خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«بی بی سی فارسی به یک شبه حزب تبدیل شده است»

/ گفت‌وگوی انصاف نیوز با فرید مدرسی /

زهرا منصوری، خبرنگار انصاف نیوز: بخش فارسی زبان شبکه بی بی سی یا بی بی سی فارسی در بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی مختلف شیوه‌هایی را برای خبر رسانی انتخاب کرده و پی‌گرفته است که انتقاداتی را حتی از سوی برخی کارشناسان خود این شبکه به همراه داشته است.

از جمله سوگیری غیرحرفه‌ای در حمایت یا در مخالفت با نیروها و نهادهایی دولتی یا غیردولتی ایرانی که این نوع جهت‌گیری آنها باعث واکنش‌هایی در داخل نسبت به سوژه‌هایشان می‌شود. افزایش حساسیت بر روی جمعیت دانشجویی امام علی ع در روزهای اخیر یکی از تبعات نوع پوشش خبری آن در بی بی سی فارسی به‌نظر می‌رسد.

در این‌باره با فرید مدرسی فعال رسانه‌ای اصلاح طلب گفت‌وگویی کردیم. او می‎گوید سیاست‌های رسانه‌ها را سیستم‌های بالادستی تعیین می‌کنند و معتقد است سیاست‌های بی بی سی فارسی با بی بی سی بین المللی متفاوت است و خودش به یک شبه حزب تبدیل شده است.

متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با فرید مدرسی، فعال سیاسی اصلاح طلب را در ادامه بخوانید:

فرید مدرسیمدرسی با بیان اینکه در حال حاضر تنها چیزی که در رسانه‌ها دیده نمی‌شود، تعهد اجتماعی است، گفت: یعنی سیاست‌های حاکم بر رسانه‌ها در حال حاضر چه در داخل کشور چه در خارج از کشور براساس سیاست‌های بالا دستی آنها تعیین می‌شود. این سیاست‌های بالا دستی گاهی مشهود است. مثل سیاست‌های رسانه‌های خارج از کشور که براساس سیاست‌های کلان غرب نسبت به ایران پیاده می‌شود.

وی افزود: کوچک‌ترین اتفاق، مثلا یک قتل که در گوشه‌ای از شهر رخ می‌دهد و هیچ ربطی به مسائل کشور هم ندارد، مهم می‌شود. در داخل هم بدون در نظر گرفتن تعهد اجتماعی و منافع ملی رسانه‌ها در دعوای سیاسی که وجود دارد، وارد می‌شوند و سعی می‌کنند موضعی بگیرند که به نفع سیاست‌های بالا دستی آن‌ها است که معمولا آن‌ سیاست‌ها هم خارج از رسانه‌ها طراحی می‌شود و این سیاست‌گذاران بالادستی به دلیل عدم آشنایی که با سیاست‌ها و وظایف یک رسانه دارند، باعث می‌شوند تنها به یک ابزار نازل سیاسی تبدیل شود. در نهایت هرچقدر هم به یک ابر رسانه تبدیل می‌شوند میزان نازل شدن آنها به جای کاهش، افزایش پیدا می‌کند. یعنی رسانه‌هایی که مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرند طمعه‌ی بزرگ‌تر و دلچسب‌تری برای اعمال سیاست‌های بالادستی چه در داخل و چه در خارج از کشور قرار می‌گیرند.

این مساله باعث می‌شود یک نگاه تک بعدی به مسایل کشوری به وجود بیاید. یعنی مثلا وقتی سیل آمد به جای اینکه تعهد خود را نسبت به آن منطقه‌ای که دچار سیل شده است نشان دهیم، این حادثه را ابزاری قرار می‌دهیم تا رقیب خود را بزنیم. این رقیب می‌تواند جریان سیاسی، حاکمیت، دولت و یا سپاه باشد. در واقع فرقی ندارد، مهم سیاست حاکم بر آن رسانه است. به جای اینکه به عنوان یک رسانه حتی فراتر از منافع ملی فکر کنیم، یعنی به فکر منافع یک انسان باشیم، به چاقویی در دست سیاست‌های بالا دستی تبدیل می‌شویم که خارج از رسانه هم تعیین می‌شوند و به رسانه‌ها یک نسخه از آن داده می‌شود  تا اجرا شود.

مدرسی ادامه داد: خبرنگار‌ها هم از میزان تاثیرگذاری خود به عنوان یک گروه مرجع به ابزاری برای قلع و قمع کردن سیاسی طرفین تبدیل می‌شوند. مثلا بی بی سی را ببینید که مدت مدیدی است از قالب یک رسانه‌ی حرفه‌ای خارج شده و به رسانه‎ی یک جریان سیاسی تبدیل شده و این جریان سیاسی اصلا دلیلی ندارد در داخل کشور باشد. ممکن است یک جریان سیاسی فرا منطقه‎ای و ملیتی باشد. مثلا اگر به مجری‌های بی بی سی دقت کنید احساس نمی‌کنید با یک مجری تلویزیون رو به رو هستید. در واقع حس می‌کنید یک کنشگر سیاسی اجتماعی هستند که یک ایدئولوژی برای آنها نوشته شده که براساس باید و نبایدهای آن ایدئولوژی‌های طراحی شده، عمل می‌کنند.

او اضافه کرد: یعنی بی بی سی در زمینی بازی می‌کند که  زمین یک رسانه نیست، بلکه رسانه به عنوان ابزاری است برای قلع و قمع کردن نظامی به نام جمهوری اسلامی.  دست اندرکاران بی بی سی اگرچه در گذشته سعی می‌کردند آن را پنهان کنند. فکر نمی‌کنم در حال حاضر تلاشی برای پنهان کردن این موضوع داشته باشند. فقط به ادبیات مجری‌های آن دقت کنید! اصلا شباهتی به یک روزنامه‌نگار عینی‌گرا ندارند؛ بلکه مثل یک روزنامه‌نگار ارگانی و شبه حزبی عمل می‌کنند.  این مساله کاملا مشهود است و چیزی نیست که من تلاش کنم از ادبیات‌شان آن را بیرون بیاورم. من حتی احساس می‌کنم بین ادبیات بی بی سی بین الملل به عنوان یک رسانه‌ی فرازبانی با بی بی سی فارسی یک تفاوتی وجود دارد و همچنین احساس می‌کنم یک دستورالعملی برای بی بی سی فارسی وجود دارد که خارج از دستور العمل بی بی سی فرازبانی است.

این فعال رسانه‌ای گفت: یک سری دستور العمل‌ها وجود دارد که حداقل بی بی سی طی این سال‌ها تلاش کرده به عنوان ویترین از آن فخر بفروشد. اما همان ویترین هم درباره‌ی بی بی سی فارسی اصلا رعایت نمی‌شود، تلاش می‌کند یک سیاستی خارج از بی بی سی داشته باشد. در حقیقت با یک حزبی به نام بی بی سی فارسی رو به رو هستید که فقط اسم  آن راسانه‌ی فرازبانی را یدک می‌کشد ، یعنی برند را گرفته و کار خودش را می‌کند. من به عنوان یک فعال رسانه‌ای تفاوتی از نظر سیاست‌های کلان بین بی بی سی و من و تو نمی‌دانم.  اما درباره‌ی تاکتیک‌ها و شیوه‌های خبر رسانی باهم تفاوت‌هایی دارند.

فرید مدرسی ادامه داد: مثلا ممکن است یک مجموعه‌ای بیشتر روی مسایل اجتماعی و مجموعه‌ی دیگر روی مسایل سیاسی ایران کار کند و یا مجموعه‌ای نخبگان و مجموعه‌ای مردم عادی را به عنوان مخاطب در بر بگیرد. تفاوت آنها در این حد است اما در سیاست‌های بالادستی هیچ تفاوتی در رسانه‎های معارض جمهوری اسلامی نمی‌بینید.

من به عنوان یک فعال رسانه‌ای معتقد هستم یک مغر متمرکزی وجود دارد که کاملا حرفه‎‌ای از ابزاری به عنوان رسانه با چند بازو برای مقاصد سیاسی خودش استفاده می‌کند. حتی بین رسانه‌های داخلی هم شما این مغزها را می‌توانید ببینید.  این چیزی نیست که فقط مختص آن‌ها باشد، در داخل کشور هم بعضی از رسانه‌ها را می‌بینید که اسم‌های آنها باهم متفاوت است اما خطی که به آن وارد می‌شوند باهم هماهنگی دارد؛ گاهی این هماهنگی ناگفته و نانوشته است و به دلیل منافع مشترک شکل می‌گیرد.

این فعال سیاسی در پایان گفت: اما من برای جمهوری اسلامی و شبکه‌های معارض با جمهوری اسلامی احساس می‌کنم فراتر از یک هماهنگی نانوشته و ناگفته است. یعنی یک هماهنگی کلان وجود دارد، اما من به دلیل اینکه دانش امنیتی ندارم نمی‌دانم این مغز در کجا قرار گرفته و تنها به عنوان فعال رسانه این مغز را می‌بینم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا