خرید تور تابستان ایران بوم گردی

چرا مى‌زنید؟ ما که یک هیچ جلو هستیم!

ناصر مردانی دریادداشتی با عنوان «چرا مى‌زنید؟ ما که یک هیچ جلو هستیم!» در خبرآنلاین نوشت: عصر روز پنج‌شنبه چهارم آبان، دربی تهران بین دو تیم استقلال و پرسپولیس از مجموعه مسابقات لیگ برتر ٩۶-٩٧ انجام شد و من به عنوان یک پرسپولیسى با وجود اینکه تیم مورد علاقه‌ام بازى را برد اما به دلایل زیر خوشحالم که “دربى تهران” بیننده‌ى تلویزیونى جهانى ندارد!

١- عادل فردوسى‌پور در حین گزارش بازى مى‌گفت عده‌ى زیادى از تماشاگران بلیت به دست در خارج از ورزشگاه نتوانسته‌اند وارد شوند! سؤالى که پیش مى‌آید این است که آیا بلیت بیش از تعداد صندلى‌ها فروخته شده یا اینکه عده‌اى بدون بلیت وارد شده‌اند؟! شاید بعد از فروش بلیت، قسمتى از ورزشگاه غیر قابل استفاده تشخیص داده شده؟ هر کدام از این احتمالات درست باشد یعنى بى‌نظمىِ حاصل از ضعفِ شدید مدیریت و بى‌احترامى به تماشاگران!

٢- بازیکنانِ داخل زمین، عکاسان دورِ زمین و سایر افراد، بارها هدفِ حمله‌ى اشیا پرتاب‌شده از سوى تماشاگران قرار مى‌گرفتند به‌گونه‌اى که گاهى زدن ضربه‌ى کرنر براى بازیکنان دو تیم اگر پشت به طرفداران تیم مقابل بودند؛ مى‌توانست حتى خطر جانى به همراه داشته باشد! در یک مورد طبق گزارش فردوسى‌پور یکى از بازیکنان پرسپولیس به تماشاگرانِ سنگ‌پرانِ طرفدار خود مى‌گفت: «چرا مى‌زنید؟ ما که یک هیچ جلو هستیم!»

سوؤال اینجاست که با وجود آن‌همه نیروى انتظامی و بازرسى چطور این اشیاء پرنده به داخل ورزشگاه مى‌روند؟! نارنجک چگونه به داخل ورزشگاه حمل مى‌شود؟ آیا بازرسى‌هاى بدنى درست انجام مى‌شود؟ یا شاید ورزشگاه درهاى مخفى هم دارد که مسئولان از آن بى‌خبرند؟! آیا احتمال دارد که روزى تروریست‌ها هم در قالب تماشاگران، نارنجک جنگى و سایر سلاح‌هاى مرگبار را با خود به ورزشگاه ببرند؟!

٣- هیچ زنى در ورزشگاه حضور نداشت و مسئولان دلیل آن را عدم توانایى در تأمین امنیت خانم‌ها ذکر مى‌کنند! اگر ما نیمى از جامعه را از صحنه‌هاى اجتماعى حذف مى‌کنیم چون توانایى برقرارى امنیت براى آنها را نداریم اصلن چه اصرارى به برگزارى مسابقه‌ى فوتبال در حضور تماشاگران را داریم؟ چرا اینقدر تلاش براى حضور در جام جهانى انجام مى‌دهیم؟ چرا مى‌خواهیم میزبان بازى‌هاى ملى و باشگاهى فوتبالِ آسیایى و جهانى در کشورمان باشیم؟ و مهم‌تر از آن اگر موضوع تأمین امنیت است پس چرا مى‌توانیم امنیت را براى تماشاگرانِ زن خارجى به هنگام بازى تیم‌هایشان در تهران برقرار کنیم؟ آیا نگران مسائل شرعى در ورزشگاه‌ها هستیم؟ در آن صورت چرا در سینماها، مسجدها، دانشگاه‌ها، خیابان‌ها و در مراسم راهپیمایى، مردان و زنان در کنار هم حضور دارند؟!

۴- بارها صداى تماشاگران در پخشِ تلویزیونى بازى قطع مى‌شد. آیا تماشاگران شعارهاى رکیک سر مى‌دادند؟ اگر درست باشد چرا فکرى براى حل این معضل نمى‌شود؟ چرا به گروهى جامعه‌شناس و روانشناس و اهل فن مأموریت داده نمى‌شود که روى این مسئله در ورزشگاه‌هاى کشور کار کنند و راه حل ارائه بدهند؟ آیا فحاشى جزئى از رفتار و عادات روزمره‌ى ما ایرانیان شده است؟ آیا این رفتار زننده را پذیرفته‌ایم و آن را عادى تلقى مى‌کنیم؟ اگر فکر مى‌کنیم تأثیر جمعیت است پس چرا مثلا در تظاهرات‌ها و گردهمایى‌هاى انتخاباتى گاه با جمعیتى به مراتب بیشتر شاهد فحاشى رکیک و زشت به دشمن یا رقیب نیستیم؟! آیا ورزشگاه‌هاى کاملن مردانه دلیل این اتفاق شرم‌آور نیست؟ آیا اگر تماشاگرانِ مرد به همراه خانواده‌هاى خود به ورزشگاه بیایند یا اگر بخشى از ورزشگاه به خانم‌ها اختصاص یابد، بازهم فحاشى‌هاى چند ده هزار نفرى آن‌هم از نوع رکیک رخ خواهد داد؟

۵- بارها بازیکنان دو تیم آبى و قرمز به تصمیمات داور اعتراضِ تند انجام مى‌دادند، داور را محاصره مى‌کردند و همه با هم سر او فریاد مى‌کشیدند و جالب اینجاست که در اغلب صحنه‌هاى خطا، بازیکنان هر دو تیم چنین وضعیتى را به‌وجود مى‌آوردند! یک تیم مى‌گفت خطا نبود و تیم دیگر بر داور مى‌تاخت که خطا بود و باید کارت زرد بدهى! این صحنه‌ها در فوتبال حرفه‌اى دنیا هم دیده مى‌شود اما به‌نظر مى‌رسد میزان عصبیت بازیکنان و تعداد اعتراض‌ها در زمین‌هاى مسابقه‌ى ما بیش از اندازه است! تو گویى هر دو تیم متفق‌اند که سطح بازى ایشان از هر داورى بالاتر است! این در حالى است که اغلب نظرات کارشناسان داورى بر این بود که بازى اخیر درست داورى شده است. آیا راهى براى مقابله با خشونت علیه داوران در مسابقات فوتبال اندیشیده شده است؟

۶- در کشورهاى اروپایى و آمریکاى جنوبى که ما به‌ظاهر خیلى علاقه داریم سطح فوتبال و ورزشگاه‌هایمان به سطح آنها برسد؛ در هر مسابقه‌ى لیگ، اغلب یک تیم میزبان و یک تیم میهمان است. در شهرآورد اخیر تهران کدام تیم میزبان و کدام میهمان بود؟ فردوسى‌پور بعد از بازى پیشنهاد مى‌داد که تعداد تماشاگران طبق استاندارد جهانى به صورت نود درصد میزبان و ده درصد میهمان تقسیم شوند. اینکه ما ورزشگاه آزادى را به دو قسمت مساوى تقسیم مى‌کنیم تا به دو رنگ آبى و قرمز درآیند یعنى اینکه هر دو تیم میهمان هستند و میزبان کسى نیست جز فدراسیون فوتبال و در نهایت دولت! سوؤال اصلى اینجاست که چرا دو تیم بزرگ پایتخت با سابقه‌ى بیش از هفتادسال، هنوز صاحب زمین اختصاصى خود نیستند و چرا مدیریت دولتى دست از سر فوتبال ما برنمى‌دارد؟ آیا با وجود اتصال هر دو تیم به بودجه‌هاى دولتى مى‌توان رقابت واقعى و سازنده را شاهد بود؟!

آیا اگر اراده یا توان خصوصى‌سازى نداریم بهتر نیست لااقل به توصیه‌ى فردوسى‌پور عمل کنیم و در هر بازى معلوم باشد میزبان کیست تا مسئولیت ورزشگاه را به عهده بگیرد؟!

به نظر من این وضعیتى که در بازى هفته‌ى گذشته شاهدش بودیم، شباهتى به دربى‌هاى بزرگ جهانى نداشت پس همان بهتر که بین خودمان بماند و هیچ‌وقت جهانى نشود تا دورهمى در داخل کشور خیال کنیم ما هم فوتبال حرفه‌اى داریم!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. الان یکی به من بگه حرف این نوشته چیه؟ آقای محترم خودت فهمیدی چی گفتی؟ یه سری مطالب درست وغلط رو پشت هم چیدی آخرش هم معلوم نشد ازش چی میخای دربیاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا