خرید تور تابستان ایران بوم گردی

رویکرد انکار و فراموشی واکنش دستگاه‌‏های رسمی به افشاگری‌ها

عباس عبدی تحلیل‌گر سیاسی در گفتگو با هم میهن مطرح کرد:

افشای بولتن خبری پس از هک خبرگزاری فارس طی روزهای اخیر واکنش‌برانگیز بوده است. یکی از جعل اخبار در آن خبر می‌دهد و دیگری به مشتریان آن هشدار می‌دهد و در نهایت هم خبر بازداشت تهیه‌کننده این بولتن در رسانه‌ها منتشر و تایید می‌شود. اینکه با چه نگاهی می‌توان به سراغ این بولتن‌ها رفت و اطلاعات آن را چگونه می‌شود آسیب شناسی کرد در کنار اینکه افشای بولتن مذکور چه جایگاهی در فضای اطلاع‌رسانی در جامعه ما دارد؛ مسائلی است که برای پاسخ به آن به سراغ عباس عبدی، تحلیل‌گر سیاسی و پژوهش‌گر رفتیم. او در این گفت‌وگو تاکید می‌کند که «در ایران چیزی به‌نام مرز میان جعل و واقعی نداریم، همه چیز قاطی شده است. مرز میان حقیقت و مجاز برداشته شده است و این خطری است که نظام اطلاع‌رسانی جامعه ایران را تهدید می‌کند.» متن گفت‌وگو در ادامه می‌آید:

‌بولتن‌سازی‌ها از موضوعاتی است که معمولا بیم «ملغمه درست و غلط» آن همیشه مطرح بوده است. در این بین برخی به‌طور کلی تهیه بولتن را کاری نادرست در ارگان‌ها می‌دانند. در آسیب‌شناسی تهیه بولتن سیاسی چه موانعی قابل تصور است؟ چگونه می‌توان در تهیه این بولتن‌ها، آنها را از آسیب‌های تحریف و متون جعلی در امان نگاه داشت؟

تهیه بولتن در رده‌های بالای اداری امری رایج است. زیرا مسئولان کشوری امکان و فرصت آن را ندارند همه روزنامه‌ها و منابع خبری را بخوانند. برهمین اساس باید سازوکاری باشد که مطابق خواست و چارچوبی که تعیین می‌کنند اخبار انتخابی و البته مناسب و صحیح به دست این اشخاص برسد. پس تهیه این بولتن‌ها ضروری است و وظیفه نهادهای تهیه‌کننده این بولتن‌ها این است که به صورت بی‎طرفانه آن را انجام دهند. اما این فعالیت هم مانند هر پدیده دیگری که وارد ایران شده، کارکرد وارونه پیدا کرده است؛ چنانچه شاهد آن هستیم که در مواردی اینها به جای اطلاع‌رسانی خط می‌دهند و‌ مخاطب خود را منحرف می‌کنند؛ مانند صداوسیما که به‌جای اطلاع‌رسانی تلاش می‌کند به مردم خط بدهد. بولتن‌نویس‌های ایرانی هم به‌جای آگاهی به افراد ویژه، خط می‌دهند و برهمین اساس تهیه‌کنندگان بولتن‌ها دست‌شان باز است که خبرها را تحریف کنند یا احیانا دروغ بنویسند یا کاملاً سوگیرانه تهیه کنند.

‌مسئله امنیتی بودن این بولتن‌ها به‌ویژه در ارگان‌های خاص از مواردی است که می‌تواند شرایط حساسی را به‌همراه داشته باشد. مثلا همان شود که درباره هک خبرگزاری فارس و انتشار بولتن محرمانه آن اتفاق افتاد. چقدر بحث نفوذ و درز اطلاعات در این مسیر قابل تصور است؟

نفوذ در این سیستم‌ها تا حدی عادی شده است. بسیار دیده‌ایم که در بخش‌های پیچیده نیز نفوذ اتفاق افتاده است، چه رسد به این بخش‌های عادی. این نفوذها به علت رقیق شدن حس تعلق ملی انجام می‌گیرد. وضعیت بد اقتصادی هم انگیزه‌هایی را ایجاد می‌کند تا افراد بخواهند گلیم خود را از آب بیرون بکشند یا برخی دشمنی‌هایی که با آنها می‌شود را از طریق نفوذ پاسخ می‌دهند. خبرگزاری فارس ظاهرا ساختار خبرگزاری‌مانندی دارد که نمی‌تواند تناسبی با ساختار امنیتی داشته باشد. علاوه بر آن تیپ بچه‌های روزنامه‌نگار به‌گونه‌ای است که نمی‌توانند امنیتی رفتار کنند. جمع این دو به ضرر هر دو است و نمونه آن همین اتفاقی است که در خبرگزاری فارس رخ داده است.

‌مطرح شده بخشی از اخبار این بولتن مثلا جعلی است؛ این افشاگری چه جایگاهی در فضای سیاسی این روزهای ما دارد؟ آثار و تبعات آن در جامعه را چگونه می‌توان کاهش داد و به سمت اقناع افکار عمومی رفت؟

هیچ راهی برای اقناع افکار عمومی وجود ندارد. مردم برداشت‌ها و نتایج خود را گرفته‌اند و جعلی یا واقعی را متمایز کرده‌اند. باید گفت که در ایران چیزی به نام مرز میان جعل و واقعی نداریم، همه چیز قاطی شده است. مرز میان حقیقت و مجاز برداشته شده است و این خطری است که نظام اطلاع‌رسانی جامعه ایران را تهدید می‌کند. اگر به ما بگویند همه این اخبار دروغ است؛ باور نمی‌کنیم و اگر بگویند همه اینها راست است آن را هم باور نداریم. معمولا برحسب منافع شخصی و تحلیلی از آن استفاده می‌شود.

‌نوع مواجهه نهادهایی مانند سپاه و سایر نهادهای امنیتی با این افشاگری بولتن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نوع مواجهه رسمی بسیار ساده و تکراری است. به‌محض اینکه افشایی صورت می‌گیرد؛ طرف را می‌گیرند به او انگ هم می‌زنند و چند هفته بعد هم او را آزاد می‌کنند و آن فرد دنبال کار خود می‌رود. کسی هم نمی‌گوید که مگر می‌شود چنین چیزی، اتفاقی رخ دهد؛ الان چون این مورد هک شده، فهمیده‌ایم چنین کاری انجام می‌گرفته؛ اگر هک نمی‌شد که این کار تداوم پیدا می‌کرد و این صرفا مربوط به اتفاق اخیر نیست. در بسیاری جاهای دیگر هم به همین نحو است و همین کارها را به شکلی انجام می‌دهند. در مرحله بعد انکار و بعد هم فراموشی، نحوه مواجهه نهادهای رسمی با چنین اتفاقاتی است.

‌آیا می‌توان از اطلاعات بولتن منتشرشده خبرگزاری فارس برای تحلیل سیاسی استفاده کرد؟ و استفاده از آن چگونه می‌تواند باشد؟

اطلاعات بسیار مهمی در آن وجود دارد و قاعدتا هر کسی براساس قرائن و شواهد و براساس تحلیل خودش می‌تواند نتایجی از آن بگیرد و در واقع زیان آن کمتر از قضیه تور قوزآباد نیست. به نظر من اتفاقاتی که پس از آن در بلوچستان افتاد، بخشی از عوارض آن افشاگری است و اثرات دیرپایی هم دارد که ضربه سنگینی به ساختار سیاسی ایران زد و بعید نیست در آینده چنین اتفاقاتی مجددا به اشکال دیگر تکرار شود. البته غیرطبیعی هم نخواهد بود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا