خرید تور تابستان ایران بوم گردی

آیا اهداف کمپین احمدی نژاد تهاجمی است؟

معصومه حاجي ابوالحسن در روزنامه ی وقایع اتفاقیه نوشت: «کمپين آقاي احمدي‌نژاد مي‎داند که فرصت رقابت در انتخابات سال 96 را ندارد و نگران است اين عدم حضور، منجر به تزلزل پايگاه اجتماعي و به عبارتي، بخش‌هايي از جامعه شود که به هر دليلي نسبت به شعارهاي عدالت‌خواهانه حساس هستند و گرايش دارند؛ بنابراين قصد دارد با مطرح‌کردن نام بقايي به‌عنوان ساب‌برند احمدي‌نژاد در انتخابات، حضوري ولو تبليغاتي و ترويجي داشته باشد.»

اين بخشي از سخنان «آرش محبی»، سردبير و مديرمسوول فصلنامه راهبرد ارتباطات است. احمدي‌نژاد که قصد ندارد از دنياي سياست خداحافظي کند، به نظر مي‌رسد برنامه‌هاي جديدي براي آينده دارد. محبي معتقد است که اين کمپين، اهداف تهاجمي را هم در بلندمدت و شايد ميان‌مدت دنبال مي‌کند؛ يعني به‌دنبال اين است که سهم بيشتر و شايد غالب در بازار سياسي آينده داشته باشد. از نظر او، داشتن رويکرد تهاجمي و سهم‌خواهانه در سياست براي فردي که از گذشته يعني از زماني که در نشريه «جيغ و داد» در دانشگاه علم‌و‌صنعت فعاليت مي‌کرد تا زماني که در مقام رئيس‌جمهوري، سطح چالش با رقبا و حتي تعريف نوع رقيب را مدام بالاتر مي‌برد، اصلا عجيب و بعيد نيست.

اهداف تهاجمي کمپين احمدي‌نژاد

باوجوداينکه کمپين احمدي‌نژاد، فرصتي براي رقابت در انتخابات سال 96 را ندارد اما فعاليت خود را آغاز کرده است. آرش محبي در گفت‌وگو با «وقايع‌اتفاقيه» از نگراني اين کمپين براي تزلزل پايگاه اجتماعي‌شان مي‌گويد و تأکيد مي‌کند: «کمپين آقاي احمدي‌نژاد مي‎داند که فرصت رقابت در انتخابات سال 96 را ندارد و نگران است اين عدم حضور، منجر به تزلزل پايگاه اجتماعي و به عبارتي، بخش‌هايي از جامعه شود که به هر دليلي نسبت به شعارهاي عدالت‌خواهانه حساس هستند و گرايش دارند؛ بنابراين قصد دارد با مطرح‌کردن نام بقايي به‌عنوان ساب‌برند احمدي‌نژاد در انتخابات، حضوري ولو تبليغاتي و ترويجي داشته باشد.»

او به فيلم کوتاهي که پيش از شوي روز درختکاري منتشر شد، اشاره مي‌کند و مي‌گويد: «شما در همين فيلم سه نفره، تلاش آقاي مشايي را براي انتقال کلمه شجاعت از احمدي‌نژاد به بقايي به‌عنوان ساب‌برند او به وضوح مشاهده مي‌کنيد. کمپين آقاي احمدي‌نژاد، اين فرصت را مغتنم شمرده و مي‌خواهد به بخشي از انتقادها پاسخ دهد و جايگاهش را در افکار عمومي ترميم کند؛ اينها اهداف دفاعي و کوتاه‌مدت کمپين آقاي احمدي‌نژاد هستند، يعني اهدافي براي ازدست‌نرفتن سهم ايشان در بازار سياسي.»

از نظر او، اين کمپين، اهداف تهاجمي را هم در بلندمدت و شايد ميان‌مدت دنبال مي‌کند، يعني به‌دنبال اين است که سهم بيشتر و شايد غالب در بازار سياسي آينده داشته باشد: «داشتن رويکرد تهاجمي و سهم‌خواهانه در سياست براي فردي که از گذشته يعني از زماني که در نشريه «جيغ و داد» در دانشگاه علم‌و‌صنعت فعاليت مي‌کرد تا زماني که در مقام رئيس‌جمهوري، سطح چالش با رقبا و حتي تعريف نوع رقيب را مدام بالاتر مي‌برد، اصلا عجيب و بعيد نيست.»

«شجاعت»، کليدواژه اصلي برند احمدي‌نژاد

به نظر مي‌رسد، فعاليت‌هاي جديد احمدي‌نژاد و مجموعه نزديک به او در شبکه‌هاي اجتماعي به‌ويژه فيلم گفت‌وگوي سه نفره مشايي، احمدي‌نژاد و بقايي پس از روز درختکاري، يک پشت‌پرده جدي دارد. اين کارشناس  مدیریت کمپين دراين‌باره توضيح مي‌دهد: «بررسي سوابق و شيوه فعاليت سياسي و ارتباطي احمدي‌نژاد و تيم ايشان نشان مي‌دهد که آنها هميشه حضور با‌برنامه‌اي در سياست داشته‌اند. اگر نگاه موشکافانه‌اي به فضاي انتخابات سال 84 داشته باشيد، متوجه مي‌شويد پيام انتخاباتي احمدي‌نژاد، دوقطبي‌سازي با مرحوم هاشمي يا اقتباسي که به مرحوم رجايي براي ارائه يک تصوير خاص از برند خود داشتند، هيچ‌کدام خودانگيخته و نينديشيده نبودند و برعکس مبتني‌بر درک درست يا دقيق‌تر بگويم، گرفتن اطلاعات درست از نگرش‌هاي موجود در جامعه و گستره آنها درباره ايده‌ها، پيام‌ها و رقباي انتخاباتي بودند.»

اين کارشناس مديريت کمپين تأکيد می‌کند: «کمپين احمدي‌نژاد در آن دوره، ارزيابي درستي از ميزان محبوبيت مرحوم هاشمي يا شهيد رجايي در افکار عمومي داشتند يا رأي‌دهندگان را دقيق بخش‌بندي کرده بودند و مي‌دانستند در انتخابات رأي چه کساني را مي‌خواهند و رأي چه کساني را نمي‌خواهند.»

استفاده از برچسب‌هاي شجاعت، عدالت، فداشدن، حماسه و ايجاد دوقطبي بين شجاعان پيگيري عدالت و غيرشجاعان در فيلم کوتاهي که اخيرا منتشر شده، نکته ديگري است که محبي به آن اشاره مي‌کند و مي‌گويد: «اگر دقت کنيد، در همين کليدواژه‌ها به نوعي، ترکيب گفتمان عدالت‌خواهي با نوعي گرايش ايراني‌گرايي ديده مي‌شود؛ يعني همان مسير گفتماني که تيم دونفره مشايي- احمدي‌نژاد در دولت دوم آقاي احمدي‌نژاد طي مي‌کردند. به عبارت ديگر، بستر گفتماني کمپين احتمالا هماني است که در آن دوره طي مي‌شد.»

او ادامه مي‌دهد: «کانوني‌کردن مفهوم شجاعت درباره احمدي‌نژاد توسط مشايي و سپس انتقال اين شجاعت از احمدي‌نژاد به بقايي هم جالب توجه است؛ اين يعني به تعبير برندسازان سياسي، کلمه اصلي احمدي‌نژاد و بقايي «شجاعت» است.»

او درباره کاربرد کلمه «شجاعت» توضيح مي‌دهد: «سؤالي که مطرح مي‌شود، اين است که آنها بايد در برابر چه کساني که عدالت را رعايت نمي‌کنند يا مانع عدالت هستند، شجاع باشند و چه کساني هستند که به قول مشايي خوبند و عدالت را هم دوست دارند اما شجاعت پيگيري آن را ندارند و احمدي‌نژاد و بقايي از آنها متمايز مي‌شوند. بقايي هم از فداشدن در پايان حماسه مي‌گويد که يک دلالت آن ممکن است ردصلاحيت احتمالي او باشد يا حتي منع حضور احمدي‌نژاد؛ بقايي پيش‌ازاين هم سابقه فداکردن خودش به‌خاطر احمدي‌نژاد را داشته است.»
تلاش‌هاي بي‌تأثير رسانه‌هاي حامي احمدي‌نژاد

«تصور مي‌کنم آينده نشان خواهد داد اين کمپين فارغ از اينکه به نتيجه برسد يا نه، اهداف بلندپروازانه‌تري از حضور بقايي در انتخابات سال 96 را دنبال مي‌کرده است. اينکه در اين فيلم، رشته کلام دست مشايي است و احمدي‌نژاد و بقايي هم حرف‌هاي او را تأييد مي‌کنند و حداکثر يک کامنت کوتاه مي‌گذارند، دلالتي بر جايگاه مرادي مشايي و مريدي دو نفر است.»

اين سخناني است که محبي با «وقايع‌اتفاقيه» در ميان مي‌گذارد و درباره استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي براي انتقال پيام اين کمپين توضيح مي‌دهد: «پاسخ دقيق به اين سؤال که آيا شبکه‌هاي اجتماعي مي‌توانند رسانه مناسبي براي انتقال پيام اين کمپين باشند، مستلزم داشتن اطلاعات دقيق درباره مخاطباني است که براي اين کمپين تعريف شده‌اند؛ به عبارت ديگر، اگر مخاطبان يا گروه هدف کمپين از شبکه اجتماعي استفاده مي‌کنند، اين انتخاب، انتخاب درستي بوده  اما به نظر من، چند نکته و احتمال را نبايد از نظر دور داشت: اول اينکه تيم احمدي‌نژاد پس از خروج از قدرت در مضيقه رسانه‌اي است و در چند مدت اخير، تلاش‌هايي که براي راه‌اندازي رسانه‌هاي حامي (مانند ميدان 72 يا دولت بهار) داشته نتوانسته تأثيرگذاري چنداني داشته باشد. در نتيجه چاره‌اي جز استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي ندارند.»

بااين‌حال، به نظر مي‌رسد شبکه‌هاي اجتماعي که سطح استفاده از آنها فراتر از طبقه متوسط جامعه رفته و طبقات پايين و حتي حاشيه‌نشينان را دربرگرفته است، به‌طور طبيعي اين انتخاب مي‌تواند براي کمپين احمدي‌نژاد مناسب باشد اما احمدي‌نژاد، پيامش را در توئيتر به زبان انگليسي هم منتشر کرده است. بر‌اين‌اساس، اين سؤال ايجاد مي‌شود که آيا احمدي‌نژاد به‌دنبال مخاطباني فراتر از مرزهاي رسمي کشور است يا از زبان انگليسي صرفا براي ايجاد پرستيژ، مخصوصا پس از انتشار گسترده فيلم احوالپرسي با مدودوف، رئيس‌جمهوري وقت روسيه، استفاده کرده است.

محبي دراين‌باره مي‌گويد: «اگر موضوع دومي مطرح باشد و اگر بپذيريم که احمدي‌نژاد، بيشتر در طبقات پايين جامعه طرفدار دارد، استفاده از زبان انگليسي توسط او در اين کمپين منطق ندارد زيرا به نظر نمي‌رسد اين طبقه چندان تحت‌تأثير پيام آن فيلم يا فيلم‌هاي مشابه قرار گيرد.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا