خرید تور تابستان ایران بوم گردی

بازتاب نوروز در سخن پارسی | ميرجلال الدين كزازی

ميرجلال الدين كزازی، نویسنده و استاد دانشگاه در ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات نوشت: «بازتاب نوروز در سخن پارسی، از نگاهی بسیار گسترده و کلان، به دو گونه می‌تواند بود: یکی آن گفته‌ها، سروده‌‎ها و نوشته‌هایی که در آن یکسره به نوروز پرداخته شده و از پیشینۀ نوروز، ویژگی‌ها، هنجارها و آیین‌ها در آنها سخن رفته است. برای نمونه، آن بخشی که دربارۀ چگونگی پیدایی نوروز در شاهنامه آورده شده است یا در کتاب‌هایی که بخشی از آنها یا حتی به یکبارگی در زمینه نوروز نوشته شده‌‌اند، پر آوازه‌ترین‌شان – اگر بخواهم نمونه‌ای بیاورم- نوروزنامه است که نوشتۀ سخنور و دانشمند نامبردار ایرانی خیام است.

گونه دیگر آن است که از نوروز چونان بخشی از بهار سخن رفته است. آنجا که سراینده یا نویسنده‌ای می‌خواسته است از بهار و زیبایی و دل‌آرایی‌های آن یاد بیاورد، از نوروز نیز سخن گفته است. زیرا که نوروز و بهار در فرهنگ ایرانی دو یار ناگسستنی‌اند. هر زمان از نوروز سخن می‌رود، می‌توان از بهار نیز سخن گفت یا وارونۀ آن.

از سوی دیگر، چون نوروز ــ به گونه‌ای می‌توان گفت ــ نماد یا نمادگونه‌ی روزگار بهی، فرهی و مِهی است؛ بهترین روزهای سال، روزهای نوروزی ا‌ست. از همین روست که ویژگی بنیادین نوروز، هم به پاس کارکرد نماد شناختی آن و هم به پاس ریخت واژه، پیروز شده است. هنگامی که از نوروز سخن می‌رود، این واژه را با فروزه و ویژگی آن که پیروز است، به کار می‌برند. می‌گویند: نوروز پیروز.
این پیروزی، هم کارکرد نمادشناختی دارد، هم کارکرد زیباشناختی. زیرا که نوروز و در پی آن بهار، به راستی روزگار پیروزی ا‌ست. روزگار چیرگی روشنایی، گرما، پدیده‌های خجستۀ اهورایی بر تاریکی، سرما و پدیدهای گجستۀ اهریمنی است.

این است که نوروز و بهار، دوشادوش یکدیگرند. زیرا آغاز نوروز آنچنان که همۀ ایرانیان و آگاهان از فرهنگ ایرانی می‌دانند، همراه است با آغاز نوروز. این دو بازتاب را از آن نگاه کلان، ما می‌توانیم از نوروز در پهنۀ ادب پارسی بیابیم. چامه‌هایی هست که دربارۀ نوروز سروده شده‌اند که می‌توانیم آنها را نوروزانه یا «نوروزنامه» بدانیم.

کمابیش شما هر دیوان سخن پارسی را بگشایید، سروده‌ای در ستایش نوروز و بهار در آن خواهید یافت. به ویژه هرچه ما به روزگاران کهن‌تر بازمی‌گردیم، به ادب سامانی و غزنوی. زیرا که این ادب، ادبی‌ است بیشتر شادمانه و در پیوند با زیبایی‌های برونی و گیتیگ.
از همین روست که بهار و نوروز، بازتابی گسترده‌تر درچامه‌های این روزگار یافته‌اند. اما اندک اندک که سخن پارسی روی به سوی درونی شدن می‌آورد، از جهان برون می‌گسلد و به جهان درون راه می‌جوید. پیداست که چون نوروز و بهار پدیده‌هایی گیتیگ و برونی‌اند، کمتر در سروده‌های این سخنوران بازتاب یافته‌اند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. کسی فهمید سد در آورد که میرجلاالدین کزاز ی چی گفت.! لطفا سخنان ایشان را ترجمه کنید تا بفهمیم چی گفته است.!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا