خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«عبدالکریم» انتخاب من بود، «سروش» توصیه آقای حداد

«حسین حاج فرج الله دباغ» مشهور به «عبدالکریم سروش»، درباره ی این نام مستعار می گوید که «عبدالکریم» انتخاب خودش بوده و «سروش» توصیه ی آقای حداد عادل.

به گزارش انصاف نیوز، سروش این را در پاسخ به پرسش زیر نوشته است:

«با عرض سلام و ارادت. امروز آقای دکتر پورجوادی در صفحه فیسبوک خود ضمن بیان خاطره ای از شما نام برده و گفته اند که آقای حدادعادل اولین بار پس از بازگشت از سفری به لندن از شما به نام آقای حسین حاج فرج دباغ یاد کرده که از ترس ساواک نمی خواستید نام اصلی خود را روی کتاب نهاد ناآرام جهان بگذارید که البته آقای حداد یواشکی دستنویس آن را همراه خود به ایران آورده بود که گویا علیه مارکسیسم بوده و ایشان و آقای مطهری هر دو آن را خوانده بودند! و از سوی دیگر نام حاج در کنار دباغ چندان جالب توجه نبود و به همین دلیل آقای حداد نام شیک عبدالکریم سروش را برای شما انتخاب کرده است. ادعای دیگر اینکه شما در آن زمان مدافع مجاهدین خلق بوده اید و چنین تمایلی حتی در زمان عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی هم ادامه داشته است. به علاوه به همراه آقای حداد پس از بازگشائی دانشگاهها قصد داشتید کتاب نهاد ناآرم جهان را وارد برنامه درسی همه دانشگاهها کنید «و درس معارف اسلامی هم در واقع با همین نیت توسط آقای حاج فرج [شما] و آقای حداد تهیه شد». اگر ممکن است لطفا نظر خود را در باره این ادعاها بفرمایید. با تشکر»

پاسخ تلگرامی دکتر سروش به این پرسش:

از خواندن این مطالب متعجب شدم.

حقیقت اینست که آقای پورجوادی اخیرا به این حقیر عنایت ویژه یی پیدا کرده اند و به بهانه های علمی و غیر علمی نام مرا درمیان می آورند که گاه بوی تخفیف از آن به مشام میرسد( خدا کند من اشتباه کرده باشم)

در مورد رویاهای رسولانه که به اعتراف خودشان آنها را نخوانده بودند سخنان غریبی گفتند و حتی تشبیهات ناشایستی چون باد مقعد به کار بردند که شایسته قلم ایشان نبود. و با شناخت دیرین من از ایشان مغایرت داشت و حتی سخنان متناقض گفتند که باز هم از شان علمی ایشان به دور بود.

اینجا هم به بهانه ذکر خاطره یی که نمیدانم شان نزولش چیست نکات ناصوابی آنهم با اما و اگر و گویا و شاید گفته اند که دلیلش روشن نیست.

همینقدر بگویم که نام کتاب نهاد نا آرام جهان را من خود انتخاب کرده ام و توصیه یا ابداع کس دیگری نیست.

این کتاب که تحسین همزمان سه کس را بر انگیخت: آقایان [امام] خمینی و مطهری و مهدی حائری، در باب حرکت جوهری ملاصدراست همراه با حواشی مفصل با ارجاع به اندیشه های نوین در علم و فلسفه علم.

دوم اینکه آن کتاب ابتدا در ایران توسط دوستان نهضت آزادی به چاپ رسید در ١٣٥٦ با نام مولف: حسین فرج پور نه عبدالکریم سروش.

نام عبدالکریم سروش ابتدا در ایران بر کتاب دانش و ارزش و تضاد دیالکتیکی ظاهر شد.

عبدالکریم انتخاب من بود و سروش که برگرفته از نام نخستین فرزند من بود توصیه آقای حداد. آنهم برای فرار از چنگال درندگان ساواک. وگرنه هیچ زشتی در نام حاج فرج الله دباغ نبود و نیست و اکنون هم فامیل بزرگی این نام را بر خود دارند.

همان وقت هم آقای حاج سید جوادی از مقاله نویسان بنام بود و کسی در او طعن نزده بود. این طعن زدن کار انصار حزب الله بعد از انقلاب است که میراثشان متاسفانه به بعضی دیگر هم رسیده است.

تمایل به مجاهدین دیگر نمیدانم چه صیغه یی ست واز کجا آمده است. بلی تعدادی از آنها از همکلاسان من و حداد بودند مثل خدایی و احمدی علون آبادی … اما میان ما فاصله فکری بسیار بود.

باری اغتشاش و اشتباه درین نقلهای بریده بریده بسیارست. نمیدانم آقای حداد همه مطلب را برای آقای پورجوادی گفته یا نگفته یا اگر گفته همه اش را پورجوادی بیاد دارد یا ندارد و اگر دارد عمدا بعض اش را انداخته است یا سهوا و اگر عمدا انداخته در شماره بعد می آورد یا نه. اینها هم سوالاتیست!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. مرگ هميشگي روشنفكري ديني با تئوري “كلام محمدي” دكتر سروش
    نام اصلي وي حسین حاج فرج الله دبّاغ متولد ۱۳۲۴ در تهران است
    از دانشگاه تهران لیسانس داروسازى گرفت
    در سال های 1354 هجری شمسی عازم انگلیس شد و در رشته شیمی تجزیه فوق ليسانس گرفت و در رشته فلسفه علم
    در دوره دكتري مشغول شد و همين زمان نام خود را به عبدالكريم سروش تغيير داد .
    وي در حال گذراندن دوره بود که مواجه با انقلاب اسلامی شد و او بدون اخذ مدرک دکتری، تحصیل را رها کرد و به
    ایران آمد و هیچگاه مدرک دکتری دریافت نکرد ولي دكتري معادل دارد.
    وي كه بيان ادبي بسيار قوي داشت از عمق وغناي معارف اسلامي بهره اي نداشت و مقلد شريعتي بود.
    شريعتي با تقليد اشتباه از مارتين لوتر و الهيات پروتستان نوعي تركيب اسلام وليبراليست را ارائه داد كه درواقع ناكجاآباد و
    بيراهه رفتن بود.
    سروش با ادبياتي قوي وفيلسوف نمايانه تلفيقي از افكار “هيوم، كانت، و پوپر، لوتر و شريعتي ” را بازگو ميكند. كه در واقع
    نوعي نسبي پنداشتن درك و فهم ديني است كه همان هرمنوتيك “كارل پوپر” بود.
    وي در”بسط تجربه نبوي ” تئوري كلام محمدي را كه دقيقا” افكار” نصرحامد ابوزيد ” مصري بود
    بازگو كرد اما غافل از آنكه كلام عيسوي بودن انجيل كنوني مايه اصلي اين انديشه بود كتابي تحريف شده كه سخنان
    و داستان زندگي عيسي مسيح است.
    اما اين “قياس مع الفارق ” : مقايسه نادرست ، بطور كامل خط بطلان بر اين مسير كشيد و براي هميشه چراغ خيالي
    روشنفكري ديني را خاموش نمود و سراب بودن آنرا به اثبات رساند .چرا كه قرآن بسيار متفاوت است و با نص صريح آن
    بارها و بارها بر كلام الهي بودن آن تاكيد شده است و برخلاف نظريه سروش ، پيامبر هيچگونه نقشي در آن نداشته است و
    عينا” به زبان عربي توسط جبرئيل وحي شده است و معجزه الهي است.
    “تنزيل الكتاب لا ريب فيه من رب العالمين”
    “تنزيل الكتاب من الله العزيز الحكيم”
    “انا انزلناه قرانا” عربيا” لعلكم تعقلون”
    نعش قبر افکار کهنه شاه ولی الله دهلوی و سراحمدخان هندی انگلیسی ! و جویدن اندیشه های نصرحامد ابوزید پوپری! جز سرگردانی و گمراهی راه بجائی نمی برد.

    5
    13
  2. با سلام . به ذخرافه گوییهای این اقایان sسروش و زیبا کلام و حبیبی …… وامثال انها که در اوان انقلاب اسلامی با ترفند انقلابی گری و مبارزه با لیبرالیسم فتوای انقلاب فرهنگی دادند وبسیاری را از حضور در عرصه های علمی و اجتماعی محروم کردند و حال خود راروشنفکر جلوه میدهند فریفته نشوید.

    3
    8
  3. ایشون و امثال او مرجع دینی کسانی است که دل در تمدن غربی با همه ابعادش دارند و در عین حال به لحاظ عاطفی دل از دین هم نمی توانند بکنند
    سروش و امثال او برزخی است برای خروج راحت چنین افرادی از دایره دین داری

    2
    3
  4. به نظرمن سروش نواندیش دینی است که چون دکتر شریعتی دین را بامعرفت تمام شناخت وبا مطالعه در حوزه دین تصویر درستی از آن را برای همه روشنفکران به نمایشگذاشت

    4
    4

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا