خرید تور تابستان ایران بوم گردی

زیست افغانی در خشونت طالبانی | عباس نعیمی جورشری

عباس (حنیف) نعیمی جورشری، جامعه شناس و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی درباره‌ی وضعیت این روزهای افغانستان نوشت:

بحران افغانستان در حالی وارد مرحله‌ای جدید شده است که طالبان بخش عمده ای از افغانستان را تصرف نموده اند و موجی از هراس و پناهجویی بر زندگی افغان ها سایه گسترده است. در اینباره نکات زیر قابل تأمل است:

۱.
سالها پیش در دوره دانشجویی، استادی داشتم از گروه علوم سیاسی که طالبان را جنبش اصیل منطقه می دانست. چندین بار سر کلاس، بحث چالشی بینمان درگرفت. بنابراین شنیدن این موضع از تریبون های رسمی، چندان نیز عجیب نیست اگرچه کلیت جامعه ایرانی به آن معترض می گردد. این فهم ناصحیح از جنبشهای اسلامی در برخی از لایه های قدرت وجود دارد و گهگاه خود را بروز می دهد. ضمن اینکه ج.ا. تلاش داشته متناسب با آنچه امر دیپلماتیک می خواند و همراه با تحولات منطقه و افغانستان، منافع خویش را در نسبت طالبان تأمین نماید. امری که با مبانی انسانی فلسفه اخلاق غیرقابل‌ دفاع است.

۲.
نقش شوروی سابق در بر هم زدن نظم اجتماعی افغانستان و حمایت از حکومت کمونیستی وقت، قابل انکار نیست. آنها بافت اجتماعی‌‌ افغان ها را درنوردیدند و کمترین اثرشان تقویت بنیادگرایی اسلامی بود. این در حالی بود که نیروهای مجاهدین با چهره های ملی همچون احمدشاه مسعود در مقابل آنها حاضر بودند. درک ناصحیح مارکسیست ها از تحولات منطقه و افغانستان به تضعیف نیروهای مستقل انجامید و در مقابل جاپای نیروهای واپسگرا را در موقعیت اجتماعی‌‌ سیاسی محکم نمود‌. نکته ای که چپهای ارتدوکس هنوز از پذیرش آن شانه خالی می کنند.

۳.
ایالات متحده امریکا که حکومت طالبان را برانداخت بیش از منافع افغانستان منافع خویش را مدنظر داشت. خاصه اینکه افغانستان به مثابه پایگاه القاعده عمل می نمود. بااینحال دو دهه حضور آنها تاحدی شرایط باز فرهنگی را رقم زد و حرکت آموزش را سرعت داد اما خروج غیرمسولانه آنها، این جامعه بی ثبات و غیرمقتدر را در معرض فروپاشی قرار داد.

۴.
بزرگترین آفت افغانستان احتمالاً فساد سیستماتیک موجود در دیوان‌سالاری آن است. در گزارشها آمده که فساد عمیق موجود در نیروهای افغان، مانع بهره وری و ایجاد سیستم کشوری-لشکری قدرتمند شده است. تسلیم شهرها به طالبان موید همین امر بود. علاوه‌بر این بافت شهری و روستایی جامعه افغانی متفاوت است. روستاها و شهرهای کوچک چنان بستری برای افکار طالبانی عمل می کنند. ساختار سنتی در آنجا پابرجاست و ارزش های سنت گرایانه جاری است. این نکته در جوامع شهری وجود ندارد یا کمتر وجود دارد. مردمان شهری بیش تعلقات فرهنگی مدرن دارند و آموزش های نوین سبب ساز هنجارهای مدنی شده است.

۵.

ریاست جمهوری افغانستان هرگز مشروعیت جامعه شناختی لازم را نداشته است. آرای متعلقه به شکل واضحی ناچیز بوده و بر سر آن هم اختلاف وجود داشته. به یاد بیاورید افغانستان روزهای متمادی دو‌ ریاست جمهور داشت. اشرف غنی نمایانگر یک مدیریت ناکارآمد بوده و پایگاه مردمی ضعیفی داشته است. این ضعف در بحران کنونی عریان گشت‌ حال آنکه از مدتها پیش در ساختار اداری کشور نمایان بود.

۶.

دین همواره دستخوش تأویل است. ادیان همواره در معرض انواع قرائت های مدنی تا بنیادگرایانه هستند. طالبان یکی از تندخوترین و متحجرانه ترین تأویل های اسلامی است. برخورد آنها با مقوله ی انسان، خشونت آمیز و کینه توزانه است. عناصر جهان جدید به فهم آنها در نمی آید. رویکرد آنها به فرهنگ، هنر، جنسیت، رسانه، قدرت، … با ارزش های مدنی فاصله بسیار دارد.

۷.
در یک جمع بندی می‌توان اذعان داشت پازل بحران افغانستان شامل مجموعه نکات فوق است. از قلم انداختن هرکدام از این نکات، تحلیل را مخدوش خواهد کرد. بنابراین می توان تصریح نمود اگرچه توفیقات طالبان در تصرف ولایات باسرعت رقم خورده است، اما این پایان کار نیست. حتی اگر آنها موفق شوند پایتخت را تصرف کنند و بر کل افغانستان چیره شوند، در اعمال هژمونی خویش دچار مشکل خواهند بود‌. ایجاد نظم طالبانی بر جامعه افغانستان احتمالاً نمی تواند تثبیت شود. ضمن اینکه توان اعمال هژمونی نزد حکومت مستقر نیز وجود ندارد. بنابراین تنشی میان مدت و جنگی فرسایشی رخ خواهد داد که در صورت عدم ورود نیروهای بین المللی و فقدان سازش، می تواند بلندمدت شود‌.

پی نوشت:
صدای غوغا تابان بر شعری از رامین مظهر، تجلی انسانی از تثلیث عشق و جنگ و بنیادگرایی است. ترانه ای که روح آدمی را متاثر می کند و رنج موجود در آن وصف نشدنی است.

از عشق از امید از فردا نمیترسی
میبوسمت در بین طالب ها نمیترسی
میبوسمت در گوشه ی مسجد نمی لرزی
در بین عطر وحشی سنجد نمی‌ لرزی
میبوسمت در بغض و سوگواری ها
می بوسی ام در گیر انتحاری‌ ها
می ‌بوسی‌ام در گیر انتحاری‌ ها
تو مومن هستی و نمازت بوسه‌ هایت است
تو فرق داری اعتراضت بوسه‌ هایت است
در بین زخم و خون و تاول‌ ها بگیر از لب
در بین شلیک مسلسل‌ ها بگیر از لب
می بوسمت در بغض و سوگواری ‌ها
می بوسیم در گیر انتحاری‌ ها
می ‌بوسی‌ ام در گیر انتحاری‌ ها

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا