انحلال آن هنوز هم در محلات تاثیرگذار است. من خود در سفری که به ترکیه داشتم از یکی از این مراکز بازدید کردم. نکته جالب اینکه شورای محلات در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم پیش‌بینی شده است و یکی از ظرفیت‌های مغفول مانده قانون اساسی است که اگر به آن توجه شود بسیاری از مسائل و مشکلات حل خواهد شد. جالب اینجاست که در قانون اساسی شوراها شأنی هم طراز با دولت دارند و می‌توانند طرح خود را برای تصویب به مجلس ارائه کنند.
 شما فکر می‌کنید با مناسبات جدید شهری، محله‌های تهران هویت قدیمی خود را حفظ کرده‌اند؟
ایمانی: اما در مورد سوال شما ما می‌توانیم محله‌ها را به سه دسته تقسیم کنیم: یکی محله‌های سنتی که اتفاقا هویت بومی خود را حفظ کرده‌اند و مثلا بسیاری افراد با اینکه از این محله‌ها کوچ کرده‌اند به خاطر مشخصه‌های بومی و هویتی هنوز خود را متعلق به آن محله می‌دانند. دوم محله‌های مدرن که جدیدتر ساخته شده‌اند و همانطور که شما اشاره کردید هویت محلی در آنها کمرنگ تر است. ضمن اینکه به خاطر اجاره‌نشینی درصد قابل توجهی از مردم تهران شهرنشینی این افراد این هویت در محله‌های مدرن کمرنگ تر شده است. محله‌های سوم هم محله‌هایی هستند از افرادی که عموما مهاجر تشکیل شده است.
 منظورتان‌حاشیه‌نشین‌های شهرهاست؟
ایمانی: الزاما حاشیه شهرها نیستند و می‌توانند در قلب شهر هم ساکن باشند. چنانچه افرادی که در حاشیه اتوبان چمران زندگی می‌کنند از این مولفه‌ها برخوردارند.
  آقای تاجرنیا نظر شما درباره شورایاری‌ها چیست؟ به نظر شما این نهاد تا چه اندازه می‌تواند در محله‌ها تاثیرگذار باشد؟
تاجرنیا: من معتقدم شوراها باید معدل خواست همه مردم باشد. با این حال قانونی که در حال حاضر برخی اعضای شورای شهر نسبت به اجرای آن اصرار دارند، وضعیتی به وجود خواهد آورد که امکان حضور همه افراد به عنوان انتخاب‌شونده در آن وجود ندارد. شرایطی برای اعضای شورایاری‌ها در این قانون پیش‌بینی شده است که نزدیک به شرایط نمایندگی مجلس است. در این شرایط شوراها نمی‌توانند معدل خواست واقعی مردم باشند. چند روز پیش سردار طلایی در خبرگزاری ایلنا گفته‌اند من به این جلسه آمدم تا تاکید کنم که شورایاری‌ها سیاسی نیستند. همین تاکید نشان می‌دهد که حتی خود ایشان هم به سیاسی نبودن این نهاد باور ندارد. ببینید وقتی من یک ماه مانده به انتخاباتی که در آن نامزد هستم به دوستانم زنگ می‌زنم، خواه ناخواه این تلقی به وجود می‌آید که دلیل این تماس گرفتن رای آن فرد بوده است. حالا وقتی چند ماه مانده به انتخابات شورایاری اعضای این شورا در یک جلسه با کاندید‌ای ریاست جمهوری شرکت می‌کنند، مردم برداشت سیاسی از این رفتار دارند. در حالی که باید به مردم این اجازه را داد که در انتخابات محلی به معدل منطقه خود رای دهند. اگر در یک محله یک حمامی محبوب است و در یک محله یک پزشک و در یک محله یک روحانی و در یک محله یک کاسب چه ایرادی دارد که این افراد به شورای محلات راه پیدا کنند. متاسفانه تصمیم‌گیران از یک سو وقتی بحث اختیارات مطرح می‌شود حاضر نمی‌شوند اختیارات زیادی به نهادهای دیگر بدهند و از سویی دیگر برای ورود افراد به این نهادها سخت‌گیری می‌کند. باید به این مسئله توجه کنیم که مثلا هر تحصیلکرده‌ای نمی‌تواند نماینده مردم منطقه خود باشد. به هر حال گاه یک کاسب یا یک راننده بهتر از یک تحصیلکرده بتوانند مسائل منطقه خود را نمایندگی کنند. اگر برای انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری کمی بیشتر سخت می‌گیریم، در انتخابات شورایاری که در واقع انجمن معتمدین مردم است نباید سخت بگیریم. این معتمدین مردم ممکن است بقال محله‌ای باشد که قابل اعتماد است، اگر سازوکارهای درستی تعبیه بشود همان انتخاب می‌تواند منجر به انتخاب‌های خوبی بشود. چون مردم نتیجه انتخابشان را وقتی دیدند و متوجه شدند قطعاً رویکردهایشان را تغییر می‌دهند. همان آدمی که بیسواد ولی مورد اعتماد مردم است سعی می‌کند کارهایی انجام دهد که برای مردم منطقه مفیدتر باشد. مثلا در همین چند روز گذشته که بحث مخالفت فرماندار تهران با انتخابات شورایاری‌ها مطرح شده است من به دوستان اصلاح‌طلب گفتم باید با این مسئله همانطور برخورد کنیم که اگر این پیشنهاد از سوی فرماندار دولت احمدی‌نژاد مطرح می‌شد با آن برخورد می‌کردیم. طبیعتا در آن شرایط اصلاح‌طلبان خواستار کاهش دخالت دولت در فرایند انتخابات بودند و با این دخالت مخالفت می‌کردند.
ایمانی: شما تعداد محلات تهران و تعداد اعضای آن را اگر با هم جمع کنید می‌بینید جمعیت قابل توجهی هستند که می‌توانند در کنش‌های سیاسی تاثیرگذار باشند و این تاثیرگذاری موجب علاقه جریان‌های سیاسی به شورایاری‌ها می‌شود. 
 به نظر شما چرا نهاد شورایاری‌ها جایگاه درستی در میان مردم نیافته است به شکلی که به نظر می‌رسد بسیاری از مردم از کم و کیف و میزان اختیارات شورا اطلاع کافی ندارند؟
ایمانی: در کشور ما شوراها نهادهایی جدید در نظام مدیریت شهری‏اند. یکی از نهادهای مؤثر در کاهش مشکلات شهری، مدیریت شهری است که در صورت داشتن قالب و محتوایی دموکراتیک، عملکرد بهتری خواهد داشت. در کشورهای دموکراتیک پیشرفته معمولاً حکومت‏های محلی اداره شهرها را به عهده دارند. در شورای اول که خانم جلایی‌پور با کمک دکتر پیران بحث شورایاری‌ها را پیگیری می‌کرد در واقع به دنبال همین مورد بود که نقش مردم محلات را در تصمیمات اساسی کشور افزایش دهند. البته من معتقدم که شورای شهر اول به خاطر اختلافاتی که درون آن وجود داشت یک ضربه بزرگ به نهاد شوراها و یک ضربه بزرگ به روند حرکت کشور به سمت دموکراسی وارد کرد که نتیجه آن را در انتخابات بعدی شورای شهر و حضور کم تعداد مردم مشاهده کردید. در واقع شورای شهر گل به خودی‌های مکرر اصلاح‌طلبان بود. برخی شخصیت‌های سیاسی که در حالت عادی راهی به صدا و سیما ندارند در این دوران مرتب در برنامه‌های مختلف حضور پیدا می‌کردند تا علیه یک عضو دیگر شورای شهر صحبت کنند. هرچه شوراها از سرمایه اجتماعی درونی بیشتری برخوردار باشند، قدرت تأثیرگذاری و چانه‏زنی بیشتری خواهند متاسفانه عموم افرادی که وارد شورا شده‏اند اطلاعات زیادی درباره اینکه چه باید بکنند و چگونه عمل دموکراتیک جمعی انجام دهند، ندارند. این استراتژی‏ها برای اعضای شوراها، پیامدهایی شامل نگرانی ، امتناع از مشارکت، ناامیدی و عدم کارآیی را در بر داشته است البته این در حالی است که همین شوراها برای برخی اقشار از جمله زن‏ها عرصه خوب و امیدوارکننده‏ای را فراهم کرده است. با این حال در دو دسته از محله‌ها انتخابات شوراها با استقبال مردم مواجه می‌شود. یکی محله‌هایی که تجربه دوره‌های قبلی شورا در آنجا موفق بوده است و دیگری محله‌هایی که مردم به خاطر عملکرد بد شورا قصد دارند به خاطر عدم موفقیت افراد قبلی وارد عرصه انتخابات شوند. اعتماد بین افراد زمانی ایجاد می‌شود که آنها با یکدیگر تعامل و گفت وگو داشته باشند و همدیگر را بشناسند. انسان‌ها برای تعامل و ارتباط نیازمند فرهنگ‌سازی از طریق آموزش و احداث مکان هایی برای گردهمایی جمعی هستند. مسائل اجتماعی و فرهنگی از جمله پیچیده ترین و حساس ترین مسائل در هر جامعه ای به شمار می‌رود. علاوه بر ضرورت توجه مسئولان جهت برنامه ریزی و سیاستگذاری‌های اساسی در این زمینه، لازم است رسانه‌های ملی نیز در این زمینه برنامه‌های آموزشی قوی‌ای تهیه کند. 
تاجرنیا: به صورت تاریخی مردم ایران علاقه مند به حضور در مساجد بودند. چون مساجد نهادی عمومی بود که کارکردی برای حل مشکلات مردم داشت اما در مقطعی وقتی دیدند که این کارکرد مساجد کمرنگ شده است و روند انتخاب روحانی مساجد از حالت قبلی خارج شد و این کارکرد به مرور کمرنگ‌ شد. در مورد نهاد شورایاری هم همین وضعیت است. یعنی اگر شورایاری‌ها بتوانند معدل خواست مردم منطقه خود باشند اقبال مردم به آنان نیز افزایش خواهد یافت. مثلا من در یکی از مناطق تهران یک شورایاری را سراغ دارم که به خاطر خلاقیت‌هایی که عضو شورایاری آن منطقه انجام داده است مثل احداث محل روزنامه‌خوانی و مواردی از این دست با اقبال مردم مواجه شده است. با این حال همانطور که گفتم آفت شوراها دخالت نهادهای بالا دستی در انتخابات آن است. به نظر من برای کاندید شدن در انتخابات شورایاری صرف سکونت در آن منطقه کافی است. ممکن است یک محله در جنوب تهران نیازها و خواسته‌هایی داشته باشد که یک کاسب بتواند نماینده آن خواسته‌ها باشد و وارد شورایاری شود و در یک منطقه در مرکز شهر یک فرهنگی به عنوان نماینده وارد شورایاری شود یا ممکن است ورود نیمه شب دستگاه‌های ساخت و ساز به منطقه‌ای که ساکنان آن فرهنگی هستند و صبح زود از خواب بیدار می‌شوند مشکلات بیشتری نسبت به مناطق دیگر ایجاد کند. در واقع وقتی انتخاب‌ها محلی می‌شود خواسته‌های جزئی‌تر فرصت نمود پیدا می‌کنند. شورایاری‌ها هم به دنبال این نیستند که مجوز ساخت و ساز و تراکم و این مسائل را بدهند و رسیدگی به همین مسائل باید در دستور کار آنان قرار بگیرد. مسئله دیگر همین بحث سنتی بودن و مدرن بودن محله‌های گوناگون است. طبیعتا شناخت مردم و انگیزه مردم برای حضور در انتخابات یک محله سنتی بیشتر از یک محله مدرن است. 
ایمانی: البته در مناطق مدرن هم ممکن است منجر به نزدیک شدن مردم به یکدیگر  شود. مثلا در حال حاضر بسیاری از مردم محله اکباتان که یکی از مناطق مدرن تهران به شمار می‌رود به خاطر احداث یک مجموعه بزرگ چند منظوره معترضند. در واقع در این منطقه که بنا بوده فضای سبز ایجاد شود و در قلب این محله قرار دارد اقدام به احداث مجموعه‌ای شده است که کارکرد فرامنطقه‌ای دارد و همین مسئله انگیزه مردم را برای حضور در انتخابات شورایاری‌ها و رای ندادن به اعضای سابق شورایاری افزایش داده است. یکی دیگر از مسائلی که وجود دارد این است که مردم واقعا نمی‌دانند در محله چه کسی قدرت دارد و برخی مسئولیت‌ها از هم تفکیک نشده است. در حال حاضر در محلات هم شورایاری داریم که با رای مردم انتخاب می‌شوند، هم شهردار محلات را داریم که توسط شهرداری انتخاب می‌شود. به هر حال اعضای شورایاری به خاطر رای مردم و شهردار محل به خاطر اعتباری که از انتخاب شهردار داشته است حق دارند در مسائل محلی دخالت کنند. در کنار آن هیأت امنای محلات هم هستند که شامل امام جماعت مسجد و رئیس بسیج و نیروهای دیگر می‌شوند و آنها نیز در محل به هر حال نفوذ و جایگاهی دارند.
تاجرنیا: متاسفانه یکی از مشکلاتی که در شوراها وجود دارد و در مجلس نیز وجود داشت این بود که این نهادها اجازه و اختیار ورود به بسیاری مسائل را که گمان می‌کنند در حوزه اختیارات آنان است ندارند. به همین سبب بعد از مدتی تبدیل می‌شوند به افرادی که زیر توصیه‌نامه‌های مختلف را امضا کنند. در واقع اعضای شورای شهر به جای وظیفه اصلی خود که نظارت بر شهردار است به دنبال امضا و گرفتن تراکم در فلان کوچه و محله می‌روند و این مسئله آنان را از هدف اولیه خود دور می‌کند.
  استراتژی اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات شورایاری محلات چیست؟
تاجرنیا: اصلاح‌طلبان نهاد شورایاری‌ها را یک نهاد سیاسی نمی‌دانند و لذا قصد ورود مستقیم به انتخابات شورایاری‌ها را ندارند. استراتژی اصلاح‌طلبان دعوت به حضور گسترده مردم در انتخابات شورایاری‌هاست که از ظرفیت‌های این نهاد مدنی برای سپردن کار به دست مردم و بهره‌مندی از حضور مردم در نهاد شورایاری‌ها استفاده شود. یعنی به هیچ عنوان قصد ورود به عرصه انتخاباتی به صورت ارائه لیست وجود ندارد اما معتقدیم که این نهاد مدنی فرصتی در اختیار مردم قرار داده است تا در مدیریت منطقه خود تاثیرگذار باشند.
  فکر می‌کنید این ظرفیت در شورایاری‌ها وجود دارد که در انتخاب شهردار تاثیرگذار باشند؟
تاجرنیا: من به تجربه‌ای که در نظام پزشکی داشتیم اشاره می‌کنم. تا چند سال قبل نظام پزشکی به این شکل بود که انتخابات هر منطقه به صورت مجزا برگزار می‌شد اما وقتی نمایندگان پزشکان به تهران می‌آمدند همه افراد حق کاندیداتوری داشتند و به این ترتیب همیشه شخصیت‌های سیاسی حتی اگر در منطقه خود رای قابل توجهی به دست نیاورده بودند در انتخابات پیروز می‌شدند. همین وضعیت سبب شد تا این نهاد کارکرد صنفی خود را از دست بدهد و در بعضی انتخابات رسما به عنوان یک تشکل سیاسی بیانیه حمایتی صادر کند. اما در ساختار جدید نظام پزشکی هر فردی که می‌خواهد وارد نظام پزشکی شود حتما باید در یک منطقه انتخاب شده باشد. البته باز هم انتخابات نظام پزشکی تهران تحت تاثیر شخصیت‌های سیاسی است  اما در نهایت سر و شکلی که این سازمان پیدا کرده است خیلی بیشتر به مسائل تخصصی خود می‌پردازد. این وضعیت می‌تواند در شورای شهر تهران هم نمود پیدا کند. یعنی مثلا افرادی اجازه عضویت در شورای شهر را پیدا کنند که عضو شورای یک محله باشند. در این شرایط بسیاری شخصیت‌های سیاسی وارد این عرصه نخواهند شد. مثلا ممکن است فردی مثل آقای حجاریان تمایلی به ورود به انتخابات را پیدا نکند. به این ترتیب شورا نهادی می‌شود که افرادی از همه اقشار جامعه در آن حضور پیدا می‌کنند.
 در اینجا بحث تخصص پیش می‌آید. به نظر شما با این وضعیت تصمیمات تخصصی خواهد بود؟
ایمانی: ببینید ما یک عقل سلیم داریم و یک نگاه تخصصی. برای نگاه تخصصی در شوراها بحث کمیسیون‌های شورا پیش بینی شده است که قرار است مسائل را به صورت کارشناسی تحلیل و بررسی کنند. مثلا اینکه تهران به منوریل نیاز دارد یا به تونل توحید یک بحث تخصصی است اما وقتی یک بحث در شورا مطرح شود باید نگاه‌ها فراتر از نگاه تخصصی باشد و مصلحت‌های دیگر سنجیده شود. اعضای شورا چون از بطن مردم برآمده‌اند این مصلحت‌ها را درک خواهند کرد. یک ورزشکار، یک کاسب یا یک پزشک که در شورای شهر حضور پیدا کرده‌اند می‌توانند این عقل سلیم را در شورای شهر به وجود بیاورند. از طرفی انتخاب شهردار باید به صورت مستقیم صورت بگیرد. واقعیت این است که ما در شهرهای کشور «شهردار» به معنای ترجمه «mayor» نداریم. چیزی که هست یک «city manager» است. در واقع اگر اعضای شورای شهر را به عنوان اعضای هیأت مدیره یک شهر در نظر بگیریم، فرد منتخب آنان یک مدیرعامل منصوب این هیأت مدیره است. اما اگر انتخاب شهردار به صورت مستقیم باشد، شورای شهر نیز می‌تواند در اینجا نقش نظارتی خود را ایفا کند. اگر اعضای شورای شهر به صورت مستقیم انتخاب شوند بسیاری از رانت‌های موجود از میان خواهد رفت. حکومت شهری نوعی حکومت محلی است که شامل شورای شهر به مثابه شورای قانونگذار،شهرداری و دستگاه اجرایی، به مثابه نهادهای مجری می‌باشند.مشروعیت آن نیز با تفویض اختیارات از بالا در سطح محلی یا ایالتی و گاه مستقیم، در سطح محلی شکل گرفته است. حکومت شهری در حوزه حاکمیت سیاسی قرار دارد وبه دلیل اینکه مدیریت شهری چارچوب اجرایی دارد ،در صورت وجود حاکمیت شهری،مدیریت شهری زیر مجموعه آن تلقی می‌شود.این تفاوت در مورد حکومت روستایی و مدیریت روستایی نیز وجود دارد.
تاجرنیا: از طرف دیگر گروه‌های سیاسی نیز باید به تخصصی‌تر شدن شورای شهر کمک کنند. در حال حاضر اعضای شورای شهر تهران همگی از میان افراد سیاسی و گروه‌های سیاسی انتخاب می‌شوند. اما گروه‌های سیاسی باید ببینند با چه ترکیبی شورای شهر در عمل موفق خواهد بود. مثلا ببینند اگر نیاز به حضور یک پزشک، یک معمار و یک فعال نهادهای اجتماعی در شورای شهر است، بیایند و در میان افراد متخصص آن افراد را گزینش کنند. نه اینکه مثلا تاجرنیای پزشک را به خاطر وزن سیاسی و نه به خاطر پزشک بودن در لیست خود قرار دهند. شاید در این حالت آن پزشک متخصص اما گمنام موفق به کسب اکثریت آرای مردم نشود اما در نهایت به مرور زمان انتخاب‌ها به سمت این افراد می‌رود. همانطور که آقای دکتر ایمانی اشاره کردند مردم در دو دسته از محله‌ها قصد جدی برای حضور در انتخابات شورایاری‌ها دارند. یکی شورایاری‌هایی که موفق بوده‌اند و یکی شورایاری‌هایی که به قدری ضعیف عمل کرده‌اند که مردم قصد دارند در انتخابات آن حضور پیدا کنند و ترکیبی جدید به شورایاری محله  بفرستند. 
ایمانی: ما به طور کلی دو نوع شورا داریم. شورایی که روندی دموکراتیک داشته باشد و شورایی که مسائل در آن به صورت کدخدا‌منشانه پیش برود که البته جامعه ایرانی به خاطر ساختارهای تاریخی و سنتی آن نوع دوم را بیشتر می‌پسندد. حالتی مثل اینکه وقتی آقای چمران نظری را مطرح می‌کند دیگر اعضا آن را می‌پذیرند و دیگر اعتراضی به آن صورت نمی گیرد. بحث دیگری که وجود دارد این است که عادت به کار جمعی در بسیاری قسمت‌ها وجود ندارد. یعنی یک فرد با انگیزه‌های کاملا خوب قصد حضور در انتخابات شورایاری را دارد اما حاضر به قرار گرفتن در یک لیست انتخاباتی نیست. 
 با توجه به همه مشکلاتی که در راه شورایاری‌ها وجود دارد باز هم باید مردم را به حضور در انتخابات شورایاری‌ها دعوت کرد؟ شما مردم را به این کار توصیه می‌کنید؟
ایمانی: واقعیت این است که مردم ما نیازی به توصیه ندارند! آنها عملکردها را می‌بینند و بر اساس آن تصمیم می‌گیرند که در انتخابات شورایاری‌ها شرکت کنند یا شرکت نکنند. چنانچه به نظر من وقتی عملکرد دور اول شورای شهر از نظر مردم نامطلوب تشخیص داده شد دور دوم آن انتخابات با حضور بسیار کمرنگ مردم برگزار شد. شورای شهر اول توسط دولت اصلاح‌طلب خاتمی منحل شد و به جایگاه شوراها ضرر بزرگی وارد کرد. با این حال این یک فرصت ارزشمند برای مشارکت مدنی و حضور در یک فرایند مدنی برای حضور در مدیریت شهری است و به نظر می‌رسد ظرفیت‌هایی در شورایاری هست که اگر مورد توجه قرار گیرد می‌تواند به نفع مردم و جامعه باشد.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا