خرید تور تابستان ایران بوم گردی

آقا! هل نده … | سوسن شریعتی

«سوسن شريعتي»، در یادداشتی با عنوان «مردان انقلاب و …» که در گروه سیاستنامه‌ی روزنامه‌ی «اعتماد» منتشر شد، در مورد دختران انقلاب نوشت:

susan020درباره پديده‌اي كه «دختران خيابان انقلاب» نام گرفته است نمی‌شود نوشت. پيگرد دارد و نامش تشويق به امر فساد است. خب درباره‌ی مردان انقلاب كه می‌شود نوشت؛ …

انقلابيونی كه شده‌اند قانونگذاران نظام و مشكل‌شان شده است خاطره‌ی يك انقلاب. از يك سو گراميداشت سالانه‌ی انقلابی كه تجربه‌ی نه گفتن به قوانين حاكم بود و از سوی ديگر اين هراس كه مبادا انقلاب شود و اين گمان كه هر معترض به قانون حتما قصد انقلاب دارد. (مثل خودش در گذشته) تا وقتی انقلابی هستی همه‌چيز روشن‌تر است: مشكل را قانون می‌دانی و از همين رو اعتراض را حق مسلم. آنچه برای دوستدارانِ انقلاب بی‌بديل بوده است همين امكان و توان اعتراض به قوانينی بوده كه كفايت نمی‌كرده‌اند يا برآمده از اجماع عمومی نبوده‌اند. اما پيروز كه شدی و مستقر مجبوری بگويی: «هر قانونی بهتر از بی‌قانونی است». دوپارگی از جايی شروع می‌شود كه هم خود را وفادار به انقلاب و روح آن بدانی و هم نگهبان نظم و امنيت شده باشی. هم مفتخر به پيوستن داوطلبانه فوج- فوج به صفوف انقلابی كه اسلامی بود و هم متولی و مجری قوانين شرعی‌ای كه لازم الاجرا است. حاصلش می‌شود يك همين و همان كيفری:

انقلاب خوب بود و ديگر بد است.

٢- قوانين ديروزی عصيان‌برانگيز بوده‌اند ولی از آن پس ديگر درهيچ قانونی نمی‌شود ترديد انداخت.

٣-قوانين لازم‌الاجرا هستند به خصوص وقتی قوانينی باشند شرعی. يك انقلابی سابق، هرچند هم فراموشكار بايد به ياد بياورد كه قوانين معلوم نيست ازلی- ابدی باشند و قوانين شرعی بهتر آن است كه اختياری شوند. يك انقلابی سابق بايد به ياد آورد چرايی قانون شکنی را تا در برابر هر اعتراضی به قانون به همان دامی كه متولی قدرت درمی‌افتد درنيفتد وگرنه به چه كار می‌آيد پافشاری و وفاداری به خاطره‌ی يك انقلاب. قانونی كه بی‌شباهت به آحادش باشد می‌شود ظروف تنگ، چماقی بر سر و نه چتر حمايت و امنيت. و اين همه مدام من شهروند را بدل می‌سازد به مجرم، دعوت می‌كند به عبور از قانون. چنين پيداست كه متوليان قانون ما هنوز از قانون‌شكن می‌هراسند. چه لزومی دارد هر معترض به قانون را برانداز بدانيم و بعد برايش پرونده‌های ترسناك بسازيم؟ يك انقلابی سابق كه به قدرت رسيده است فرقش با هر قدرتمدار ديگری حداقل بايد در همين باشد: از معترض به قانون نترسد، هلش ندهد، نيندازدش كف خيابان از ترس اينكه مبادا چند سانت ارتفاع بگيرد. آقا! هل نده. از يك معترض به قانون، يك انقلابی‌ خواهی ساخت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. والله درد ها همین است…..این سردادن وانداختن انان به وادی دیگریست حضرات خودکه خوب میدانید مجریان نااگاه را خبردهید.

  2. آفرين! جان کلام. اگر اعتراض به قانون خوب بود، چرا الان بد است؟ اگر بد بود، چرا اعتراض کرديد!؟

  3. تنها راه نجات کشور اصلاح قانون اساسی است . مخصوصا بهتر است رییس قوه قضاییه را مانند دو قوه دیگر مردم انتخاب کنند . فرمانده پلیس هم با پیشنهاد وزیر کشور و تایید رهبر انتخاب شود . رییس صدا و سیما هم توسط شورای نظارت بر صدا و سیما انتخاب شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا