خرید تور تابستان ایران بوم گردی

در باب «کم عقلی»

«محمد توکلی»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز: رییس‌جمهور روحانی در مجمع سالیانه‌ی بانک مرکزی گفت: «من بی خبر نیستم از افرادی که تلاش می‌کنند این دستاورد [کاهش تورم] صدمه ببیند…از روی کم عقلی معمولا..آن‌‌هایی که با دولت مخالفت می کنند، من وقتی حساب می‌کنم بیشترش بر مبنای کمبود عقل است و الّا مخالفت با دولت اصلا معنی ندارد. مبارزه با دولت یعنی مبارزه با منافع ملی…یعنی مبارزه با منافع یک ملت…ضربه زدن به امید یک ملت…ضربه زدن به اعتماد مردم»

همانطور که می‌شد حدس زد این گفته‌های حسن روحانی با واکنش‌های منفی قابل توجهی در سطح رسانه‌ها مواجه شد و حتی شاهد انتقادات صریح برخی چهره‌های سیاسی حامی دولت نیز نسبت به نوع ادبیات و واژگان به کار رفته در این سخنرانی بودیم. در واکنش به انتقادات مطرح شده در این باره، رییس‌دفتر رییس‌جمهور گفت: «بسیار روشن است که منظور ایشان دولت به معنای اعم و حاکمیتی آن و منظورشان از مخالفان، دشمنان و بدخواهان نظام است»

در ادامه به این بهانه به چند نکته اشاره می‌شود:

۱- با مقایسه‌ی عملکرد دولت اعتدال با دولت پیش از آن می‌توان به این نتیجه رسید که در پنج سال اخیر به نسبت دولت سابق فضای آزادتری در اختیار منتقدان دولت قرار گرفته است. مثال ملموس برای این موضوع نیز مقایسه‌ی نوع مواجهه‌ی دو دولت احمدی‌نژاد و روحانی با منتقدان مذاکرات هسته‌ای‌ است. در یک دولت نمی‌توان حتی کلمه‌ای در نقد مذاکرات هسته‌ای یافت و در دولت دیگر هر نوع نقد، تخریب و اتهام‌زنی در نشریات، صداوسیما و برخی تریبون‌های عمومی آزاد است. درباره‌ی چرایی این تفاوت می‌توان به سه دلیل توجه داشت.

الف) گسترش شبکه‌های اجتماعی و تلاش دولت برای جلوگیری از محدودسازی فضای مجازی توسط برخی، وضعیتی را به وجود آورده است که در آن امکان سانسور و پنهان‌سازی واقعیت‌ها به حداقل رسیده است. در چنین فضایی حتی اگر دولت مستقر می‌خواست هم نمی‌توانست فضای بسته‌ای همچون دوران دولت سابق برای منتقدان ایجاد کند.

ب) علت دوم این تفاوت، پشتیبانی برخی در ارکان قدرت از منتقدان دولت اعتدال است. جریان مخالف دولت‌های یازدهم و دوازدهم به اصطلاح «پشتش گرم است» و همین موضوع سبب آن می‌شود که در برخی موارد دولت اختیاری هم برای ایجاد محدودیت نداشته باشد. به عنوان نمونه نقدها و اعتراضات به عملکرد دولت از طریق تریبون‌ نمازهای جمعه موضوعی است که مسوولان دولتی امکان و توانی برای مقابله با آن ندارند.

ج) و علت سوم در تفاوت فضای ایجاد شده برای نقد دولت در دوره‌ی زمانی دولت پیشین و دولت فعلی را می‌توان در تفاوت رویکردهای طیف میانه‌رو و جناح تندرو به موضوعاتی از قبیل آزادی‌های سیاسی، شفافیت، فضای باز رسانه‌ای و… جستجو کرد. طبیعتاً دولتی که مدعی میانه‌روی است در قیاس با دولت مورد حمایت جناح تندرو به این قبیل مسایل توجهی جدی‌تر نشان خواهد داد.

۲- حسن روحانی در دولت یازدهم نیز گاه در مقابل هجمه‌ها از واژگانی استفاده می‌کرد که بیشتر از آنکه باعث عقب‌نشینی مخالفان دولت شود آنان را تشویق به حمله‌ی بیشتر با بهانه‌های تازه‌تر می‌کرد. روزی خطاب به منتقدان گفت «به جهنم که از مذاکره می‌لرزید»، روزی آنان را «بی سواد» خواند و امروز «کم عقل» نامیدشان؛ شاید روحانی و نزدیکان او با بر شمردن انواع فشارهای پیدا و پنهان بر دولت معتقد باشند که استفاده از این ادبیات واکنشی به آن فشارهای روی پرده و پشت پرده است. اما واقعیت آن است که حتی اگر با بدبینانه‌ترین نگاه ممکن قائل به شکل گیری یک کودتای سیاسی و اقتصادی علیه دولت منتخب مردم هم باشیم باز هم نمی‌توان آن را دلیلی کافی برای استفاده از ادبیاتی نامناسب از سوی مقامات ارشد دولتی بدانیم.

۳- بیاییم خوانش محمود واعظی از آنچه روحانی گفت را بپذیریم؛ مقصود روحانی از دولت، «حاکمیت و نظام» باشد و مخاطب واژه‌ی «کم عقل» دشمنان و مخالفان نظام. با قبول همین قرائت هم انتقاد از ادبیات رییس‌جمهور سر جای خودش باقی است؛ زیرا:

الف) برابر نشان دادن عملکرد (مثبت یا منفی) قوه‌ی مجریه با مفهومی نه چندان قابل تعریف مانند «نظام» در عمل به معنای پررنگ شدن خطوط قرمز است. هنگامی که مسوولان اجرایی خود و عملکرد خود را برابر با «نظام» دانستند، با توجه به آنکه به دور آنچه «نظام» خوانده می‌شود خطوط قرمز پررنگی کشیده شده است به نوعی همراهی با مسدودسازی مسیر گفتگو درباره‌ی عملکردها و حذف نقد و منتقد است.

ب) نقد اساسی به روحانی و برخی دیگر از مسوولان کشور مربوط به استفاده از الفاظ نامناسب و ادبیاتی است که شایسته‌ی یک مقام ارشد کشور نیست و تفاوتی نمی‌کند که مخاطب آن سخن نابجا دشمن و مخالف نظام سیاسی مستقر باشد یا منتقدان قوه‌ی مجریه.

بنابراین، این توجیه آقای واعظی که مخاطب رییس‌جمهور در استفاده از کلمه‌ی «کم عقل» دشمنان بودند، نمی‌تواند پذیرفتنی باشد.

۴- حسن روحانی و همکارانش در دولت یازدهم نشان دادند که هنگام خطا و بروز اشتباه «در عذرخواهی کردن از مردم لکنت ندارند.» همین موضوع سبب آن شد که در چهار سال دولت اول اعتدال دولتمردان قریب به ده بار به دلیل خطاهایی که بعضاً طبیعت کار اجرایی نیز هست از مردم عذرخواهی کنند. به نظر می‌رسد با توجه به واکنش‌های مختلفی که از طرف دوستان و مخالفان دولت دوازدهم شاهد هستیم زمان آن رسیده باشد که آقای رییس‌جمهور نشان دهد که دولت دوازدهم هم در عذرخواهی لکنت ندارد و به دلیل به کار بردن این ادبیات عذرخواهی کنند.

۵- و نکته‌ی پایانی ابراز یک دلواپسی جدی نسبت به مسیری است که دولت مستقر در نوع مواجهه با منتقدانش پیش گرفته است. اینکه جریان مخالف دولت اعتدال و به شکل کلی مخالفان طیف میانه‌رو پس از شکست در انتخابات۹۶ با روش‌های پیچیده‌ی سیاسی و رسانه‌ای در پی حذف میانه‌روها و ناکام کردن دولت هستند یک واقعیت غیرقابل انکار است اما به نظر می‌رسد حتی در مواجهه با اینان که «به هیچ صراطی مستقیم نیستند» هم نباید از سیاست مدارا عدول کرد و برخوردهای حذفی را حتی در همین حد به کار بردن الفاظ نامناسب به کار برد. هنگامی که ادبیات سخنگوی دولت که در توصیف رسانه‌ای کار آن را «لجن پراکنی» دانست یا برخی برخوردهای متکبرانه بعضی وزرا هنگام روبرو شدن با انتقادات – که شاید غیرمنصفانه و غیر واقعی هم باشد – و یا همین سخنان روحانی که این جنجال را به پا کرده است را مانند قطعات پازل کنار هم می‌گذاریم نشانه‌ی خطرناکی پدیدار می‌شود؛ تکرار رفتار دولت سازندگی با منتقدان در دهه‌ی هفتاد.

دلواپسی بزرگ در همین نقطه است که نکند حسن روحانی در مدت باقی مانده از دولت خود به جای تَکرار تجربه‌ی «زنده باد مخالف من» در حال تِکرار تجربه‌ای است که پاسخ نامه‌ی محترمانه‌ی اعضای نهضت آزادی به رییس‌جمهور وقت را هدایت آنان به سمت زندان می‌دانست!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. رییس جمهور بر حق انتقاد و نصحیت مشفقانه تأکید داشته و همچنان می بایست در راستای احترام منتقد عمل نموده و تخریبگران را با بیان دستاوردها و روشنگری توسط ارکان دولت، افشا نمود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا