خرید تور تابستان ایران بوم گردی

اگر اشتباه کنیم، جرئت معذرت خواهی داریم؟

«مرجان صادقی» در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت: «اگر اشتباه کنیم، جرئتش را داریم معذرت بخواهیم؟ اگر آن اشتباه عمدی باشد چه؟ اگر چیزی را خیلی گران‌تر از قیمت واقعی‌اش به کسی بفروشیم یا به اصطلاح تَلَکه‌اش کنیم؟ اگر طرف حسابمان بعد از مدت‌ها با درامد کم، پس‌انداز کمتر و مقداری قرض آمده باشد از ما چیزی بخرد که به نظرش شریف آمده باشیم چه؟ انسانیت در خریدوفروش مثل پلاسکوست. ریخته و آوار شده و عده‌ای هم فدا شده‌اند. امّا نه اسمش رویش است و نه صدایش جایی شنیده می‌شود. می‌روی و کاتالوگ رنگ‌به‌رنگ پیش رویت می‌گذارند، چشمت را گرفته و می‌خری و اگر کسی بهت بگوید دولاپهنا برات حساب کرده‌اند تازه شستت خبردار می‌شود. بلایی که سر من آمده و دستم به نوشتن در موردش نمی‌رفت.

به فروشنده زنگ زده‌ام و مشخصات لپ‌تاپ را براش خوانده‌ام، به امید اینکه بگوید «ببخشید حق با شماست». فروشنده صداش را می‌برد بالا و من هاج‌وواج ازش می‌پرسم «دارید داد می‌زنید چون 300 تومن از من زیاد گرفتید؟» بعد از خریدن دیده بودم فاکتور توی جعبه نیست و چون نقد هم حساب کرده‌ام، کارت نکشیده‌ام و قابل پیگیری نیست (اگر قرار بود پیگیری کنم).

فروشنده چندتا اسم خارجی ردیف می‌کند و من می‌گذارم مشخصاتی که دارد به انگلیسی می‌گوید تمام شود، روبرویم هم سایتی که قیمت‌ها را گذاشته باز است. جدای از آن انگلیسی می‌دانم. بهش می‌گویم کاری ندارم که تلفظتان غلط است اینهایی که می‌گویید چیزی به قیمت لپ‌تاپ اضافه نمی‌کند. گُلد است! باشد. من یک کیبورد می‌خواستم که بنویسم و چون نویسنده‌ها کلمه‌ای هم حتی پول نمی‌گیرند و خرج‌ودخلشان بهم نمی‌خورد ذره‌ذره جمعش کرده‌ام. اگر هم جیب چاقی داشتم حاضر نمی‌شدم اینطور حاتم‌بخشی کنم.

به فروشنده می‌گویم وظیفه انسانی من این بود که اطلاع دهم که از صنف پیگیری می‌کنم، به خیال اینکه شما اشتباه کرده باشید. فروشنده پشت تلفن خمیازه می‌کشد. منظورش این است که صنفی در کار نیست؟ یا زهی خیال باطل یا هر چی. بعد می‌گوید به قیمتی که توی سایت زده برای من یکی بخرید، پولش را جیرینگی می‌دهم. من از پاسخ می‌مانم. از بلاهت خودم بیش‌تر.

منظورم از انسانیت دقیقاً چه بود؟ اینکه زنگ بزنم بگویم متشکرم که از من سیصدهزار تومن اضافه گرفتید! چرا جرئت می‌کنیم پول ناحق دربیاوریم؟ یا خرج زندگیمان را از جیب کسی برداریم. جیب‌بر بودن مثل آب خوردن شده و خمیازه فروشنده گویای آن است.

بماند که راه به جایی می‌برد یا نه این پیگیری‌ها، اما چقدر همه به این جمله نزدیکیم که «انسان گرگ انسان است». سر هم کلاه نگذاریم، جیب هم را نزنیم و اگر اشتباه کرده‌ایم یا می‌ترسیم پول ناحق حلقوممان را بگیرد، جرئت داشته باشیم و بگویم «معذرت می‌خواهم»!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا