خرید تور تابستان ایران بوم گردی

هادی سروش: تندروها عاقبتِ کشور را مختل می‌کنند

حجت الاسلام هادی سروش گفت: گرفتار تندروهای سیاسی هستیم و عاقبتِ کشور را مختل می‌کنند و درآخر مانند شیخ محمد عبده خواهند گفت: اعوذبالله من السیاسه! از سویی دیگر گرفتار گویندگانی هستیم که با استفاده از تربیون بیت المال، با طرح مطالب غیر معتبر و ضعیف دینی، آسیب اعتقادی به جامعه می‌زنند!

به گزارش انصاف نیوز، متن کامل سخنان این استاد حوزه علمیه، بمناسبت ولادت امام سجاد درباره دو مطالبه اخلاقی امام سجاد (ع) از شیعیان در پی می‌آید:

 امام سجاد علیه السلام از شیعیان دو مطالبه مهم اخلاقی دارند یکی عدم تندروی و دیگری حفظ و کتمان اسرار است و چه زیباست که این دو مطالبه اخلاقی امام سجاد علیه السلام را در خود پیاده کنیم.

روایت در کتاب اصول کافی توسط ابوحمزه ثمالی از امام سجاد علیه السلام روایت شد که حضرت فرمود:

“به خدا سوگند، دوست داشتم برای دو خصلت در شیعه، دستم را فدا می‌کردم: تندی، و کمیِ کتمان کردن!؛ وَدِدْتُ وَ الله‌ِ أَنی افْتَدَیتُ خَصْلَتَینِ فِی الشیعَةِ لَنا بِبَعْضِ لَحْمِ ساعِدِی: أَلنزَقَ وَ قِلةَ الْکتْمانِ.”‌ (کافی ج ۲ ص ۲۲۱ و خصال ج ۱ ص ۴۴)

 دو مشکل اساسی شیعیان

مشکل نخست شیعیان که در این کلام تصریح بدان شده؛ “شتابزدگی” یعنی؛ تندی و بی پروا بودن است. و مشکل دوم؛ عدم کتمان و رازداری.

رفع این دو مشکل، مطالبه اخلاقی حضرت سجاد (ع) از ماست و نشان از حساسیت این دو موضوع و توجه امام سجاد به آن حساسیت دارد.

 بیگانگی اسلام از تند روی و بی پروایی

در مورد بی پروایی شتابزدگی که مشکل جوامع بشری است و شیعیان از این مشکل بی نصیب نیستند!

در حالیکه سرشت بشر در تمام امور بر میانه روی استوار شده است.

 امت اعتدال

در این مورد قرآن؛ اسلام و مسلمین به عنوان امت اعتدال و تعادل در تمام امور معرفی شده است و با دیگر جوامع مرزبندی می‌کند و می‌فرماید: «وَکذَلِک جَعَلْنَاکمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکونُواْ شُهَدَاء عَلَی النَّاسِ» (بقره: ۱۴۳) و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید.

خداوند به صراحت در وصف امت اسلام و جامعه ایمانی و قرآنی که باید اسوه جوامع دیگر بشری باشد، سخن از اعتدال و روش میانه امت وسط دارد.

وقتی روش اعتدال باشد؛ نه شتابزدگی است و نه سکوت بی معنا، نه تندروی است و نه کُندروی و خلاصه انسان را  در حد اعتدال نگه می‌دارد.

 اعتدال در افکار و رفتار

یکی از این سفارشات لقمان به پسرش چنین است؛ «وَاقْصِدْ فِی مشیک..». (لقمان/۱۹)، پسرم مشی و راه رفتن خودت را بر اساس اعتدال قرار بده. می‌توان از این آیه استفاده نمود که امر به میانع وری و دوری از تندروی فقط مخصوص راه رفتن در کوچه و خیابان نیست، بلکه شامل هر سیر رفتاری و فکری می‌شود. یعنی در تمام افکار و رفتار آدمی باید از یک حالت اعتدال  و میانه‌ای بهرمند باشد.

به عنوان نمونه در برخی از آیات که به ظاهر درباره انفاق است با زبان تمثیل اشاره دارد نه دستت را ببند و نه زیاده گشاده نگاه دار: وَ لا تَجْعَلْ یدَک مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِک وَ لا تَبْسُطْها کلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً : (اسراء/۲۹)

 اعتدال در سیره نبوی

در جایی دیگری قرآن خطاب به پیامبر این اعتدال را در برخورد با دیگرانی برای پیامبر مشکلاتی را فراهم آوردند بیان داشته است و فرموده: گذشت پیشه کن و انان را به امور پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب؛ «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ». (الأعراف/۱۹۹)

منطق پیامبر (ص) در برخورد با مشرکین و کفار در جبهه و یا در شهر بسیار روشن است تا جائی که پیامبر فرمودند: “هر کس یک کافر ذمی را اذیت کند مرا اذیت کرده است”. (فقیه ج ۴ ص ۱۴۵)

حدیث جالبی روایت شده که هرگاه جوانان برای کسب تکلیف و خودسازی به محضر پیامبر خدا می‌آمدند آن حضرت به آنان می‌فرمود: هرگز خشمگین نشوید (موطا ابن مالک، ص ۷۸۹)

در نتیجه روشن شد که میانه وری و تعادل در امور؛ اینقدر مهم است که امام سجاد می‌فرماید حاضرم پاره تنم را -به تعبیر خودشان- بازویم را قطع کنند ولی در مقابل، شیعیان تندروی نکنند.

 گرفتار تندروی درسیاست هستیم!

ما گرفتار تندروی هستیم چه در سیاست چه در اقتصاد چه در روابط خانوادگی و یا در روابط اجتماعی! باید مواظب باشیم.

در خصوص سیاست تندروی انسان را نه تنها به لبه‌های خطرناک دروغ و تزویر می‌کشاند، بلکه انسان را از اصل انجام وظیفه‌اش دور می‌کند.

سیاست‌های کشورها را نگاه کنید در همه کشورها چه جهان غرب، چه جهان عرب و چه اسرائیل گروهایی بنام “تندرو” شناخته شده و تعریف می‌شوند.

در کشور ما این بلیه وجود دارد! متاسفانه وقتی نگاه می‌کنیم گرفتار عده‌ای تندرو شده‌ایم که اجازه نمی‌دهند کشور با دنیا مرتبط باشد و اجازه نمی‌دهند عقل و خرد بر مسانید قدرت بنشینند!

 اعوذبالله من السیاسه!

یکی از شخصیت‌های بزرگ سیاسی مصر شخصیتی است به نام شیخ محمد عبده که در یک روزگاری رئیس الازهر مصر بود و بسیار تاثیرگذار بود و یک شخصیت روشنفکر اسلامی و سیاسی بود بسیار نقش قوی در احزاب سیاسی مصر داشت. ایشان وقتی از حالت تعادل سیاسی خارج شد به این نقطه رسید و همه چیز را گذاشت کنار اول و نه تنها آسیب به خودش زد بلکه آسیب به کشورش و پیروانش زد.این عبارت معروف اوست که گفت: “اعوذبالله من السیاسه، من لفظها و معناها و من کل سائس و مسئوس.. یعنی؛ بیزارم از سیاست، از لفظان و معنای آن و از سیاست ورز و یا سیاست زده!”

 خاستگاه تندروی‌ها از دیدگاه علماء اخلاق

محدث و عارف بزرگ فیض کاشانی در تکمیل سخنِ امام غزالی تندروی‌ها را ریشه یابی نموده و می‌نویسد:

“تندروی از یک سو ناشی از ضعف اخلاق و جهل است و از سوی دیگر از طمع برای رسیدن به ثروت و ریاست بوده، و از سوی سوم از کینه و تحقیر دیگران ریشه می‌گیرد.” (محجه البیضاء، ج ۵ ص ۳۰۸)

 نتیجه تندروی

در روایات ما به نتایج وخیم تندروی به صراحت و به کنایه حقایقی اشاره شده که نمونه‌ای از آن چنین است؛

 در بیان امیرالمؤمنین در نهج البلاغه؛ تندروی، دیوانگی و بی خردی است. و اگر شخص تندرو پشیمان نشود علامت استقرار او در دیوانگی است. (حکمت / ۲۵۵)

امام صادق (ع) خطاب به مبتلایان به این بیماری تندروی و شتاب زدگی و خشونت می‌فرماید: چنانچه خواهان بی شخصیتی و توهین هستی تند باش. (بحار ۸۷، ص ۲۶۹)

 “رازداری” دومین مطالبه امام سجاد

حفظ اسرار و عدم افشا آن از ضرورتهای بزرگ اخلاقی است که امام چهارم فرمود حاضرم عضو مهمی از پیکرم را بدهم و در عوض شیعیان بدان‌پای بند باشند.

اسرار خانه و خانواده، اسرار اجتماعی، اسرار سیاسی و غیره.

 اهمیت حفظ اسرار خانواده 

قرآن؛ خانم‌ها و بانوانی را می‌ستاید تنها در زمینه مدیریت مسائل خانوادگی و زندگی استاد باشند، بلکه در طول زندگی “رازدار” باشند. زنانی را که اسرار شوهر خود را حفظ می‌کنند. قرآن چنین می‌فرماید: «فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ؛ 

 و زنان صالح، زنانی هستند که متواضعند و در غیاب [همسر خود،] اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ می‌کنند». (نساء ۳۴)

آن خانمی که در خانه اسرار شوهر و فرزند و عروس و داماد و یک به یک مرتبطین با خانهی  خود را حفظ می‌کند مورد تعریف و تمجید قرآن است.

این حکم اخلاقی قرآن اختصاص به زنان ندارد بلکه مردان هم باید در حفظ اسرار خانه و زندگی خود کوشا باشند.

مفضل گوید: روزی به محضر امام صادق (ع) وارد شدم و بعضی از مشکلات زندگی‌ام را بازگو کردم. امام کیسه‌ای به من داد و فرمود: در این کیسه مقدار چهارصد دینار وجود دارد. آن‌ها را بردار و مشکلات زندگی‌ات را برطرف نما. پس از آنکه کیسه را گرفتم، عرضه داشتم: ای پسر رسول خدا! من تقاضای پول نکردم، بلکه خواستم در حقّ ما به درگاه خداوند متعال دعایی کنی تا به دعای شما گرفتاری‌های ما برطرف گردد. امام صادق (ع) فرمود: مانعی ندارد، این پول‌ها را بردار و به همین زودی به درگاه خداوندسبحان دعا می‌کنم کهان شاء الله؛ به خواسته‌هایت برسی و در پایان به عنوان موعظه و نصیحت فرمود: مواظب باش که مسائل زندگیت را برای هر کسی بازگو نکنی که خود را در نزد افراد بی‌جهت سبک خواهی کرد.  (کافی ج ۴ ص ۲۱)

در روایتی امیرالمؤمنین سلام الله علیها فرمود:

«خیر دنیا و آخرت در این است که انسان اسرار را حفظ کند و بتواند ارتباط با خوبان برقرار کند.”جَمعُ خَیرِ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ فی کتمانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَخیار». (بحار ج ۷۴ ص ۱۷۸)

این آیات و روایات وظیفه ما را در مورد رازداری در امور خانوادگی و اجتماعی روشن می‌کند وظیفه‌ای که تمام خردمندان عالَم بر آن صحه می‌گذارند.

 راز داری در امور اعتقادی

کتمان و رازی داری در امور اعتقادی و بررسی دقیق شرائط جامعه و نحوه چگونگی مسائل و معارف دینی بسیار مهم است و متاسفانه امروز برخی از گویندگان رسانه‌ای و هیئتی به این مهم بی توجه‌اند!  و این درد بزرگی است و واقعاً و وجدانا باید به امام سجاد حق داد که بنالد بفرماید حاضرم بازویم را بدهم تا شیعیان اهل کتمان باشند!

علامه مجلسی می‌گوید: اینکه امام صادق فرمود حاضرم پاره تنم را بدهم ولی شیعه راز دار باشد و اسرار را بپوشاند در مورد اسرار و رازهای دینی در مباحث مختلف است که در جامعه و بین افرادی مطرح می‌شود که توان درک و فهم آن دیده نمی‌شود! (مرآة العقول ج ۹ / ص ۱۸۶)

 خطر طرح مباحث امامت در موارد سوء استفاده

امام صادق (ع) در تبیین علت شهادت انبیاء به مسالهٔ افشای سر و راز آنان اشاره کرده و می‌فرماید:

به خدا سوگند آنان را با شمشیرهایشان نکشتند، ولی اسرارشان را فاش کردند و سبب قتل آنان شدند؛ اَما وَاللّه ما قَتَلُوهُمْ بِاَسْیافِهِمْ وَلکِنْ اَذاعُوا سِرَّهُمْ وَ اَفْشَوْا عَلَیْهِمْ فَقُتِلُوا” (کافی ج ۱ ص ۵۲۱)

این گزاره تاریخی که از زبان امام صادق (ع) در مورد علت قتل انبیاء آمده را می‌توان به علت رنج ها و شکنجه‌ها و شهادت ائمه اطهار (ع) هم سرایت داد که چه بسیاری از رنج های تحمیل شده بر انان بخاطر عدم رازداری برخی علاقمندان بوده است!

 تخریبِ اعتقادی با طرح روایات وحکایات غیرمستند

امروز در عصر غیبت؛ یکی از مشکلات ما همین است و طبق یک روایتی و یا نقل غیرمعتبری، گوینده‌ای سخنی و یا کرامتی از ائمه اطهار نقل می‌کند و بلافاصله در گوشی‌های همراه تکثیر می‌شود و مورد تمسخر قرار می‌گیرد! آیا نباید در شهر، به سطح جامعه، به سطح افکار مخاطبشان نگاه کنند چه چیزی را می‌شود مطرح کرد؟! آیا چیزی منجر به انحراف می‌شود و یا منجر به تمسخر می‌شود قابل نقل است؟!

 حفظ اسرار عرفانی

این مهم، یعنی؛ حفظ اسرار امامت و عرضه آن با توجه به زمینه‌ها و دریافت عقول و افکار عمومی باید انجام شود، در مورد اسرار عرفانی و حکایات عارفان هم کاملاً منطبق است.

یکی از فیلسوفان و علمای بزرگ ما حکیم ملاعبدالله زنوزی است ایشان در کتاب انواع جلیله تصریح می‌کند؛ آن‌هایی که به عرفان رسیدند و آنهایی که به سیر و سلوک دست یافتند و معارف بلند عرفانی داشته برای کسی برملا نکنند تا در معرض انکار و سرزنش قرار نگیرند.

 ستاریتِ خدا وحفظ اسرار

در پایان این بحث به روایتی توجه کنیم که بنای خدای متعال بر رازداری است و این؛ درست همان درس معنوی است که ائمه اطهار از محض ربوبی گرفتند؛

چنانچه امام علی (ع) می‌فرماید: «اَلحَذَرَ الحَذَرَ فَوَ اللهِ لَقَد سَتَرَ، حَتّی کَاَنَّهُ قَد غَفَرَ؛ / بترس، بترس [از خدا] به خدا سوگند آن قدر پرده‌پوشی کرده که گویی تو را بخشیده و آمرزیده است» (نهج  ح ۲۹)

 ائمه اطهار و حفظ اسرار

مصداق بارز دارندگانِ اسرار؛ ائمهٔ معصومین (ع) هستند؛ اما در عین داشتن علوم غیبی هیچ گاه زبان به افشای رازی نکردند و بر اساسان علم غیب خود روشی که در جامعه از آن به “تندروی” تعبیر شود نداشته‌اند. چنانچه امیرمؤمنان علی (ع) در این رابطه می‌فرماید:

انَّ عِندَنا وَ اللّهِ سِرّا مِن سِرِّ اللّهِ وَ عِلمَاً مِن عِلمِ اللّهِ، وَ اللّهِ ما یَحتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبِیٌّ مُرسَلٌ وَ لا مُؤمِنٌ امتَحَنَ اللّهُ قَلبَهُ لِلایمانِ، وَ اللّهِ ما کَلَّفَ اللّهُ ذلِکَ احَداً غَیرَنا؛‌ بی‌گمان و به خدا سوگند، رازی از راز خدا و دانشی از دانش خدا [تنها] نزد ماست و به خدا سوگند، نه هیچ فرشتهٔ مقرّب و نه هیچ پیامبر فرستاده شده و نه هیچ مؤمنی که خداوند، دلش را به ایمان آزموده است، نمی‌تواند آن را تحمّل کند. به خدا سوگند که خداوند، آن را تنها بر دوشِ ما نهاده است. (وسائل ج ۱ ص ۴۰۲)

امیداست ما شیعیان این دو مطالبه امام سجاد (ع) با تمام توان در جهت تحقق اش کوشا باشیم. ان شاء الله

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سلام.‌نصیحت‌وپند‌خوبی‌کردید.اعتدال‌ومیانه‌روی‌‌.شتابزده‌عمل‌نکردن‌.
    درحالت‌خشم‌تصمیم‌نگرفتن.معروف
    است‌آن‌سلطان‌…..بدون‌فکر‌‌و تدبیر
    نمایندگان‌چنگیز‌را‌تنبیه‌یابه‌قتل‌رسانید
    وبهانه‌به‌دست‌چنگیز‌برای‌لشگر‌کشی
    به‌ایران‌آنروز‌…داد.ائمه‌معصومین.ع.
    اوصاف‌شیعیان‌واقعی‌خود‌را‌بارها
    برشمردند‌حکومت‌اسلامی‌باید‌تجمیع
    بیت‌المال‌را‌برحسب‌جمعیت‌‌‌بطور‌
    مساوی‌تقسیم‌کند‌‌‌‌‌‌ودرامور‌مختلف
    فرهنگ‌زبان‌و….بین‌اقوام‌فرقی‌قائل
    نشود‌‌لذا‌دوستان‌اهل‌بیت.ع.فرق‌دارد
    باشیعیان‌اهل‌بیت.ع.

  2. اینکه تندروی خوب نیست یک مطلب روشنی است، آیه و روایت هم اگر نباشد عقل آدم می فهمد
    مهم اینه که درست تشخیص داده بشه که کدام عمل تندروی است، کدام عمل کندروی، کدام افراط است کدام تفریط کدام اعتدال.
    الان هر کسی خودش را معتدل می داند. هر حزب و جناحی خودش را معتدل می داند و حزب رقیب را متهم به افراط یا تفریط می کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا