خرید تور تابستان ایران بوم گردی

پاسخ دوباره ی ﺯﻳﺒﺎﻛﻼﻡ به شریعتمداری

ﺻﺎﺩﻕ ﺯﻳﺒﺎﻛﻼﻡ طی نامه‌ای به حسین شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان به انتقادات وی و دیگر همفکرانش علیه اظهارات و مواضع اخیر خود در زمینه موضوع هسته ایی پاسخ داد که متن آن به نقل از بهارنیوز در پی می آید:
بسمه تعالی
سرور عزیز و مکرم
جناب آقای حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه وزین کیهان زیده تفیقاته
با سلام و تحیات، در خصوص مرافعه پیش آمده در باب موضوع هسته ایی و با توجه به حجم گسترده مطالبی که جنابعالی و سایر دوستان اصولگرا در واکنش به عرایض بنده و آقایان دکتر هرمیداس باوند و دکتر احمد شیرزاد که در نشست دانشگاه تهران در موضوع هسته ایی گفته بودیم، مایل بودم مطالبی به استحضار برسانم.
۱ – نخستین نکته آنست که نمی دانم چرا جنابتان و سایر دوستان اصولگرا اینقدر اصرار دارید که بنده و عرایضم را بپای دیون معوقعه دولت آقای روحانی بگذارید؟ چرا مکرر از دولت مشارالیه می خواهید که تکلیف شان رابا عرایض بنده و دکتر شیرزاد روشن نمایند؟ جهت استحضار خاطرتان بعرض برسانم که سال گذشته وقتی مناقشه مشابه ایی میان حضرتعالی و حقیر پیش آمد و منجر به اعلام جرم دادستان محترم انقلاب علیه بنده و محکومیتم به زندان شد،بسیاری از دوستان اصولگرا دست کم از باب سلام و علیکی که با هم داشتیم سراغی ازم گرفتند. ولی علیرغم آنکه جناب رئیس جمهور معزز پیشتر فرموده بودند که دانشگاهیان در باب موضوع هسته ایی اظهار نظر بنمایند، اما احدی از امناء آن دلت ابد مدت و قوی شوکت سراغی نگرفتند که فلانی “هستی نیستی و چکار می کنی”. کانه آن داستان در حبشه اتفاق افتاده. جناب شریعتمداری،شما بهتر از هر کس دیگری واقف هستید که قطار دفاع از حقوق شهروندی و آزادی های مدنی در دولت آقای روحانی اگر چه سوت های بلندی می کشد ولی چقدر سبک و خالی می رود. البته از حق هم نمی بایستی گذشت و خیلی هم نیازی نیست که رئیس جمهور ما دغدغه حقوق مدنی شهروندان را داشته باشند. اگر زبانم لال ما در فرگوسن آمریکا می بودیم البته که آنوقت جا داشت که از ایشان چنین توقعاتی می رفت.تنها کمبودی که ما از این بابت داشتیم فقدان یک عدد “منشور حقوق شهروندی” شیک و خوش نقش و نگار بود که آنرا هم ایشان هنوز در پاستور مستقر نشده بودند که دستور دادند و تهیه هم شد.در عین حال روزنامه دولت رسما به این گلایه شما و سایر دوستان پاسخ داد که اصلا به دولت چه ارتباطی دارد که بنده در دانشگاه تهران چه گفته ام؟ در خصوص نسبت حقیربا دولت فخیمه شان هم نوشتند،صدها تن از دانشگاهیان صف بسته و نوبت گرفته بودند که از آقای روحانی در دوران انتخابات حمایت نمایند،ایشان(یعنی صادق زیباکلام) هم یکی از آن همه سیاهی لشکر. و بالاخره مرقوم داشته بودند که اصلا چه کسی گفته که دولت آن حرفها را قبول دارد؟(سر مقاله روزنامه ایران اول دی)
۲ – اما برویم بر سر اصل موضوع.در فقره هسته ایی جنابعالی و سایر اصولگرایان بیش از یک هفته است که در مطبوعات و سایت های تان دارید بمباران رسانه ایی می کنید که بنده همصدا با دشمنان کشور دارم با برنامه های هسته ایی مخالفت می کنم.همان مطالبی را که بیش از ده سال است دارید به غربیها نسبت می دهید( که با پیشرفت و ترقی ایران مخالفند) را دارید به بنده هم نسبت می دهید و همان سئوال همیشگی را تکرار می فرمایید که اگر هسته ایی بد است پس چرا غربیها خودشان از آن استفاده می کنند و قس علیهذا. ده سال است که جنابعالی دارید از تمامی بلند گو هایی که در اختیار دارید تبلیغ می کنید که چون غربیها مخالف پیشرفت و ترقی ایران هستند، و چون برنامه های هسته ایی برای ما پیشرفت و ترقی بهمراه می آورد پس لاجرم غربیها با برنامه های هسته ایی ما بمخالفت برخاسته اند. علی القاعده تکلیف بنده و دکتر شیرزاد و دکتر باوند هم روشن است. هر کس که با سیاست های هسته ایی مان مخالفت کرده یا انتقادی به آنها وارد نماید پس مخالف پیشرفت و ترقی کشور است و لاجرم در خط آمریکا ، انگلیس، اسراییل و دشمنان ایران اسلامی قرارمی گیرد. این اساس و بنیان استدلال شما و همفکرانتان در بحث هسته ایی می باشد.اما جناب شریعتمداری، این تحریف کامل صورت مسئله است.در طی این ده سالی که مناقشه ما با غرب بر سر فعالیت های هسته ایی مان بوجود آمده شما متاسفانه هرگز اجازه نداده اید تا کوچکترین ایراد و انتقادی وارد شود. هرگز اجازه نداده اید تا سخن دیگری شنیده شود و کلام متفاوتی از آنچه شما متجاوز از ده سال است که شبانه روز در خصوص هسته ایی میفرمایید شنیده شود. اینکه امروز بعد از یک دهه دیگران جرئت پیدا کرده اند و دارند می گویند ای مردم خیلی هم داستان هسته ایی آن گونه که گفته شده نیست، اتفاقا نه مدیون دولت تدبیر و امید است،نه مدیون تدوین “منشورحقوق شهروندی” ، نه مدیون ببار نشستن تلاشهای اصلاح طلبان در پیشبرد جامعه مدنی و توسعه سیاسی و نه مدیون هیچیک از این دست تلاشها.این تحول مبارک و این نقطه عطف تاریخی اتفاقا مدیون و مرهون همفکران شماست.مدیون “دلواپس ها” ست که به مخالفت با توافق ژنو درسال گذشته برخاستند. آنها در عجله و شتاب شان در مخالفت با توافق ژنو و مخالفت با روند مذاکرات هسته ایی توسط دولت آقای روحانی فراموش کردند که شاخه ایی را دارند می برند که خود بر روی آن نشسته اند.آنان برای نخستین بار سیاست های هسته ایی کشور را بزیر سئوال بردند؛ امری که تا قبل از آن سابقه نداشت.آنان ظاهرا متوجه نبودند که اگر قرار شود سیاست های هسته ای آقای روحانی مورد نقد قرار گیرد در آنصورت عده ایی هم سیاست های دوران آقای احمدی نژاد را مورد سئوال قرار خواهند داد. و چنین شد که تابوی زره فولادین بمباران تبلیغات هسته ایی پس از ده سال ترک برداشت و عده ایی هم جمع شدند در دانشگاه تهران و برای نخستین بار روایت متفاوتی از برنامه های هسته ایی کشور ارائه دادند و از جمله به تشریح بهاء سنگین و مع الاسف غیر ضروری که مملکت برای هسته ایی در این ده ساله پرداخته و همچنان هم دارد می پردازد پرداختند.
۳ – نخستین اشکال موضوع هسته ایی همانطور که پیشتر به آن اشاره داشتم در طرح نادرست و تحریف شده صورت مسئله آنست. بیش از یک دهه است که شبانه روزداریم به مردم می گوییم که چون غربیها مخالف پیشرفت و ترقی ما هستند پس مخالف برنامه های هسته ایی مان هستند. خودشان این همه از دانش هسته ایی بهره برداری می کنند، این همه نیروگاه هسته ایی دارند و این همه سلاح هسته ایی دارند، اما بما زور می گویند و می گویند که شما حق برخورداری از دانش هسته ایی ندارید.
جناب شریعتمداری، غربیها نه هرگز بما گفته اند که شما حق استفاده صلح آمیز از دانش هسته ای ندارید، نه مرافعه ما با غرب بواسطه آنست که آنها با پیشرفت های علمی و یا اقتصادی ما مخالفند، نه بواسطه آنست که غربیها یک” باشگاه اختصاصی هسته ایی” از خودی ها درست کرده اند و فقط به خودی ها اجازه ورود به “باشگاه هسته ایی” می دهند، نه بواسطه آنست که فعالیت های هسته ایی پیشرفت های محیرالعقول علمی، تکنیکی، صنعتی و اقتصادی در کشور ببار می آورد و غربیها چشم دیدن این پیشرفتها را ندارند، و نه هیچیک از آنچه که در این ده ساله گفته ایم.
۴ – جناب شریعتمداری، فعالیت های هسته ایی چه در ایران و چه در هر کشور دیگری به دو حوزه خیلی کلی قابل تقسیم است. یک بخش که می تواند کار برد نظامی هم داشته باشد؛ و بخش دیگر که غیر نظامی است. البته کشیدن مرز شفاف میان این دو حوزه در مواردی کار ساده ای نیست.در بخش دوم غربیها هیچ مشکلی با برنامه های هسته ایی ما ندارند.همه مرافعه و گرفتاریها در قسمت نخست است.در راس این دست فعالیت ها غنی سازی می باشد.هر کشوری که بتواند اورانیوم را ۳ درصد غنی سازی نماید، هر زمان که اراده کند ظرف چند ماه و حد اکثر تا یکی دوسال می تواند آنر تا ۹۰ درصد و بالاتر که برای ساخت سلاح هسته ایی مورد نیاز است هم غنی سازی کند.و همه مناقشه ما با غرب از این نقطه است که آغاز می شود. اما چرا غربیها از بابت توان غنی سازی هیچ کشور دیگری نگرانی ندارند اما در خصوص ایران این همه نگرانی وجود دارد؟ پاسخ : چون ما تنها کشوری هستیم که اعلام کرده ایم یک کشور دیگر بنام اسراییل را می خواهیم نابود نماییم. این سیاست مان هم در حد حرف و شعار نبوده بلکه هر نوع تسلیحاتی که توانسته ایم در اختیارمخالفین اسراییل قرار داده ایم و نه تنها آنرا انکار نکرده ایم بلکه با افتخار هم تایید کرده ایم. فی الواقع اگر سلاحهای استراتژیک و سنگین تری به حماس یا حزب الله هنوز نداده ایم ، نتوانسته ایم و امکانش نبوده.این درست است که اسراییل صدها کلاهک هسته ایی در اختیار دارد، اماحتی دست راستی ترین جریانات سیاسی در آنکشور هم هرگز نگفته اند که ما ایران اسلامی را می خواهیم از روی نقشه محو نماییم.البته همواره گفته اند که اگر توافق هسته ایی با ایران صورت نگیرد، ممکن است به تاسیسات هسته ایی ما حمله کنند. در پاسخ به این تهدید بالقوه ما اعلام داشته ایم که هرگز قصد ساخت سلاح هسته ایی نداریم و فعالیت های هسته ایی مان کاملا صلح آمیز است.درعین حال رسالت نابودی اسراییل را که برای خودمان تعریف کرده ایم را هیچگاه نه مخفی و پنهان ساخته ایم، و نه آنرا تکذیب کرده ایم.
۵ – اما چرا بجای بیان علت واقعی مناقشه و اختلاف با غرب بر سر فعالیت های هسته ایی مان، آنرا تقلیل داده ایم به اینکه غربیها نمی خواهند ما پیشرفت های علمی و اقتصادی داشته باشیم و بهمین خاطر است که با برنامه های هسته ایی ما مخالفت کرده و با اعمال تحریم ها و سایر فشار ها می خواهند جلمی پیشرفتهای ما را بگیرند؟ علت را می بایستی در نگاه “غرب ستیزانه” و اصرار بر پیشبرد گفتمان “آمریکا ستیزی” و “استکبار ستیزی” بعنوان مولفه های اصلی جهان بینی جمهوری اسلامی ایران جستجو نمود. هسته ایی در حقیقت ابزاری شد در خدمت پیشبرد سیاست غرب ستیزی.
زمانیکه برای نخستین بار در سال های پایانی دولت اصلاحات موضوع فعالیت های هسته ایی ایران لو رفت،سیاست دولت اصلاحات “کج دار و مریز” بود. سعی شد برنامه های هسته ایی مان به گونه ایی به پیش برود که غرب را در برابر خودمان قرار ندهیم.اما سال ۸۴ که اصولگرایان به رهبری آقای احمدی نژاد در انتخابات پیروز شده و قدر ت رابدست گرفتند آن سیاست به کل و به جزء و به اصل و به فرع کنار گذاشته شد.آقای احمدی نژاد نه تنها سیاست کج دار و مریز اصلاح طلبان را کنار گذاردند بلکه آن سیاست را “خیانت” و مجریان آنرا “خائن” خواندند.ایشان یک چرخش یکصدو هشتاد درجه و یک انفلاب تمام عیار در برنامه های هسته ایی کشور بوجود آوردند. به مردم ایران و به دنیا اعلام کردند که ما سیاست های هسته ایی مان را منبعد با تمام توان و قدرتی که داریم به پیش خواهیم برد و غربیها هم هر کار که می خواهند بکنند.
۶ – از زمان بروی کار آمدن آقای احمدی نژاد بود که هسته ایی شد یک بت بزرگ که همه مقدرات کشور می بایستی به پای آن ریخته شود و رئیس جمهور جدید هم شدند قهرمان ملی. بر خلاف تیم مذاکره کننده قبلی که “مرعوب غرب” بودند و می خواستند هر طور که شده با غرب به توافق رسیده و به مناقشه هسته ایی پایان بدهند، اصولگرایان با رهبری رئیس جمهور انقلابی جدید و ضد آمریکایی شان و با فرود آوردن مشت محکم بردهان غرب و آمریکا، قطار برنامه های هسته ایی کشور را با غرور و افتخار و سربلندی هرچه تمام تر و با قدرت و شتاب هر چه تمام تر به حرکت درآوردند. هنوز سال نخست دولت اصولگرا به پایان نرسیده بود که پرونده هسته ایی ایران از شورای حکام در وین، سر از شورای امنیت در نیویورک در آورد.آقای احمدی نژاد قطعنامه های شورای امنیت را “ورق پاره” خواندند و اصولگرایان هم با تمام توان و تمام قد ازرئیس جمهور” انقلابی”، “خط امامی”، “تجسم شهید رجایی”، “معجزه هزاره سوم” و در یک کلام احیاء کننده ارزشهای ناب انقلابی از جمله “ایستادگی در برابر آمریکا و نظام سلطه” حمایت نمودند. از جمله در مهم ترین نقطه ایی که آقای احمدی نژاد در برابر آمریکا ایستادگی نموده و در دهان آمریکا و دشمنان نظام زدند در پرونده هسته ایی مان بود.
جناب شریعتمداری ، متاسفانه یکی از ظلم های فاحشی که در حق منافع ملی مان صورت گرفت در استفاده ابزاری از هسته ایی در پیشبرد آمریکا ستیزی بود.بجای آنکه تلاش شود تا هسته ایی بدل به یک بحرانی برای نظام نشود، درست برعکس عمل شد و هسته ایی شد قربانی و بلا گردان “آمریکا ستیزی”، غرب ستیزی و استکبار ستیزی. در نتیجه و بجای آنکه هسته ایی در خدمت مصالح و منافع ملی بکار گرفته شود، برعکس شد و منافع ملی فدای هسته ایی شد تا پرچم آمریکا ستیزی همچنان برافراشته و در اهتزاز بماند.
۷ – از آنجا که آقای احمدی نژاد از رویارویی هسته ایی با غرب بعنوان هیزم آمریکا ستیزی و احیاء ارزش های انقلابی( که بزعم ایشان واصولگرایان دردولت های آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی کنار گذارده شده بودند) می خواستند استفاده کنند،بنابراین بجای آنکه گفته شود که نگرانی و مشکل اصلی غربیها با فعالیت های هسته ایی ما بر سر چیست، صورت مسئله به این صورت تحریف شد که چون نظام سلطه نمی خواهد ما به قله های رفیع علم و دانش برسیم و ازمواهب تحول اقتصادی که هسته ایی در کشور ایجاد خواهد کرد برخوردار شویم، لذا با برنامه های هسته ایی ما مخلفت می کنند و تحریم های ظالمانه را علیه ما تصویب نموده اند. هسته ایی شد “حق مسلم ما” که غربیهای زورگو و متجاوز می خواستند(و همچنان می خواهند) این ملت نجیب،بزرگ و آزاده را از “فیض” آن محروم نمایند.
۸ – جناب شریعتمداری،مردم سالاری فقط رفتن مردم بپای صندوقهای رای وزارت کشور نیست.اینکه مردم بدانند این یا آن سیاست که بنام آنها دارد صورت می گیرد چه بهایی بابت آن دارند می پردازند، اصل زیربنایی دیگر مردم سالاری است.دولت قبلی با غرور و افتخار و سربلندی و درعین حال تبلیغات گسترده ۲۱ فروردین را روز ملی هسته ایی نام گذاری نمود و مقامات کشوری هم صف بستند تا این دستاورد چشم گیر و تاریخی ملت بزرگ ایران را تبریک و تهنیت بگویند.آنچه در آن میان کمتر مورد توجه قرار گرفت این بود که ما دقیقا چه بدست آورده ایم و چه بهایی برای آن پرداخته ایم؟
بخشی از آنچه که در نشست دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفت اتفاقا پاسخ به این دو پرسش اساسی بود. برخلاف آنچه که ظرف یک هفته گذشته به بنده و سایر شرکت کنندگان درآن نشست نسبت داده اید “که ما همصدا با دشمنان نظام به مخالفت با برنامه های هسته ایی کشور برخاسته ایم” موضوع نه مخالفت بوده و نه تکرار ارسال دسته گلهای ده سال گذشته. بلکه بررسی دستاوردها در برابر هزینه ها و نقد سیاستهای هسته ایی مان بود در حضور چند صد دانشجو. بنظر می رسد هزینه های غیرمستقیم هسته ایی که بواسطه تحریم ها بر کشور تحمیل شده بمراتب سنگین تر از هزینه های مستقیم آن می باشد. فهرست ضرر و زیان هایی که بواسطه تحریم های هسته ایی بر کشور وارد شده طولانی، دردناک و در عین حال باورنکردنی است. محدودیت هایی که تحریم ها بر صنایع نفت و گاز و پتروشیمی کشور وارد کرده اند سبب شده تا همسایگان ما در خلیج فارس بتوانند از حوزه های مشترک نفت و گاز که با آنها داریم سالیانه دهها میلیارد دلار بیشتر از ما نفت و گاز برداشت نمایند. یک فقره کشور قطر با جمعیت دو میلیونی اش سه برابر ما از حوزه مشترک پارس جنوبی سالیانه گاز برداشت می کند.برخی برداشت اضافی قطر راخیلی بیشتر از سه برابر ما می دانند. اما همین سه برابر با توجه به قیمت جهانی گاز سالیانه بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار می شود.همین وضعیت در آینده می تواند در غرب کشور و در حوزه های مشترک نفتی که با عراق داریم هم بوجود بیاید. آثار تحریم بر صنایع مادرمان بکنار، بسیاری از واحدهای تولیدی بواسطه کمبود هایی که در نتیجه تحریم ها برایشان بوجود آمده یا تعطیل شده اند و یا با ظرفیت های بسیار کمتری دارند کار می کنند. تلاش بمنظور دور زدن تحریم ها فقط باعث افزایش هزینه تولید در کشور و در نتیجه ناتوانایی تولیدات ساخت ایران در رقابت با کشورهای دیگر در بازارهای منطقه نشده. فسادی که ابعاد آن در تاریخ ایران بی نظیر است محصول دیگر دور زدن تحریم ها بود.
۹- ضرر و زیان های گسترده به منافع ملی کشور تنها پی آمد رویکرد ایدئولوژیک و استفاده ابزاری از پرونده هسته ایی نبوده. تولید برق از انرژی هسته ایی در ایران بگونه ایی مطرح شده کانه هیچ اشکالی در استفاده از آن وجود نداشته و انرژی کاملا پاک می باشد. این هم دروغ بزرگ دیگری است. در بسیاری از جوامع توسعه یافته مخالفت های جدی از سوی فعالین سبز و دوستداران محیط زیست بواسطه تهدیدات و آلودگی های زیست محیطی نیرو گاه های هسته ایی وجود دارد.فی الواقع در برخی از این دست کشورها توسعه و ساخت نیروگاههای جدید هسته ایی متوقف شده است. توجه سیاسی به انرژی هسته ایی ایضا سبب شده تا برخلاف جوامع پیشرفته توجه جدی به انواع انرژی های پاک یا اصطلاحا “تجدید پذیر”(خورشیدی، باد،جذر و مد دریا، گرمای درون پوسته زمین…) صورت نگیرد.
۱۰ – خسته تان کردم جناب شریعتمداری می بخشید.اما هنوزاصلی ترین و محوری ترین اشکال به برنامه هسته ایی کشور را خدمتتان معروض نداشته ام: هزینه- فایده و توجیه اقتصادی تولید انرژی هسته ایی در ایران. جناب شریعتمداری هیچکس نمی تواند بگونه ایی دقیق محاسبه نماید که بهاء اورانیوم ۳ درصد غنی شده در ایران چقدر بیشتر از قیمت آن در بازار بین المللی است( با توجه به هزینه سنگین تحریم ها و اینکه مجبور بوده ایم مثل اختراع چرخ همه چیز را از نقطه صفر خودمان انجام دهیم و خیلی فاکتور های دیگر که هزینه تولید را در ایران همواره خیلی بیشتر از کشورهای دیگر می سازد).آنچه مسلم است قیمت تمام شده آن خیلی بیشتر از قیمت بین المللی آنست.شاید به چندین برابر قیمت بین المللی آن برسد. با توجه به عوامل دیگر، هچون این واقعیت که ظرف بیست سال گذشته چندین برابر ساخت یک نیروگاه جدید به روسها حقوق پرداخته ایم( و همچنان هم داریم می پردازیم)، برق تولید شده در نیروگاه بوشهر کیلوواتی چقدر دارد تمام می شود؟ آیا مردم حق انتخابی دارند یا بالاجبار باید آنرا مصرف کنند؟عین همین پرسش را در خصوص رادیو داروها می توان پرسید. با این تفاوت که در اینجا جدای از قیمت تمام شده مسئله حیاتی کیفیت تولیدات هم بمیان می آید. ملاحظات هزینه- فایده و توجیه اقتصادی فعالیت های هسته ایی بسرعت پیچیده تر شده و پای این سئوال بنیادی را بمیان می کشد که آیا ذخایر معادن اورانیوم در ایران آنقدر هست که سرمایه گذاری عظیمی را که در خصوص غنی سازی در ایران کرده ایم از نظر اقتصادی توجیه نماید؟ 
تنها نقطه امیدواری بعد از لطف حضرت منان، رویکرد دولت یازدهم است. تفاوت مهم این دولت با دولت اصولگرا قبلی آنست که خوشبختانه مثل دولت قبل در صدد استفاده ابزاری از مسئله هسته ایی نیست. برعکس دارد همه تلاشش را بکار می گیرد تا غائله ایی را که اصولگرایان برای بهره برداری سیاسی از موضوع هسته ایی براه انداختند بخواباند. دست کم برخی از آمریکایی ها هم متوجه این تغییر شده اند و ظاهرا از این تغییر نگاه در ایران استقبال کرده اند.اما در طرف آمریکا جریانات نیرومندی وجود دارند که بسیاری از آنها ذره ایی بما اعتماد ندارند. در طرف خودمان هم جریانات نیرومندی وجود دارند که از یک سو به آمریکایی ها کاملا بی اعتماد هستند و از سویی دیگر نگران کند شدن سرعت قطار آمریکا ستیزی در صورت توافق هسته ایی با غرب هستند. 
ایام بکام باد
صادق زیباکلام
پنجم دیماه یکهزاروسیصدونودوسه
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا