خرید تور تابستان ایران بوم گردی

یک مقاله علمی! و 20 فحش (18+) به انگلیس

حسین امیری روزنامه نگار در انتقادی به ادبیات سردبیر روزنامه ی رسالت، در یادداشتی کوتاه با عنوان «یک مقاله علمی! و 20 فحش (18+) به انگلیس (دایره المعارف فحش)»، عباراتی از او را در یک یادداشت فهرست کرده است.
به گزارش انصاف نیوز، امیری نوشت: محمد کاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت در آخرین مقاله ی خود انگلیس را به باد انتقاد گرفته و چندین فحش آب دار به آن داده تا دل خودش خنک شود.
فحش هایی که وی در این مقاله ی چند خطی خود نثار جان بریتانیا کرده به شرح زیر است:
1. فضولی‌های نخست‌وزیر انگلیس
2. اظهارات سخیف نخست وزیر انگلیس
3 . ماهیت استعماری و جنایتکارانه انگلیس
4. اظهارات احمقانه، مداخله‌گرایانه و گستاخانه نخست وزیر این کشور 
5. فضولی کامرون در امور داخلی ایران
6. اقدامات گستاخانه و مداخله‌جویانه در امور ایران
7 . همکاری انگلیس با مشتی تبهکار سیاسی در فتنه 88
8. بکار گیری یک مشت جیره‌خوار و مزدور در رسانه‌های انگلیس که به نفع استعمار پیر قلم می‌زدند
9. جماعت بی‌عرضه‌
10. اوپوزیسیون دنباله رو شهوات 
11. جماعت خائن
12. احمقانه‌ترین طراحی پیام سیاسی
13. کامرون در حد یک ابله سیاسی
14. مضحک‌ترین و در عین حال خائنانه‌ترین و موهن‌ترین حرف 
15. فضولی انگلیسیها
16. لانه فساد انگلیسی‌ها
17. فضولی‌های سیاسی
18. بریتانیای صغیر
19. انگلیس به عنوان “سگ آمریکا”
20. بریتانیا فقط باید در موضع “عوعو” کردن ظاهر شود 
متن یادداشت انبارلویی در رسالت
فضولی های نخست وزیر انگلیس!
«فضولی های نخست وزیر انگلیس!»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید:
دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس در نطق خود در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل گفته بود: “ایران باید رفتارش را نسبت به مردم خود تغییر دهد.” این موضع نوعی فضولی در امور داخلی ایران است. طبق کنوانسیون های جهانی هیچ دولتی حق دخالت در امور داخلی کشور دیگر را ندارد. این موضع در واقع یک نوع اهانت به ملت ایران است چرا که آقای کامرون را در مسند وکیل و وصی ملت ایران قرار می دهد و هرگز ملت ایران چنین وکالتی را به او نداده است. این موضع دریچه ورود انگلیسی ها به مناسبات ملت ما با حکومت و حکومت ما با مردم است و چگونه است که یک دولت استعماری با هزاران کیلومتر فاصله از ایران به خود اجازه می دهد آن هم در هزاره سوم میلادی چنین گستاخانه و مداخله جویانه در امور ایران دخالت کند؟
ایران یک کشور با قدمت هفت هزار سال تمدن است. آن زمان که در صفحه جغرافیایی جهان دولتی به نام انگلیس وجود نداشت در ایران یک دولت با تمدنی انسانی مستقر بود و ملت ایران یکی از اقطاب قدرت در جهان آن روزگاران بود.
انگلیسی ها طی 200 سال گذشته بنا را بر دخالت در امور ایران به منظور استعمار ملت ایران گذاشته اند و طی 100 سال گذشته فجایع عظیمی در ایران و منطقه و حتی جهان از خود به جای گذاشته اند که واقعا ننگ تاریخ بشر است. ایران امروز یک ایران مترقی با یک نظام مردمی باادب و آداب دموکراتیک است. نهادهای حکومتی ایران متکی به رای ملت هستند. همین مردم بودند که پس از انقلاب نوع حکومت را خود تعیین کردند و به مداخله آمریکا و انگلیس در ایران پایان دادند. همین مردم بودند که نخبگان خود را برای تدوین قانون اساسی جدید به مجلس خبرگان فرستادند و پس از تدوین در یک رفراندوم عظیم به آن رای مثبت دادند.
همین مردم هستند که رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را تعیین می کنند. همین مردم هستند که رهبری را با واسطه از طریق مجلس خبرگان تعیین می کنند. آقای کامرون می گوید مردم ما چنین حقی را ندارند و مانند زمان قاجار و پهلوی حق این انتخاب با سفارت انگلیس است!
به همین دلیل در فتنه 88 سرویس های امنیتی و جاسوسی خود را فرستاد تا با همکاری مشتی تبهکار سیاسی، رای ملت ایران را انکار کنند و اقتدار و امنیت ملی ایران را به چالش بکشند.
دولت انگلیس بدون رودربایستی و پنهانکاری، یک مشت جیره خوار و مزدور را که در رسانه های داخل به نفع استعمار پیر قلم می زدند، به لندن برد و اتاق جنگ نرم در بی بی سی علیه ملت ما را تشکیل داد و از این کار خود نتیجه نگرفت، چون فهمید این جماعت بی عرضه تر از آن هستند که بتوانند حتی دماغ خود را بالا بکشند تا چه رسد به اینکه یک نظام مقتدر را که از گردنه های دشوار جنگ سخت عبور کرده است، به زانو درآورند. آمریکایی ها و انگلیسی ها فهمیده اند اپوزیسیون در ایران پشتوانه مردمی ندارد و مردم، آنها را خائن به منافع ملی و مزدور بیگانه می دانند. آمریکایی ها و انگلیسی ها فهمیده اند اپوزیسیون ایران قبل از اینکه دغدغه مردم و مملکت خود را داشته باشند دنبال شهوات خود هستند.
لذا آقای کامرون به نمایندگی از 1+5 و قدرت های مداخله گر در امور داخلی ایران خودش دست به کار شده و می گوید: “ایران باید رفتارش را نسبت به مردم خود تغییر دهد”! یعنی چه تغییر دهد؟ یعنی دیگر هزینه نمایندگی ملت قهرمان و غیور را نپردازد و مملکت را تسلیم بیگانه کند. این احمقانه ترین طراحی پیام سیاسی است که طراحان پیام نخست وزیر انگلیس، آن را در نطق او در مجمع عمومی گنجانده اند. آنها کامرون را در حد یک ابله سیاسی فرو کاهیدند و او به این بلاهت تن در داد.
مردم ایران طی سه دهه گذشته با مقاومت هوشمندانه خود دولت هایی سر کار آورده اند که مثل دولت های دست نشانده پهلوی و قاجار با یک تشر استعمارگران جا نزنند.
ملت ایران با قدرت، دست خود را از آستین انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای بیرون آورد و با سیلی محکم، انگلیسی ها و آمریکایی ها را از ایران بیرون کرد و منافع نامشروع آنها را از سرزمین ایران قطع کرد. حالا آقای کامرون به مقامات ایرانی می گوید رفتارتان را در قبال مردم خود تغییر بدهید و از ما حمایت کنید نه از مردم خود!
این مضحک ترین و در عین حال خائنانه ترین و موهن ترین حرفی است که رئیس یک دولت خطاب به مسئولین یک نظام ممکن است بزند. بویژه آنکه آن دولت، دولت جنایتکار انگلیس و آن نظام و مردم، نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت بیدار و آگاه ایران باشد. دولت ایران به تبع ملت ایران باید فکری برای این فضولی انگلیسی ها بکند. کمترین آن، این است که مانع باز شدن لانه فساد انگلیسی ها که به اسم سفارت دایر است، بشود.
این کمترین مجازات و ابتدایی ترین اقدام برای پاسخ به این نوع فضولی هاست. سخنان کامرون در سازمان ملل نه تنها یخ روابط ایران و انگلیس را آب نکرد بلکه کاری کرد که همچنان در شرایط “فریز” باقی بماند. این انتظار در مردم بود که پاسخگویی به نخست وزیر پررو و گستاخ انگلیس، تنها به سخنگوی وزارت خارجه محول نشود. مردم انتظار داشتند آقای روحانی رئیس جمهور محترم به نمایندگی از ملت ایران در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل پاسخ این فضولی های سیاسی را بدهد. مشاوران رئیس جمهور به دلیل این غفلت باید مورد مواخذه قرار گیرند.
نگارنده بر این گمان بود که ارگان دولت و نیز برخی روزنامه های همسو، “توهم” و “خبط” عظیم خود را در پنج شنبه گذشته که به استقبال دیدار کامرون و روحانی رفته بودند، در تیتر اول صفحات خود در روز شنبه جبران کنند و پاسخ گستاخی های کامرون را بدهند اما آنها نشان دادند در این مورد، عزت ملت و دولت ایران را نادیده گرفته اند و همچنان در برابر این پدیده زشت سکوت کرده اند.
آنها نمی دانند که امروز از بریتانیای کبیر به دلیل جنبش های استقلال طلبانه چیزی باقی نمانده است و بریتانیای صغیر به دلیل ضعف مفرط مجبور است در عرصه بین المللی تنها به عنوان “سگ آمریکا” فقط در موضع “عوعو” کردن ظاهر شود.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا