خرید تور تابستان ایران بوم گردی

اتفاق مهم انتخابات، شکست گفتمان اصلاحات‌هراسی بود

احمد پورنجاتی با بیان اینکه «اتفاق مهم انتخابات، شکست گفتمان اصلاحات‌هراسی بود»، تاکید کرد: بازخوانی اصلاحات در این مقطع یک ضرورت است.

به گزارش انصاف نیوز، هنگامی که محمدرضا عارف در شامگاه بیستم خردادماه از انتخابات ریاست‌جمهوری کناره‌گیری کرد، جبهه اصلاحات وارد فاز جدیدی از تجربه سیاسی در ایران شد. اصلاح‌طلبان با این تاکتیک انتخاباتی تلاش کردند با یک تیر دو نشان بزنند. جبهه اصلاحات با نگاه و تبیین آینده، در مرحله اول تلاش کرد با زمینه‌سازی برای پارادایم کلی اصلاح‌طلبی در جامعه، خود را بار دیگر به عنوان یک جریان تاثیرگذار سیاسی-اجتماعی در سطح اول تصمیم‌گیری سیاسی کشور مطرح کند. در مرحله دوم اما تاکید جبهه اصلاحات بر این نکته مهم و کلیدی بود که عمر اصلاحات به پایان نرسیده که هیچ، بلکه در طول 8 سال دولت اصولگرایان نیز این جریان زنده و پویا بوده است. با روی کارآمدن دولت حجت‌الاسلام حسن روحانی به‌عنوان یک چهره میانه‌رو که با پشتوانه اصولگرایان معتدل و البته حمایت همه‌جانبه اصلاح‌طلبان سکان قوه مجریه را به‌دست خواهد گرفت، اما شیوه، تاکتیک و طراحی حضور در صحنه جبهه اصلاح‌طلبی جای تأمل، تفکر و کنکاش دارد؛ اینکه ما باید منتظر حضور یک جریان سیاسی قوی و همیشه در صحنه باشیم که از احزاب و رسانه برای پیشرفت اهدافش بهره خواهد برد یا اینکه با یک جریان در سایه مواجه می‌شویم که به‌دنبال تفکر اصلاح‌طلبی است و مانور در فضای مدنی را سقف انتظارات خود تصور می‌کند؟

در این زمینه با احمد پورنجاتی، نماینده اصلاح‌طلب مردم تهران در مجلس ششم گفت‌وگوی کوتاهی انجام دادیم. پورنجاتی در کارنامه فعالیت‌های سیاسی خود پس از انقلاب قائم‌مقامی رئیس سازمان صداوسیما در دوران ریاست علی لاریجانی، عضویت در شورای فرهنگ عمومی و مشاور فرهنگی دولت اصلاحات را دارد.

با توجه به پیروزی آقای روحانی در انتخابات و حمایت اصلاح‌طلبان از وی آینده جبهه اصلاحات را چگونه می‌بینید؟

مجموعه عوامل پیش‌بینی نشده‌ای در انتخابات گذشته سبب پیروزی آقای روحانی شد که در آن عوامل مختلف اصولگرایی و اصلاح‌طلبی دخیل بود. در این زمینه، اصلاح‌طلبان پس از آنکه نتوانستند کاندیدای اختصاصی داشته باشند به این نتیجه رسیدند که مواضع و اظهارات آقای روحانی می‌تواند بخش قابل‌توجهی از اهداف و مقاصد سیاسی اصلاح‌طلبی را برآورده کند. به‌نظرم تابلوی کلی جبهه اصلاح‌طلبی در دولت آقای روحانی پشتیبانی فعال و سازنده با حفظ موضع انتقادی بدون سهم‌خواهی خواهد بود.

جبهه اصلاحات پس از 8 سال سکوت و حاضر نبودن در صحنه اول سیاسی (با تاکید بر اینکه این خاموشی از سال‌های پیش تاکنون پررنگ‌تر شده است)، آیا قرار است اکنون خود را به عنوان یک تشکیلات منظم با سازوکارها و ابرازهای مدرن دموکراسی در دولت آقای روحانی معرفی کند یا اینکه به حفظ گفتمان اصلاح‌طلبی به عنوان یک نگرش سیاسی – اجتماعی اکتفا خواهد کرد؟

اتفاق معناداری که از 16سال پیش، یعنی در دوم خرداد 76 در ایران رخ داد، نهادینه شدن گفتمان اصلاح در فضای سیاسی بود حتی به‌رغم اینکه معتقدم در سال 84 در دور اول انتخابات، خیزش حاشیه علیه متن اتفاق افتاد، در دور دوم انتخابات مردم برای عدم بازگشت به عقب و برنگشتن به دوران قبل از دولت اصلاحات، به محمود احمدی‌نژاد رأی دادند. حتی کسانی بودند که قبلا به رئیس دولت اصلاحات رأی داده بودند اما با نوعی تغییر و تحول‌خواهی در بستر امور معیشتی از احمدی‌نژاد حمایت کردند. می‌خواهم بگویم رأی به احمدی‌نژاد نیز در راستای تغییر و اصلاح صورت گرفته است. در ایران بعد از 76، در بخش سیاست‌ها، برنامه‌ها و به‌ویژه در رویکردها و با توجه به شرایط اجتماعی هر مقطع زمانی ما با غلبه گفتمان اصلاح روبه‌رو بوده‌ایم و گفتمان اصلاح و اصلاح‌طلبی از منظر اجتماعی همواره هژمونی داشته است.

گفتمان اصلاح‌طلبی در شرایط فعلی با همان مبانی فکری وسیاسی دوم خرداد به میدان کارزار سیاسی پای خواهد گذاشت یا اینکه در مبانی اصلاحات بازنگری و احتمالا بازپروری صورت خواهد گرفت؟

خواست اصلاح‌طلبی در جامعه همواره وجود داشته است. شکل و سازمان اصلاح‌طلبی با جریان‌ها و احزاب شکل گرفته است. دوم خرداد مانند رودخانه تحول‌خواهی اجتماعی بوده که با توجه به مقتضیات زمانی، نیاز به‌نوعی وسیله نقلیه برای حرکت در رودخانه وجود خواهد داشت. به‌نظرم با توجه به مشاهده ناکارآمدی داعیه‌داران گفتمان اصولگرایی و گلایه‌های جامعه از این جریان و همچنین انباشت تقاضای بی‌پاسخ جامعه، با توجه به پیوند دینامیک جریان اصلاح‌طلب با واقعیت اجتماعی، در شرایط فعلی بازخوانی و بازتولید سازوکارهای اصلاح‌طلبی یک امر ضروری و موردتوجه باشد. قرار نیست که دستاوردهای گذشته اصلاح‌طلبی با مختصات جدید فراموش شود. احزاب و تشکل‌های با پیشینه اصلاحات با قدرت و قوت باید تقویت شوند.

نقش رهبری اصلاحات در زمان انتخابات و همچنین در دولت آینده را چگونه می‌بینید؟

تجربه موفق در راهبری و سازماندهی فراحزبی رئیس دولت اصلاحات دستمایه این خواهد شد که هم‌افزایی تشکیلاتی و سازمانی قوی‌تری به‌وجود بیاید. معتقدم جبهه اصلاحات وجود دارد و نیازی به برنامه‌ریزی جدید و تشکیلات تازه‌ای نیست. زلف اصلاحات را نباید به دولت آقای روحانی یا هر دولتی به عنوان «اپوزیسیون» گره زند. اصلاحات در این دولت نیز تلاش می‌کند با بهره‌گیری از فرصت‌هایی که فراهم می‌شود، به بهترین عملکرد خود نزدیک شود.

مهم‌ترین اتفاق یا دستاورد اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92چه بود؟

مهم‌ترین اتفاق در انتخابات 92 شکست خرده‌گفتمان اصلاحات‌هراسی بود. خرده‌گفتمان اصلاحات‌هراسی همواره تلاش می‌کرد برای مردم، اصلاحات را به‌عنوان یک «بیم» مطرح کند. درصورتی که اصلاح‌طلبی با حرکت در چارچوب قانون اساسی با انگیزه تعالی جامعه مدنی به حیات خود ادامه داده است.

برای تحلیل دقیق‌تر صحنه بازی سیاسی باید رقبا را در یک تحلیل نقادانه و موشکافی شده با هم و در کنار هم بررسی کرد. به نظر شما اردوگاه اصولگرایان با توجه به نتیجه انتخابات و عدم نتیجه‌گیری مطلوب، به بازنگری در مبانی اصولگرایی روی خواهد آورد یا اینکه از طریق رسانه‌ها و تریبون‌هایی که در اختیار دارند، تلاش می‌کند بر مبانی و آرمان‌های جناحی خود پافشاری کند و در صورت نیاز دست به انتقاد بزند؟

با یکپارچه‌سازی اندیشه اصولگرایان مخالفم. در بین نامزدهای انتخابات به‌جز آقای روحانی که پیروز شد، همه کاندیداها معتقد به اصلاح و بازگشت به وضعیت مطلوب بودند و هیچ کدام از وضع موجود دفاع نمی‌کردند. با این وجود در سبد رأی آقای روحانی علاوه بر نقش تعیین‌کننده و روزنه حمایتی پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان به همراه همراهی آقای‌ هاشمی‌ و رئیس دولت اصلاحات بخش مهمی از اصولگرایان واقع‌گرا نیز احساس کامیابی می‌کنند. رفتار اصولگرایان اگر دوباره فرصت میدان‌داری در دولت آقای روحانی پیدا کنند منتج به بازنگری و واکاوی دقیق‌تر حربه‌های اصولگرایی خواهد شد. پیش‌بینی یا آرزوی من این است که ما در دوران چهارساله ابتدایی دولت آقای روحانی به‌مثابه دوران گذار فضای سیاسی هیجان‌زده و موج‌گونه به سمت ساختارهای کاملا شفاف که در دو بستر اصولگرایی و اصلاح‌طلبی جریان دارد، حرکت کنیم. در این بین باید برای جریان‌های مستقل هم احترام قائل شد. حتی به‌نظر می‌رسد که این امکان فراهم باشد که طیف‌های درون جریان اصلاح‌طلبی نیز با توجه به مقضیات و شرایط با کارکردهای مختلفی که دارند، بتوانند در زمان مناسب کارکرد ویژه و در خوری از خود به نمایش بگذارند.

دوران پس از احمدی‌نژاد را برای وی چگونه می‌بینید؟ آیا او تلاش می‌کند فاصله‌ای که با جریان اصولگرایی پیدا کرده است را مرتفع کند یا اینکه انرژی خود را در راه دفاع از دستاوردهای دولتش صرف خواهد کرد؟

فکر می‌کنم احمدی‌نژاد آینده‌اش ادامه گذشته‌اش است. وی همواره بیش از آنکه با اقدامات و تصمیمات جمعی سازگار باشد، تلاش کرده خود را در قالب متفاوت بودن نشان دهد. احمدی‌نژاد همچنان در تاریخ معاصر ایران پدیده‌ای غیرقابل پیش‌بینی و متفاوت خواهد بود.

آرمان
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا