خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نقدی بر سخنان یوسف اباذری

«حمیدرضا جلایی پور»، جامعه شناس، در یادداشتی تلگرامی بر سخنان اخیر «یوسف اباذری» جامعه شناس، نوشت:

جناب اباذری، در ابتدای سخنانشان در نشست شریعتی در دانشگاه تربیت مدرس گفتند:

«اصطلاح سنت و مدرنیته امروزه و در دوران ما مد شده است اما در زمان دکتر شریعتی چیز دیگری با عنوان جامعه‌ی سرمایه داری باب بود. این در حالی است که با مد سنت و مدرنیته ما به هیچ جایی نرسیدیم. کتاب‌های بسیاری در این باره نوشته و ترجمه شد ولی ما با هیچ کدام از آنها به جایی نرسیدیم. غرب هم با آن به جایی نرسید. بنابراین لازم است که ما به واژگان دکتر شریعتی یعنی اصطلاح سرمایه داری و غیرسرمایه داری برگردیم».

این سخن جناب اباذری که بحث‌های مربوط به مدرنیته (که جای بحث‌های سرمایه داری/ سوسیالیسم را گرفته) حرف‌هایی است که «به هیج جایی» نمی‌رسد، بی توجهی به سه دهه نظرورزی در جامعه شناسی در سطح جهانی (و در ایران) است. و بی توجهی به آسیب شناسی زندگی معاصر جهانیان و از جمله ایرانیان (که از منظر تئوری‌های مدرنیته کاویده شده است) هست.

من به‌عنوان نمونه و ذکر یک مورد نقض ادعای جناب اباذری، شما را به نوشته‌ی زیر ارجاع می‌دهم. شما ببینید با نظریه‌ی «جامعه در آغوش خطر» اریک بک بهتر می‌توان ایران را آسیب شناسی کرد یا با دیدگاه رتوریک سوسیالیسم (بدون مشخص کردن یک قرائت شناخته شده از سوسیالیسم در جامعه شناسی)!

ظریف اینکه بخش قابل توجهی از این نظریه پردازان مدرنیته‌ی متأخر اتفاقاً از لحاظ ارزشی به ارزش‌های سوسیالیسم پایبند هستند ولی سخنان جامعه شناسانه‌ی مفید (نه رتوریک) درباره‌ی جامعه‌ی معاصر متأخر مطرح کردند.

اتفاقاً سخن این است که ما همچنان بجای رتوریک سوسیالیسم به آگاهی از نظریه‌های کلان مدرنیته خصوصاً متأخر آن نیاز داریم. یان کرایب (به‌عنوان یک جامعه شناس چپ انتقادی) که دوگانه‌ی سرمایه داری/ سوسیالیسم را ایضاح کرده آن را از نقد بی دریغ می‌گذراند. لذا دعوت غیر مدلل به این دوگانه آنهم به‌نام دفاع از اندیشه‌ی شریعتی به نظر چندان مسوع نمی‌رسد.

بعد عجیب‌تر اینکه جناب اباذری با «چندتا کلمه»، «شیعه‌ی شریعتی» را در برابر «شیعه‌ی کربنی» قرار می‌دهند و با برچسب ایرانشهری و «ایرانشاهی» کربن را تخطئه می‌کند. در صورتیکه استاد عباس منوچهری در همین نشست «فکر شریعتی را در شیعه شناسی او اندیشه شناسی» می‌کند و اتفاقاً نتیجه می‌گیرد که عقلانیت شریعتی «عقلانیت اشراقی» است. البته منوچهری به درستی عقلانیت و اشراق کربن را «فردی» دانسته و عقلانیت و اشراق شریعتی را «جمعی و مدنی» می‌داند. و از «عرفان مدنی» شریعتی صحبت می‌کند و بدین سان او را به میراث تاریخی و اندیشه‌ای ما ایرانیان وصل می‌کند.

می‌توان گفت ارزش‌های شیعه در نزد شریعتی با ارزش‌های جهانشول اخلاقی- بشری مثل آزادی و عدالت منافات نداشته است. ولی جدال اخیر سنی/ شیعه در یک دهه‌ی اخیر در خاورمیانه «علل» دارد و برای رفع آن به آن علل باید اشاره کرد که در سخنان جناب اباذری به این علل اشاره نشده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا