خرید تور تابستان ایران بوم گردی

در خدمت و خیانت آمار

حجت میرزایی در روزنامه شرق نوشت:

بارها در همین ستون نوشته‌ام که دانش اقتصاد، تنها دانش شناخت رفتارها و پدیده‌های اقتصادی و تحلیل آنها و دانش شناسایی مسیر و فرایند سیاست‌گذاری‌های درست و اثربخش نیست، بلکه بیش و پیش از آن زبان گفت‌وگوی مشترک دولت و ملت، زبان مسلط دیپلماسی و عرصه ارزیابی هنرمندی و قابلیت‌های دولت‌ها در حل مسائل موجود است. زبان اقتصاد در بهره‌گیری از آمار بسیار ورزیده و مجرب است و بدون بهره‌گیری درست و اندیشیده از این ابزار قدرتمند، زبان سیاست‌مداران و سیاست‌گذاران الکن و بیان آنها نارساست. تولید و انتشار همگانی و سخاوتمندانه آمار و اطلاعات موثق، بهنگام، معنادار، روشمند و برآمده از روش‌های موثق و تولیدشده در سازمان‌های مرجع و معتبر آماری بخشی از عقلانیت دولت‌های امروزی برای مسئله‌شناسی علمی و بخش مهم‌تری از سازوکار پاسخ‌گویی دولت‌ها، شفافیت و بهبود حکمرانی است. در دنیای امروز جز در بی‌دولتی و هرج‌ومرج یا شرایط بسیار خاص و غیرمتعارفی همچون ناامنی، جنگ یا خشونت‌های داخلی (مانند وضعیت امروز دولت‌های یمن، سودان یا لیبی) هیچ رفتار غیرمسئولانه‌ای بدتر از پنهان‌سازی آمار یا جلوگیری از انتشار عمومی داده‌های ضروری که گاهی ۶۰ سال سابقه انتشار دارند قابل معرفی نیست! حتی ضعیف‌ترین و ناتوان‌ترین دولت‌های غیردموکراتیک با وجود انتشار آمار ضروری، در صورت نیاز، به اغواگری‌های آماری یا توجیه عملکردهای ضعیف یا فعالیت‌های انحرافی و حاشیه‌ای پرسروصدا و سرگرم‌کننده روی می‌آورند. برخی از سیاست‌مداران به‌جای بهره‌گیری اندیشیده و صادقانه از زبان آمار به اغواگری‌ها آماری متوسل می‌شوند که شناسایی و نقد آنها به یک مهارت ناگزیر برای کارشناسان اقتصادی تبدیل شده است. نکته مهم‌تر اینکه زبان بدن، مهارت خطابه و سخندانی و سطح پیچیدگی و هوش فردی و اجتماعی، ظرفیت رسانه‌ای یا دانش آماری سیاست‌مداران کاملا در سطح و نوع اغواگری‌ها نمایان می‌شود. شاید بتوان محمود احمدی‌نژاد (رئیس دولت‌های نهم و دهم) را یکی از سیاست‌مداران ایرانی صاحب سبک و نبوغ در پردازش حرفه‌ای اغواگری‌های آماری و ارائه آمارهای نادرست با بهره‌گیری مؤثر از روان‌شناسی مخاطبان و زبان بدن معرفی کرد. اما به نظر می‌رسد دولت سیزدهم با همه نزدیکی‌های ایدئولوژیک و سیاسی و سهم کم‌سابقه مدیران احمدی‌نژاد در این دولت، میراث‌دار خلفی در این قابلیت نیست. پنهان‌سازی، آمارسازی و سخن‌پردازی‌های (اغواگرانه) دولت سیزدهم از پیشرفت‌های اقتصادی در عین سستی و سادگی به سطح شگفتی‌آوری رسیده است. رئیس دولت در خوزستان از وضعیت موجود به پیشرفت‌های خیره‌کننده برای دشمنان و موفقیت‌های بزرگ و غیرقابل قبول برای دوستان (نمایندگان کشورهای خارجی) نام برد. آمارهای بی‌گز و پیمان که یا در توقف و پنهان‌سازی گزارش‌ها و آمارنامه‌های رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران منتشر می‌شود یا در تناقض آشکار با آن جز بی‌اعتباری نهاد دولت و تکثیر شهروند عاصی نتیجه‌ای ندارد. اما نگرانی بزرگ‌تر این است که رئیس‌جمهور و همکاران‌شان در دولت این آمار و اطلاعات نادرست و پرتکرار را باور کنند و مأموریت خود را تمام‌یافته بینگارند. برای بازبینی دامنه این رفتار اشتباه چند نمونه از پنهان‌کاری‌ها یا آمارسازی‌های نادرست را نمونه می‌آورم:

– از دی‌ماه سال 1401 بانک مرکزی در اقدامی غیرمسئولانه انتشار گزارش‌های آماری‌-تحلیلی بخش مسکن را پس از حدود 70 گزارش ماهانه متوقف کرد. بدیهی است این پنهان‌کاری هیچ تأثیری در روندهای واقعی بازار مسکن ندارد و تنها فرصت و امکان تحلیل را از کارشناسان، پژوهشگران و سیاست‌گذاران بخش مسکن خواهد گرفت.

– از ماه‌های آخر سال گذشته انتشار برخی گزارش‌های آماری اقتصاد کلان در مرکز آمار ایران نیز متوقف شده و دسترسی به آنها ناممکن شده است. البته در درگاه ملی آمار دلیل این توقف را تغییر سال پایه اعلام کرده‌اند که تاکنون سابقه‌ای نداشته و منطق علمی ندارد. همه داده‌ها و اطلاعات با تغییر سال پایه با یک کلید جایگزین و بهنگام می‌شوند.

– از اسفند‌ که نقدها به عملکرد وزیر صمت افزایش یافت، دفاع از وی با عنوان موفقیت دولت در احیای واحدهای صنعتی غیرفعال تا امروز چهار بار و هر بار با رقمی بسیار متفاوت معرفی شد. هرچه فضای نقد تندتر و زمان استیضاح وی نزدیک‌تر شد، ارقام (بخوانید نرخ اغواگری آماری) هم بی‌مبنا و معیار افزایش یافت:

23 اسفند، سخنگوی دولت: در سال 1401 بیش از دو هزار کارخانه فعال شدند.

29 اسفند، رئیس‌جمهور: در سال 1401 بیش از سه هزار کارخانه فعال شدند.

2 اردیبهشت، سخنگوی وزارت صمت: سه هزار واحد تولیدی تعطیل احیا شدند.

7 اردیبهشت، رئیس‌جمهور: چهارهزارو 200 واحد تعطیل در کشور احیا شد.

اختلاف اولین و آخرین آمار در فاصله‌ای 40‌روزه که حدود 20 روز آن همه کشور در تعطیلات نوروزی بوده فقط دوهزارو 200 واحد تولیدی است!

– وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از همان اولین روزهای شروع به کار خود با تأکید بر تعهد خود به ایجاد سالانه یک میلیون شغل، این قول را محقق‌یافته دانست و در سال جدید بی‌توجه به نتایج گزارش مرکز آمار ایران از بازار کار رسما اعلام کرد (بر مبنای راستی‌آزمایی پیامکی و تلفنی) یک میلیون شغل جدید ساخته است و با بالاگرفتن انتقادات کارشناسی به آرامی عقب نشست و اعلام کرد من شغل ایجادشده جدید را گفتم و نه فرصت‌های شغلی خالص را! و معنای روشن این سخن این است که وی فقط به رئیسش متعهد است و نه کارگران و جویندگان کار. به تعبیر زیبای خواجه حافظ شیرازی: «تیز می‌روی جانا، ترسمت فرومانی»!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا