خرید تور تابستان ایران بوم گردی

مهدی رحمانی: ما را به سمت کارهای سطحی سوق می‌دهند

مهدی رحمانی در «کارت پرواز» آخرین اثر خود، متهم به سیاه‌نمایی شد. این فیلم موضوعی اجتماعی دارد و آمار و ارقام آن بر اساس معیاری واقعی است. کارت پرواز تنها فیلمی نبود که انگشت اتهام سیاه‌ نمایی به سمت آن گرفته شد، بسیاری معتقدند فیلم‌هایی که دغدغه‌ی اجتماعی دارند دیر یا زود با این اتهام روبه‌رو خواهند شد. رحمانی در این مورد به انصاف نیوز گفت: «ورود غلط آدم‌های غیرفرهنگی و غیرمسوول باعث شده تا هر مساله‌ای بیان می‎‌شود، متهم به سیاه نمایی بشود.»

رحمانی درباره‌ی ندادن فرصت مناسب برای اکران فیلم‌ها که دغدغه‌ی اجتماعی دارند گفت: «به نظرم یک سیاست خیلی جدی درباره‌ی فیلم‌هایی که نمایشگر دغدغه‌ی جامعه و بحران‌های اجتماعی هستند وجود دارد تا این فیلم‌ها را نشان ندهند.

جامعه به سمت سطحی‌نگری پیش‌می‌رود؛ به دلیل اینکه مسوولان، سیاستگذاران و بانیان فرهنگی این خوراک را برای جامعه ترتیب داده‌اند. سلیقه‌ی ما حاصل آن چیزی است که با آن پرورش یافته‌ایم. برای مثال من و شما در خانواده‌ای بزرگ می‌شویم و غذاهایی را می‌خوریم که این غذاها ذائقه‌ی ما می‌شود، وقتی به چین می‌رویم و نمی‌توانیم یک غذا را بخوریم، بدان معنا نیست که این غذا بد است، چنین غذایی برای آنها محبوب است ولی ذائقه‌ی ما اینگونه پرورش می‌یابد.

مساله‌ی فرهنگی، ذهنی و روحی به صورت تعمدی پرورش نیافته است. ما نمی‌خواهیم جامعه‌ را با بحران‌هایی که دارد روبرو بکنیم و به این موارد بپردازیم. محصول این کار، همین می‌شود که بحران‌ها در جلو ما ایستاده‌اند و از دست ما خارج می‌شوند.

این نشان‌دهنده‌ی گیرهای بی‌حدومرز سیاستگذاران بوده است. سیاستگذاران می‌گویند این موضوع را نشان ندهید، درباره‌ی ایدز، ازدواج سفید حرف نزنید. فکر می‌کنیم با کمدی و خنداندن الکی مردم  می‌توانیم جامعه را شاد بکنیم، اما اینگونه نیست. زیرساخت ذهنی جامعه باید شاد باشد. اینطور می‌گویند که در جوامع غمگین آدم‌ها طرفدار فیلم‌های شاد می‌شوند و در جوامع شاد آدم‌ها طرفدار فیلم غمگین می‌شوند تا خودشان را بالانس بکنند، ما در بحران غم و اندوه قرارداریم.»

این کارگردان ادامه داد: « مسوولانی هستند که بی‌خودی فکر می‌کنند که توانایی پیچیدن نسخه برای جامعه را دارند. آنها هیچگاه فکر نکرده‌اند در این سال‌هایی که کار کرده‌ایم؛ نتوانسته‌ایم قدمی مثبت برای جامعه برداریم. آنها عمر مدیریتی خود را در همان مدت زمان سه یا چهار ساله می‌بینند و به همین دلیل کاری جدید یا کار هدف‌دار و دغدغه‌دار انجام نمی‌دهند.

مدیران کارهای خیلی راحت را انجام می‌دهند و می‌گویند بحران‌های جامعه به من ربطی ندارد. آنها پیش خود می‌گویند اکنون مدیر فرهنگی هستم و مدتی بعد مدیر یک مجموعه غذایی می‌شوم یا بعد از آن مدیر یک آژانس هواپیمایی می‌شوم.

ورود غلط آدم‌های غیرفرهنگی و غیرمسوول، باعث شده تا هر مساله‌ای که بیان می‌شود، متهم به سیاه نمایی شود اما این سیاهی‌ها وجود دارد؛ فیلمساز باید پیشرو و یک قدم جلوتر از جامعه باشد. مسوولان این موضوع را نمی‌خواهند و همه‌ی ما را به سمتی سوق می‌دهند تا کاری سطحی انجام دهیم. حتی فیلم‌های اجتماعی را که می‌بینیم، فیلم‌هایی بی‌اثر هستند و سویه‌ای ندارند. این فیلم‌ها بحران‌های سطحی را نشان می‌دهند و دغدغه‌ی جامعه را ندارند.»

او در پایان گفت: « واژه‌ای متافیزیکی به نام «مصلحت» وجود دارد که هیچ پایه و اساس منطقی و فیزیکی ندارد. اینطور می‌گویند که مصلحت را در این می‌بینیم که این کار را بکنیم، این مصلحت چه چیزی است؟ ما مصالحی داریم که پشتوانه‌ی آنها معلوم نیست، این مصالح باعث می‌شود اینطور بگویند تا این مضمون را نشان ندهیم. نشان دادن این مضمون‌ها همگی تبدیل به آتشی زیر خاکستر می‌شود. این مسایل یقه‌ی ما را گرفته است و به طور قطع بیشتر یقه‌ی ما را خواهد گرفت.

مدیران جرات و جسارت جواب دادن به مدیر بالاتر را ندارند و به ما می‌گویند که این موضوع را در دوران مدیریتی من نشان ندهید. همه به فکر میز، مقطع و حال خودشان هستند. این بخش از مدیران به فکر مصلحت خودشان هستند و دغدغه‌ی مصلحت جامعه را ندارند. وقتی آدم‌ها همواره به فکر منافع شخصی خودشان باشند، پشت گوش اندازی هم وجود خواهد داشت.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا