خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«جلوی اینها را بگیرید، حق ندارند چنین درخواستی داشته باشند»

/ محدودیت‌های رسانه‌ای، این داستان: الف /

در ادامه‌ی سلسله گفت‌گوها درباره‌ی محدودیت‌های احتمالی که رسانه‌ها با آنها دست به‌گریبان‌اند، انصاف نیوز این بار به سراغ بیژن مقدم، مدیرمسئول سایت اصولگرای الف رفته است؛ مقدم محدودیت‌هایی که با آن روبرو هستند را تقسیم‌‌بندی کرده است و می‌گوید که گاهی ممکن است برخی نهادها یا دستگاه‌ها که  چارچوب‌های قانونی رسانه‌ها درست نمی‌شناسند، خودشان مسائلی را مطرح ‌کنند و ابلاغیه‌هایی بگذارند و یا برای خودشان دستوراتی دهند و امر و نهی‌هایی ‌کنند که اینها هیچکدام در چارچوب وظایف‌شان نیست؛ او همچنین می‌گوید مواردی بوده است که منتقل شده و او آنها را ارجاع داده به معاونت مطبوعاتی که «جلوی اینها را بگیرید، اینها حق ندارند چنین درخواستی داشته باشند و یا احیانا چنین ادبیاتی را بکار ببرند». مقدم البته تاکید می‌کند که این دست محدودیت‌ها اندک است.

بیشتر بخوانید:

بیژن مقدم درباره‌ی محدودیت‌هایی که الف در حال حاضر با آنها روبرو می‌شود به انصاف نیوز گفت: محدودیت‌ها به این صورت نیست که دستگاهی احیانا اقدامی کند و ما بدانیم که او بدنبال ایجاد محدودیت است. اما ممکن است بعضی مواقع پیش بیاید که دستگاه‌هایی که اساسا چنین وظیفه‌ای ندارند اقدامی کنند. چون در قانون مطبوعات تمامی چارچوب‌ها و خط قرمزهای کارمان و اصولی که باید رعایت شود، همگی مشخص شده است. حتی مسیر ابلاغیه‌های مربوطه به شوایعالی امنیت ملی هم مشخص است؛ بنابراین تقریبا رسانه‌ها این چارچوب را می‌دانند؛ اما گاهی برخی نهادها یا دستگاه‌ها که این چارچوب را نمی‌دانند خارج از این مسیرِ درست، خودشان مسائلی را مطرح می‌کنند، ابلاغیه‌هایی می‌گذارند و یا برای خودشان دستوراتی دارند و امر و نهی‌هایی می‌کنند که اینها هیچکدام در چارچوب وظایف آنها نیست؛ ماهم اعتنا نمی‌کنیم. مواردی بوده است که منتقل شده و من اینها را ارجاع کرده‌ام به معاونت مطبوعاتی که «جلوی اینها را بگیرید، اینها حق ندارند چنین درخواستی داشته باشند و یا احیانا چنین ادبیاتی را بکار ببرند».

موارد اینچنینی وجود دارد و دستگاه‌ها تصور می‌کنند که می‌توانند با رسانه‌ها از این موضع حرف بزنند. درحالیکه این نیست و قانون روشن است و وظایف‌مان هم مشخص است و البته آزادی‌های قابل توجهی هم داریم. اما بعضی‌ها که این اطلاعات را ندارند ممکن است بدنبال تحدید این آزادی‌ها باشند. حال یا رسانه‌ها ممکن است با آنها برخورد کنند و یا طبق آن مدلی که من گفتم ممکن است به دستگاه‌های مربوطه اعلام کنیم و آنها منتقل کنند که رفتارشان رفتا درستی نیست.

وی افزود: بخش دیگری که وجود دارد مربوط به نظرات مردم یا کامنت‌هایی است که می‌گذارند. ما باید یک فضایی را برای بیان دیدگاه‌ها و نقدها و اعتراضات مردم باز کنیم. وقتی چشم باز می‌کنیم می‌بینیم عده‌ای در خیابان هستند و بعد می‌گوییم «چرا در خیابان‌اند و چرا غیرقانونی در خیابان‌اند؟!» دلیلش این است که مسیرهای قانونی باز نشده است. یکی از آن مسیرهای قانونیِ معقول، همین رفتار متقابل مخاطبین با رسانه است که ما به آن می‌گوییم بخش تعاملی. یعنی مردم بتوانند ذیل خبرها و محتواهایی که وجود دارد نظرات‌شان را بگویند. جدا از اینکه توهین و تهمتی باشد، نظرات‌شان را بگویند یا اینکه از یکسری واقعیت‌هایی صحبت کنند؛ اینها را می‌شود منتشر کرد. متاسفانه برخی دستگاه‌ها و… این ظرفیت را بهیچ‌وجه ندارند و به همین دلیل تحمل هم نمی‌کنند.

می‌دانید که در گذشته ما پرونده‌هایی را در مورد الف داشتیم و آقای توکلی چند نوبت فقط برای کامنت‌ها به دادگاه رفته‌اند! آنجا هم توضیح داده شده است که این نظر مردم است. توهینی هم ندارد؛ نظر و مخالفتش را اعلام کرده. اما می‌دانید که آنجا هم –خصوصا در گذشته- اقتضائات خود را داشت و محدودیت‌های خیلی زیادی در این زمینه اعمال  می‌کردند، اما لان بنظرم مقداری کمتر شده و ما در این یکی-دو سال اخیر از این زاویه شکایتی نداشتیم. بخصوص در این دوره‌ی جدید که ما اصلا هیچ موردی نداشتیم. این از آن مواردی است که باید به رسمیت بشناسیم. من بحث توهین و اتهام را نمی‌گویم اما مثلا فرض کنید یکنفر می‌آید و می‌گوید در دستگاه قضایی آدم‌های فاسدی هستند و… –این مربوط به گذشته است- بعد دادستان و مدعی‌العموم شکایت می‌کند. بابا! وجود دارند دیگر اگر نبودند که شما باید دادسرای انتظامی قضات را کلا تعطیل می‌کردید. بنابراین خودتان هم می‌دانید که اینهمه آدم‌های فاسد در رده‌های مختلف داریم. حال کسی این را در روزنامه گفته یا کسی در قالب کامنت گفته است. اینها از آن مواردی است که دستگاه‌ها و سازمان‌ها باید مقداری کیفیت خود را بالا ببرند و کمک کنند این دیدگاه‌ها هم مطرح شود.

او در مورد گونه‌ی دیگر این محدودیت‌ها توضیح داد: محدودیت بعدی، محدودیت مربوط به اطلاعات است؛ ممکن است کسی نیاید بعنوان یک رسانه به شما بگوید که «این را منتشر نکن!» ولی اطلاعات اولیه‌ی کار شما را هم به شما نمی‌دهد. با اینکه شما قانون انتشار آزاد اطلاعات دارید، اما طرف به شما اطلاعات نمی‌دهد؛ یا اگر اطلاعاتی بخواهید ماه‌ها شما را می‌دواند و آخر هم خسته می‌شوید و می‌نویسید که ما فلان قدر ماه تلاش کردیم و اطلاعاتی بدست نیاوردیم. این خودش یک مانع است. درست است که ظاهرش این نیست که به شما گفته باشند این گزارش را منتشر نکن ولی نتیجه‌اش همین است. نتیجه‌اش این است که وقتی شما اطلاعات ندارید نمی‌توانید قضاوت درستی کنید و ممکن است حتی قضاوت اشتباه کنید و بعد او بیاید و دست بالا را بگیرد که این چه گزارش و خبری است که منتشر کردید؟! یا مثلا بگویند «این بخشش غلط است»؛ خب اگر شما اطلاعاتی می‌دادید من خبر دقیق‌تری می‌توانستم منتشر کنم، نه چنین گزارشی. بنابراین یکی دیگر از محدودیت‌ها ارائه‌ی اطلاعات به رسانه‌هاست.

با اینکه قانون انتشار آزاد اطلاعات وجود دارد و قانون باارزشی هم هست اما بروید سامانه‌اش را چک کنید متوجه می‌شوید که همه‌ی دستگاه‌ها به آن قانون عمل نکردند. یک مقدار هم اوایل وقت خوبی روی آن گذاشته شد و عملکرد دستگاه‌های مختلف آنجا جدول می‌شد و ارائه می‌شد الان خیلی خبر ندارم اما فکر می‌کنم مثل سابق چندان به آن توجه نمی‌شود؛ فکر می‌کنم ظرفیت خوبی است که می‌توان استفاده کرد.

مقدم در مورد حذف خبر، اجبار به حذف خبر به هر دلیلی  و اینکه آیا از این نمونه‌ها در الف داشته‌اند یا خیر می‌گوید که «داشته‌اند اما حذف خبر چند وجه دارد»: یکوقتی هست که شما در انتشار خبر دچار اشتباه می‌شوید، چون یکی از ویژگی‌های کار شما سرعت است و گاه این سرعت باعث می‌شود که دقت‌مان پایین بیاید. این را هم باید بپذیریم که ممکن است ما هم یک جاهایی اشتباه کنیم. حالا کسی تماس می‌گیرد و به ما می‌گوید «این خبر را حذف کن!»، «برای چه حذف کنم؟! برای اینکه شما خوشت نمی‌آید؟! نه! برای اینکه شما خوشت نمی‌آید خبری را حذف نمی‌کنم. برای اینکه نقد شماست حذف کنم؟! این را هم حذف نمی‌کنم». اما ممکن است طرف بگوید در این خبر اطلاعات‌تان ناقص بوده است، آنموقع موضوع فرق می‌کند.

در آن دومورد اول که اشتباه از سوی رسانه نبوده سوال این است که چرا باید حذف کرد و من خاطرم نیست که در چنین موردی حذف خبر داشته باشیم. مورد اشتباه را یادم می‌آید. آن مورد را داشتیم که فردی اصرار کند به اینکه مطلب را حذف کنیم اما چنین نیست که بپذیریم. می‌گوییم جوابیه دهید. آخرش ممکن است با آن فرد به نقطه‌ی تفاهم برسیم و می‌گوییم ما مطلبی منتشر کردیم و فکر می‌کنیم درست است، شما هم حر‌فهایی دارید که ما بعنوان جوابیه منتشر می‌کنیم. کار ما همین است. وظیفه‌مان است. این کار انجام شده و سابقه هم دارد.

در مورد اول که ممکن است ما اشتباه کرده باشیم اشتباه‌مان را می‌پذیریم و حتی مواردی بوده که عذرخواهی هم کرده‌ایم. اما اینکه طرف از سر اینکه خوشش نیامده یا می‌گوید چرا مرا نقد کردید، ما معمولا زیربار این موارد نمی‌رویم. حتی ممکن است طرف برود شکایت هم بکند، خب برود شکایت کند. اما این دست از مواجهه زیاد نیست، البته وجود دارد.

طبعا هرجا بسمت نقد و بررسی یک نهاد و دستگاه بروید به این موارد برمی‌خورید. البته آنها هم رسانه‌ها را می‌شناسند و تقریبا فضا دست‌شان است و می‌روند مقداری از این و آن هم سوال می‌کنند و بقولی راه‌های نفوذ را می‌پرسند. حتی ممکن است بپرسند اینها را از چه راهی می‌شود متقاعد کرد که فلان خبر را بردارند. آنها هم راه‌های خود را می‌روند و روش‌شان را پیدا می‌کنند.

اما اساسا من معتقدم که حذف خبر کار خوبی نیست. این خبر رفته و جاهایی سیو شده و وجود دارد و بعدا افراد می‌خواهند به آن رجوع کنند. فقط درجایی که یا حکم قانون باشد و مقام قضایی چنین دستوری دهد و یا اشتباه رسانه باشد این موضوع رخ می‌دهد.

مقدم در مورد میزان تذکرات تلفنی و.. نیز گفت: واقعیتش را بخواهم بگویم ما احساس خفگی و محدودیتی نداریم، من چنین حسی ندارم، ممکن است براساس نوع نگاه و نگرشم چیزی را ننویسم، شما و دیگران هم همینطور هستید؛ دروازه‌بانی می‌کنیم دیگر. این دروازه‌بانی منبعث از ذهنیت و اطلاعات و نگاه ما به مسائل سیاسی است.

شما حساب کنید که روزانه 200-300 خبر در سایت منتشر شود، اینطور نیست که یک نفر ایستاده باشد و یا اول او کنترل کند. شما روزنامه‌های قبل از انقلاب را بپرسید که چه وضعی داشتند. آنها که کار کردند اصلا می‌گویند در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات مامور مستقر ساواک بوده است. اینها افسانه نیست. این را خودم از زبان آقای دکتر محسنیان راد شنیدم. ایشان می‌گفت آنجا مستقر بودند و محتواها را تعیین می‌کردند و حتی جایگاه خبر را هم مشخص می‌کردند. که این تیتر یک باشد و این تیتر دو و آن یکی تیتر سه. خوشبختانه ما الان چنین مسائلی نداریم. یعنی رسانه‌های خودشان منتشر می‌کنند و ممکن است بعدا حالا کسی ادعایی داشته باشد یا شکایتی انجام دهد.

مقدم در پاسخ به اینکه آخرین بار سایت الف کی به مراجع قانونی احضار شد، کفت: آخرین‌بار پرونده‌ای داشتیم مربوط به یک مصاحبه‌ای که با آقای بهزاد نبوی انجام داده بودیم و ایشان در آنجا ادعایی را در رابطه با سردار نقدی مطرح کرده بود که دفتر حقوقی سپاه از ما شکایت کرد. بطور طبیعی در دادسرای فرهنگ و رسانه پرونده تشکیل شد و ما به آنجا رفتیم. بعد هم خودمان متعاقب آن مصاحبه توضیحاتی منتشر کردیم و خود سپاه رفت و اعلام رضایت کرد و فکر می‌کنم حکم هم بر همین اساس اعلام رضایت صادر شد و ما تبرئه شدیم.

او در پایان گفت: در نهایت من سهم خودم را می‌گویم و ممکن است رسانه‌ای دیگر با مسائلی دیگر روبرو باشد، اما بنظرم فضا آنقدر فضای تیره و تاریکی برایمان نیست؛ ممکن است که ما دچار خودکنترلی و خودسانسوری شده باشیم، این هم مربوط به زمینه‌های فکری و اعتقادی و اطلاعاتی هر فردی است. اما در مجموع اینگونه نیست که شمشیری بالای سرمان باشد.

چندوقت قبل یک آقایی با من تماس گرفته بود که آقا بیایید از من حمایت بکنید؛ من مطالبی نوشتم و شهردار فلان شهر از من شکایت کرده است؛ گفتم که خب تا اینجای مسئله چه اشکالی دارد؟! شما ادعاهایی کردید و حتی ممکن است تهمت زده باشید و مطالبی را به آن فرد نسبت داده باشید و آن فرد هم رفته و شکایت کرده است. شما که نمی‌توانید او را از حق خودش محروم کنید، شما چه انتظاری از من دارید! که من طوری خبر بزنم و فشار بیاورم که آن فرد مثلا بترسد، خب او هم حق و حقوقی دارد دیگر. گفتم مگر ما خودمان وقتی پرونده‌ای در دادگاه داریم می‌آییم و داد و بیداد می‌کنیم؟! بروید و ببینید من به اندازه‌ی چندهزار صفحه دادگاه رفته‌ام و شکایت بوده و دفاع کرده‌ام و تبرئه شده‌ام. همه‌ی این فرایندها را داشته‌ام؛ بروید و ببینید که آیا در مورد یکی از آنها مصاحبه‌ای کرده‌ام؟!

نکته‌ی دیگری که باید بگویم و مهم است و سوزنی است که باید به خودمان بزنیم، این است که بنظرم یکی از مهم‌ترین عوامل محدودیت‌زا برای ما رسانه‌ها ضعف‌های خودمان در تولید محتوای مبتنی بر تحقیق و پژوهش و مطالعات دقیق است؛ یعنی ما در روزنامه‌نگاری تحقیقی ضعف داریم و مطلبی هم که منتشر می‌کنیم دچار ضعف است. کسی می‌آید به ما فیشی حقوقی می‌دهد و می‌گوید در فلان دستگاه آقای فلانی 10 میلیون حقوق می‌گیرد و من سه میلیون؛ بعد ما می‌گوییم چه تبعیض و پارتی‌بازی انجام شده و همان را بدون تحقیقات لازم منتشر می‌کنیم.

بعد که بررسی می‌کنیم می‌بینیم که اصلا این دونفر شرایط یکسانی ندارند؛ نه در تحصیلات، نه در سابقه و نه در تخصص. یکی مثلا 20 سال سابقه دارد و دیگری 3 سال است که آمده؛ یکی فوق لیسانس دارد و دیگر مدرک و تخصصش چیز دیگری است. بنابراین چون گاهی برخی موارد سطحی منتشر می‌شود از این نوع مسائل هم گاه از آن درمی‌آید. پس یکی از عوامل محدود کننده نداشتن توان برای تولید گزارش‌های متقن و دقیق و تحقیقاتی است. اینها را هم که سطحی منتشر کنیم به سمت شکایت می‌رویم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا