خرید تور تابستان ایران بوم گردی

جریان بحران‌زی! / یادداشت احمد زیدآبادی

احمد زیدآبادی طی یادداشتی در اینستاگرام خود نوشت:

جریانی در درون جمهوری اسلامی که می‌توان آن را “بحران‌زی” نامید، درست در سالگرد جان دادن زنده‌یاد مهسا امینی، اظهارنظرها و اقدامات تحریک‌آمیز خود را آغاز کرده است.
این جریان با معرفی خود به عنوان عامل سرکوب اعتراضات پاییز سال گذشته، خود را از لایه‌های زیرین‌تر قدرت به بالا کشیده و هرگونه بحران را به نفع ارتقای موقعیت سیاسی خود ارزیابی می‌کند.
حکومت اگر به بقای خود می‌اندیشد، به جای نگرانی از تبلیغات رسانه‌های خارج از کشور، باید مراقب این نیروی افراطی بحران‌زی باشد. متأسفانه همه جا هم نفوذ دارند. آنها نه فقط راه هرگونه تغییر و تحول مثبت در ساختار قدرت را سد می‌کنند بلکه دست به بحران‌سازی هم می‌زنند تا بر خر مراد سوار شوند.
سوار شدن آنها بر خر مراد نیز منطبق با منافع اسرائیل است، زیرا ایران را برای سال‌ها درگیر ناامنی و بی‌ثباتی خطرناک می‌کند و دولت نتانیاهو هم دقیقاً دنبال همین سیاست است.
واقعیت این است که “تغییر رژیم” در ایران کلاً در دستور کار دولت افراطی نتانیاهو قرار ندارد، زیرا هم از انجام آن ناتوان است و هم آن را ممکن نمی‌داند. دولت نتانیاهو مشخصاً بی‌ثبات‌سازی ایران را در نظر دارد و اصلاً هم خیالش نیست که دود این بی‌ثبات‌سازی به چشم چه کسانی در منطقه و چه کشورهایی در سطح جهان می‌رود.
این در حالی است که بخشی از اپوزیسیون برانداز که متحدِ اسرائیل شده است، از بی‌ثبات‌سازی مؤثر جامعۀ ایران عاجز است، اما نیروهای بحران‌زی توان این کار را دارند و با اظهارنظرها و اقدامات تحریک‌آمیزشان، آگاهانه یا ناآگاهانه چهارنعل در همان جهت می‌تازند.

او در یادداشت دیگر با تیتر «مرثیه سوگ دانشگاه ها» نوشت:  طباطبایی از دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اخراج و اساتیدی مانند دکتر حسین بشیریه و دکتر رضا رئیس طوسی به دلیل کارشکنی‌های مختلف، آواره و یا خانه‌نشین شدند، دیگر امید چندانی به تولید علم و نشر آن در دانشگاه نداشته‌ام.
دانشگاه نیز مانند دیگر پدیده‌های بشری، فلسفهٔ وجودی تعریف شده‌ای دارد و چنانچه این فلسفهٔ وجودی از سوی یک حکومت به رسمیت شناخته نشود، روشن است که محتوای آن را از معنی و مفهوم واقعی تهی و فقط شکل و صورتی از آن را به عنوان “زینت‌المجالس” حفظ خواهد کرد.
این مصیبت بر سر دیگر پدیده‌های اصطلاحاً مدرن در کشور ما هم آمده است.
در واقع همهٔ نهادها و دستگاه‌ها از جمله دانشگاه را نه برای تولید علم و دانش و یا طرح و حل مشکلی از هزاران گره فروبستهٔ این مملکت و ملت، بلکه صرفاً ابزاری برای ترویج نوعی ایدئولوژی قدرت‌‌محورانه و انحصارگرایانه می‌خواهند!
برای همین است که دانشگاهِ بدونِ برخورداری از آزادی آکادمیک، مدت‌های مدیدی است که لطف و طراوت و شور و حالش را از دست داده و شبیه پادگانی شده است که فقط اطاعت و سرسپردگی از آن طلب می‌شود!
در گوشه گوشهٔ دانشگاه گوش خوابانده‌اند تا مبادا استاد یا دانشجویی، حرفی خلافِ سیاست رسمی به زبان آورد و چون به زبان آورده شود، “گزارش” آن بلافاصله روی میز امنیتی‌هاست تا دستور تعلیق و اخراج و تنبیه صادر شود.
دانشگاهی که وزارت کشور برای چند و چون تدریس و تعلیم آن دستورالعمل صادر کند، درش به کلی هم تخته شود، به جایی برنمی‌خورد چه رسد به اینکه تعدادی از استادانش اخراج شوند!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا